علی راسخ افشار / علی گوشه / پرویز داورپناه
خسرو شاکری زند به جنبش سوسیالیستی ــ
مصدقی ایران تعلق داشت
زنده یاد خسرو شاکری زند |
نام و خاطرهً دوست بسیار عزیز ما زنده یاد دکتر خسرو
شاکری زند با مقوله هائی چون صداقت، صراحت، دقت، شجاعت، اصالت، نجابت و شهامت عجین
شده است.
او سوسیالیست دانشمند و پرکار و
مهربانی برخوردار از صفات والای انسانی بود.
از دست رفتن این مرد شریف مانند از
دست رفتن همگامان دانشمند و مبارزش زنده یادان دکتر مصطفی رحیمی، دکتر محمد علی
خنجی، محمود راسخ افشار و مصطفی شعاعیان ضایعهً دردناک و جبران ناپذیری برای جنبش
سوسیالیستی ـ مصدقی ایران به حساب می آید.
او در راه ایده آل هایش مانند
مرادش دکتر مصدق بزرگ، فداکار و در همهً عمر پربار خود به راهش استوار و ثابت قدم
بود.
او مصداق حقیقی این غزل بسیار
زیبای دیوان شمس بود که با این مطلع گفت:
با من صنما دل یک دله کن / گر سر
ننهم آنگه گله کن... در واقع هم او با صنمش که همان اهداف مقدسش بود، دل یکدله
بود.
برای خسرو مقولهً غیبت و پشت سر
کسی بدگوئی کردن، هیچ معنائی نداشت. او رک و صریح و رویارو به طرف مقابل حرفش را
می زد و زبان و دلش یکی بود و دو چهره نداشت.
به قول حافظ:
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت
پاک / بر زبان بود مرا آن چه تو را (بگوئید مرا) در دل بود.
خسرو عزیز ما نه فقط با مردمان
صریح اللهجه و رو راست بود بلکه در کارعلمی اش هم همان دقت و صراحت را داشت.
برای عزیز از دست رفته ی ما، رعایت
مقولاتی چون مردم داری و ملاحظه کاری منافع خود و دیگران هیچ معنا و مفهومی نداشت.
او هرگز گوش شنوائی برای این نصیحت
عرفی شیرازی نداشت که گفت: چنان با مردمان خو کن که بعد از مردنت، عرفی / مسلمانت
به زمزم شوید و هندو بسوزاند. که عین فرصت طلبی بود.
شعار زندگی او پندار نیک،
گفتار نیک و کردار نیک بود که بر همین اساس هم زندگی کرد.
باری چو فسانه می شوی ای بخرد /
افسانهً نیک شو نه افسانهً بد
خاطره اش همیشه جاوید و زنده و
روانش شاد باد
دکتر علی راسخ افشار / دکتر علی
گوشه / دکتر پرویز داورپناه