دونالد ترامپ تنها رئیس جمهور تاریخ آمریکاست که از سوی آیتالله خامنهای به مدال «حقیقت و صراحت» مفتخر شد: «حقایقی که اینها بر زبان راندند دیدید؟ شنیدید؟ اینها آمریکا را افشا کردند…آنکس که صریحتر گفت، بیشتر مورد توجّه مردم قرار گرفت. آن مرد (ترامپ) چون واضحتر گفت، صریحتر گفت، مردم آمریکا بیشتر به او توجّه کردند» (دوازدهم آبانماه امسال)
در روزهای اخیر معلوم شد این مردِ «حقیقت و صراحت» نه تنها دربارهی تعداد جمعیت مراسم تحلیفاش دروغ گفت (و حتی از هزاران دوربینی که آن جمعیت را ثبت کرد نیز شرم نکرد) بلکه «حقایقی که بر زبان راند» دربارهی اسرائیل و فلسطین هم سر از موسسهی دامادش «جارد کوشنر» درآورد و معلوم شد آقای داماد «شریک اقتصادیِ شهرکسازی اسرائیل در کرانهی باختری است» (هاآرتص/بیستوچهارم ژانویه)
جالب است که ترامپ مشاوری لبنانی دارد به نام «ولید فارس» که نُه ماه پیش، وقتی از او دربارهی اسرائیل و فلسطین پرسیدند زیرکانه گفته بود «یکی از دختران ترامپ همسر یک یهودیِ آمریکاییست» (روزنامه الحیات/ بیستوهفتم آوریلِ گذشته)
از سوی دیگر ترامپ «حقایقی بر زبان رانده» دربارهی «خطر ایران برای امنیت منطقه»! اگر رهبری بگوید فقط افشاگریِ «حقایقی» معتبر است که ترامپ دربارهی کشور خودش گفته باشد و حرفهایش دربارهی ایران دیگر «افشاگری و حقایق» نیست؛ آنوقت مخاطبانش حق دارند بگویند پس سخنان شما هم فقط دربارهی کشور خودتان معتبر است و هر چه دربارهی آمریکا و دیگران بگویید صادق نیست…
اما هر چه بیشتر میگذرد روشنتر میشود که پرزیدنت ترامپ نه تنها دربارهی آمریکا حقایق را نگفت بلکه دربارهی سیاستهای منطقهای خود هم صادق نبود و ملاحظات اقتصادیِ خانوادگی داشت! چُنانکه آیتالله خامنهای هم نه تنها دربارهی ایران حقایق را نمیگوید بلکه دربارهی منطقه و جهان هم صادق نیست و ملاحظاتِ ایدئولوژیک دارد. آن «ثروت» و این «ایدئولوژی» هر دو از آفات «حقیقت و صراحت»اند.
تنها نکتهی جالب ماجرا اینجاست که رهبر جمهوری اسلامی، هم در انتخابات ایران و هم در انتخابات آمریکا نظرش به نظر «پدیدهای» نزدیک بود «که به دوربین زل میزند و دروغ میگوید» و این تقرّب و تقارُب اتفاقى نیست.
کلمه