به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، مهر ۲۱، ۱۳۹۴

پیام به مجلس بزرگداشت دکتر خسرو شاکری زند در پاریس

علی راسخ افشار / علی گوشه / پرویز داورپناه 
خسرو شاکری زند به جنبش سوسیالیستی ــ  مصدقی ایران تعلق داشت
زنده یاد خسرو شاکری زند

نام و خاطرهً دوست بسیار عزیز ما زنده یاد دکتر خسرو شاکری زند با مقوله هائی چون صداقت، صراحت، دقت، شجاعت، اصالت، نجابت و شهامت عجین شده است.

او سوسیالیست دانشمند و پرکار و مهربانی برخوردار از صفات والای انسانی بود.

از دست رفتن این مرد شریف مانند از دست رفتن همگامان دانشمند و مبارزش زنده یادان دکتر مصطفی رحیمی، دکتر محمد علی خنجی، محمود راسخ افشار و مصطفی شعاعیان ضایعهً دردناک و جبران ناپذیری برای جنبش سوسیالیستی ـ مصدقی ایران به حساب می آید.

او در راه ایده آل هایش مانند مرادش دکتر مصدق بزرگ، فداکار و در همهً عمر پربار خود به راهش استوار و ثابت قدم بود.

او مصداق حقیقی این غزل بسیار زیبای دیوان شمس بود که با این مطلع گفت:
با من صنما دل یک دله کن / گر سر ننهم آنگه گله کن... در واقع هم او با صنمش که همان اهداف مقدسش بود، دل یکدله بود.


برای خسرو مقولهً غیبت و پشت سر کسی بدگوئی کردن، هیچ معنائی نداشت. او رک و صریح و رویارو به طرف مقابل حرفش را می زد و زبان و دلش یکی بود و دو چهره نداشت.

به قول حافظ:
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک / بر زبان بود مرا آن چه تو را (بگوئید مرا) در دل بود.

خسرو عزیز ما نه فقط با مردمان صریح اللهجه و رو راست بود بلکه در کارعلمی اش هم همان دقت و صراحت را داشت.
برای عزیز از دست رفته ی ما، رعایت مقولاتی چون مردم داری و ملاحظه کاری منافع خود و دیگران هیچ معنا و مفهومی نداشت.

او هرگز گوش شنوائی برای این نصیحت عرفی شیرازی نداشت که گفت: چنان با مردمان خو کن که بعد از مردنت، عرفی / مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند. که عین فرصت طلبی بود.

شعار زندگی او  پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بود که بر همین  اساس هم زندگی کرد.

باری چو فسانه می شوی ای بخرد / افسانهً نیک شو نه افسانهً بد

خاطره اش همیشه جاوید و زنده و روانش شاد باد

دکتر علی راسخ افشار / دکتر علی گوشه / دکتر پرویز داورپناه