به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۹۲

۶۵ درصد «تالاب بختگان» نمک‌زار شد

بزرگ‌ترین انجیرستان دیم جهان رو به نابودی است
اوضاع تالاب‌ها و دریاچه‌های ایران، به‌شدت رو به اضمحلال است. پس از دریاچه ارومیه و تالاب گاوخونی، حالا نوبت به تالاب‌های «بختگان (نیریز)»، «طشک» و «کم جان» رسیده است. بختگان یکی از 24 تالاب بین‌المللی ایران است که در کنوانسیون رامسر هم به ثبت رسیده است. این تالاب، در بین همه‌ دریاچه‌ها و تالاب‌های جهان، یک ویژگی ممتاز و انحصاری دیگر هم دارد و‌ آن، این‌که از معدود تالاب‌های حلقومی جهان است که در زمستان آب شیرین در سمت شرق و در تابستان آب شور در سمت غرب آن جاری می‌شود؛ ویژگی بی‌نظیری که به گفته‌ پروفسور لوفلر، در هیچ دریاچه دیگری در جهان نظیرش یافت نمی‌شود. اما حالا کار این دریاچه به جایی رسیده است که دیگر باید برای آن، به جای فعل «است» از «بود» استفاده کنیم.
معاون امور تالاب‌های دفتر زیستگاه‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست، درباره خشک شدن بخش اعظم تالاب بختگان به «بهار» گفت: «تالاب‌ها و دریاچه‌های کویری ایران، فصلی‌اند. هرچند بخش عمده‌ای از بختگان، دایمی است اما مدتی است که سطح آب دریاچه خیلی کم شده که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، کشاورزی بی‌رویه‌ای است که در حوضه بالادست است. با توجه به محدودیت منابع آب و به مصرف رسیدن 85‌درصد آن برای کشاورزی، باید برای منابع آب بالادست مدیریت صورت گیرد. همه این‌ها در شرایطی است که با کمبود بارش‌ها و خشکسالی هم روبه‌رو بودیم. اگرچه به‌تدریج در پاییز و زمستان، بارش‌ها افزایش خواهد یافت اما در هر حال، باید که حقابه آن به‌طور کامل داده شود.» مسعود باقرزاده‌کریمی از محاسبه حقابه دریاچه بختگان توسط وزارت نیرو به میزان 600‌میلیون مترمکعب، خبر داد و ابراز داشت: «اگرچه این میزان، چندان دقیق نیست اما همین هم به‌درستی و به‌طور کامل سرازیر نمی‌شود. همه این‌ها، هشدارهایی است که نشان می‌دهد مدیریت منابع آب و خاک، در بالادست، به‌درستی صورت نمی‌گیرد و این می‌تواند یک شاخص باشد. در این منطقه، چشمه‌ای به نام «گُمبان» وجود دارد که یکی از حیاتی‌ترین منابع آب دریاچه بختگان به‌شمار می‌رود که ما در سازمان حفاظت محیط‌زیست، پیگیری حقابه آن را در دستور کار قرار دادیم زیرا شدیدا مخالف هرگونه بهره‌برداری از آن بودیم تا دریاچه را بتوان حفظ کرد.» وی در ادامه از لزوم تعیین تکلیف چاه‌های غیرمجاز با حکم قانونی گفت و افزود: «مگر سازمان حفاظت محیط‌زیست، چقدر می‌تواند موثر باشد. در واقع همه نهادها و ارگان‌های ذی‌ربط باید کمک کنند. حجم آبی که پشت این سدها قرار دارد به‌شدت می‌تواند دریاچه را تحت‌تاثیر قرار دهد زیرا کل بختگان تا حدودی با آن‌ها تنظیم شده و وقتی کشاورزان در میانه مسیر از این آب، به شکل غیرقانونی برداشت می‌کنند، دیگر نمی‌توان این آب تنظیم شده را مدیریت کرد و این کار جز با همکاری استانداری و فرمانداری‌ها میسر نمی‌شود.» باقرزاده کریمی به تلاش برای افزایش راندمان آب کشاورزی هم اشاره‌ای داشت و بیان کرد: «یکی از روش‌های بهتر آن است که راندمان آب کشاورزی را که اکنون 30‌درصد است، 10‌درصد افزایش دهیم. ما در مزرعه، از هر مترمکعب آب، هشت‌کیلوگرم محصول ساده گیاهی تولید می‌کنیم در حالی که این رقم در دنیا، حدود سه کیلوگرم است که این بدان معناست که می‌توان با یک‌سوم آب هم برداشت محصول داشته باشیم. به‌هرحال در این سال‌ها، کشاورزی مدرن‌تر شده است و دیگر نمی‌توان با شیوه‌های سنتی کشاورزی کرد. هرچند همه بهره‌برداران باید کاری کنند و سازمان حفاظت محیط‌زیست به تنهایی کاری از دستش ساخته نیست.»
«محمد درویش» عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع، در گفت‌وگو با «بهار» از بازدید میدانی که درست یک ماه پیش (30 مرداد 92) از این منطقه داشته است، گفت: «من در بازدید اخیرم، وضعیت بختگان را به‌شدت بحرانی دیدم. در واقع 232‌هزار و 605 هکتار که معادل 65‌درصد بختگان می‌شود، تبدیل به کویر نمک شده است، به همین دلیل هم شاهد توفان‌های گرد و خاک و نمک در آنجا هستیم. من با بعضی از کشاورزان و باغداران که صحبت می‌کردم همه از نشستن گرد نمک روی محصولات‌شان، شکایت داشتند. ما در استهبانات، بزرگ‌ترین انجیرستان‌های دیم جهان را داریم که این موضوع، درباره آن‌ها، وضعیت وخیم‌تری را به خود گرفته است که اگر حقابه‌های بختگان را به سرعت به آن بازنگردانیم شاهد از بین رفتن 20‌هزار هکتار باغ‌های انجیر منطقه خواهیم بود. از سوی دیگر، کشاورزی رو به نابودی رفته و موج مهاجرت مردمی که محل درآمد خود را از دست داده‌اند، افزایش خواهد یافت.» او در ادامه یکی از راه‌های احیا را مبارزه با حفر چاه‌های غیرمجاز و برداشت‌های غیرمجاز از چاه‌های مجاز و غیرمجاز دانست و ابراز داشت: «باید حد معینی از این چاه‌های مجاز برداشت شود و البته مجازات سختگیرانه‌ای را برای چاه‌های غیرمجاز وضع کرد. اگر کشاورزان در بازه زمانی 10-5 سال، از بخشی از حقابه خود صرف‌نظر نکنند در آینده شاهد نابودی کامل کشاورزی منطقه خواهیم بود. زیرا کشاورزی 85‌درصد آب را به خود اختصاص می‌دهد و آن‌ها به هیچ عنوان از سود محصولات کوتاه نمی‌آیند. همه مردم باید کمک کنند.» این کارشناس محیط‌زیست سه عامل را از بقیه مهم‌تر می‌داند: «در برنامه توسعه استان فارس، قرار بر این بود که 30‌هزار هکتار شاليكاری در پایین‌دست سد درودزن صورت گیرد اما این رقم به 135‌هزار هکتار رسیده است. می‌دانید که هر کیلوگرم برنج، 5/2 متر مکعب آب مصرف می‌کند. بنابراین توسعه بی‌رویه کشاورزی و احداث چاه‌های عمیق و غیرعمیق عامل نخست است. دوم هم سدسازی است که روی رودخانه‌های کر و سیوند، سدهای درودزن، ملاصدرا و سیوند احداث شد و در پایین‌دست مشکلاتی را پدید آورد. این سدها که احداث شد این امید را به کشاورزان داد که با خیال راحت می‌توانند به کشاورزی بپردازند و این سبب شد که آب سدها به مصرف کشاورزی برسد. حتی کار به جایی رسید که انجیرستان‌های دیم نیز آبیاری سنتی شدند که این اتفاق در بلندمدت به مرگ آن‌ها می‌انجامد. عامل سوم هم تغییر اقلیم و خشکسالی است که هنوز پژوهش دقیق و آکادمیکی در این‌باره نشده است.» وی درباره دریاچه مهارلو نیز گفت: «آب این دریاچه از کوه‌های تنگ سرخ کهگیلویه و بویراحمد سرچشمه می‌گیرد ولی اگر سد تنگ سرخ که مطالعات آن انجام شده، احداث شود، بحرانی در شکل بزرگ‌تر نسبت به بختگان ایجاد می‌شود و خشکی و افزایش دما به‌شدت خود را نشان خواهد داد. هرچند با عملکردی که در 10 روز گذشته از خانم ابتکار دیده‌ایم و ظرفیت‌سازی که صورت گرفته است، امید می‌رود شاهد اقدام مثبتی از ایشان، در این مورد مشخص باشیم.»
حال باید دید که وضع وخیم و بيمار تالاب بختگان که با خشکی 65‌درصدی‌اش، رو به احتضار می‌رود، با «تدبیر» مدیریت جدید سازمان حفاظت محیط‌زیست که در همین 10 روز گذشته، «امید»ها را زنده کرده است، چگونه خواهد شد.


 حمیدرضا محمدی