به این خبر تکراری توجه فرمایید: «شهرداری تهران بار دیگر تعدادی از درختان کهنسال خیابان ولیعصر را شبانه قطع کرد».
به نظر ما این چیز عجیبی نیست. دایی ما هم تمام عمرش را گذاشت که مهاجرت کند به هونولولو، پایتخت هاوایی، که معضل پارچه دارند و در لباسپوشیدن بسیار تفریط میکنند.
بعد اولین کاری که کرد این بود که کف خانه را فرش کند و پنجرهها را ششلا پرده کند و توی دستشویی هم دوتا شلنگ وصل کند. خودش و خانوادهاش هم با کت و شلوار و پالتو و کلاه کاموایی و دستکش و ماسک هوا میرفتند توی خیابان، آن هم توی آن گرما و توی آن وضعیت آلوده پوششی. خلاصه ما زنگ زدیم گفتیم دایی اگر قرار بود هونولولو را بکنی عین خانهات توی تهران، دیگر چه کاری بود بروی هونولولو؟ آیا تو راضی هستی یک هونولولویی بیاید محله شما و عین هاوایی رفتار کند؟ دایی ما گفت پوریاجان همه اینها درد غربت است. حالا با مثالی که ما زدیم، طبیعی است که چنارهای کهنسال تهران را شهرداری شبانه قطع کند. چرا؟ چون شهرهای دیگر چنار کهنسال ندارند و اگر مثلا یک مشهدی بیاید تهران احساس غربت میکند. راهش چیست؟ چنارهای تهران را شبانه قطع کنیم و میدانها و چهارراههایی که در خاطره جمعی وارد شدهاند، شکلشان را عوض کنیم. مثل چهارراه ولیعصر، مثل پیچ شمیران، مثل میدان رسالت، مثل پل جوادیه، مثل سر پل تجریش.
تمرین در خانه
١- چرا اصفهان سالهاست شکلش عوض نمیشود و شما میتوانی بعد از ٢٠ سال عکس بچگیات را بازسازی کنی؟
الف- چون شهردار اصفهان اصولا اصفهانی است. ب- چون شهردار اصفهان اصولا مشهدی نیست. پ- چون شهردار تهران اصولا تهرانی نیست. ت- چون شهردار مشهد اصولا اصفهان نمیرود.
٢- آیا ما با شهرداری تهران دشمنی داریم؟
نه. فقط میگوییم اجازه بدهد یک چیزی از دوره ما بماند که پسفردا به بچهمان بخواهیم نشان بدهیم و بگوییم بابایی این همانجایی است که من اولینبار مادرت را دیدم و این هم همان درخت چناری است که برای اولینبار کنارش خواستگاری کردم و اولین عکس یادگاری را با مادرت گرفتیم. پایان.
پوریا عالمی
به نظر ما این چیز عجیبی نیست. دایی ما هم تمام عمرش را گذاشت که مهاجرت کند به هونولولو، پایتخت هاوایی، که معضل پارچه دارند و در لباسپوشیدن بسیار تفریط میکنند.
بعد اولین کاری که کرد این بود که کف خانه را فرش کند و پنجرهها را ششلا پرده کند و توی دستشویی هم دوتا شلنگ وصل کند. خودش و خانوادهاش هم با کت و شلوار و پالتو و کلاه کاموایی و دستکش و ماسک هوا میرفتند توی خیابان، آن هم توی آن گرما و توی آن وضعیت آلوده پوششی. خلاصه ما زنگ زدیم گفتیم دایی اگر قرار بود هونولولو را بکنی عین خانهات توی تهران، دیگر چه کاری بود بروی هونولولو؟ آیا تو راضی هستی یک هونولولویی بیاید محله شما و عین هاوایی رفتار کند؟ دایی ما گفت پوریاجان همه اینها درد غربت است. حالا با مثالی که ما زدیم، طبیعی است که چنارهای کهنسال تهران را شهرداری شبانه قطع کند. چرا؟ چون شهرهای دیگر چنار کهنسال ندارند و اگر مثلا یک مشهدی بیاید تهران احساس غربت میکند. راهش چیست؟ چنارهای تهران را شبانه قطع کنیم و میدانها و چهارراههایی که در خاطره جمعی وارد شدهاند، شکلشان را عوض کنیم. مثل چهارراه ولیعصر، مثل پیچ شمیران، مثل میدان رسالت، مثل پل جوادیه، مثل سر پل تجریش.
تمرین در خانه
١- چرا اصفهان سالهاست شکلش عوض نمیشود و شما میتوانی بعد از ٢٠ سال عکس بچگیات را بازسازی کنی؟
الف- چون شهردار اصفهان اصولا اصفهانی است. ب- چون شهردار اصفهان اصولا مشهدی نیست. پ- چون شهردار تهران اصولا تهرانی نیست. ت- چون شهردار مشهد اصولا اصفهان نمیرود.
٢- آیا ما با شهرداری تهران دشمنی داریم؟
نه. فقط میگوییم اجازه بدهد یک چیزی از دوره ما بماند که پسفردا به بچهمان بخواهیم نشان بدهیم و بگوییم بابایی این همانجایی است که من اولینبار مادرت را دیدم و این هم همان درخت چناری است که برای اولینبار کنارش خواستگاری کردم و اولین عکس یادگاری را با مادرت گرفتیم. پایان.
پوریا عالمی