سخنرانی دکتر مینو ورزگرهمسر دکتر سعید فاطمی
اشاره:
در روز دوم اگوست ۲۰۱۴، مراسم بزرگداشت دکتر سعید فاطمی در شهر آتلانتا برگزار شد. دکتر سعید فاطمی، استاد دانشگاه، ادیب ممتاز، روزنامه نگار شهیر، خواهر زاده دکتر حسین فاطمی و از زمره یاران جوان و معتمد دکتر مصدق، نخست وزیر فقید ایران است. او آخرین بازمانده از همکاران دولت وقت است که در روز تاریخی ۲۸ مرداد با دکتر مصدق در منزلش دیدار کردند.
متن سخنان دکتر مینو ورزگر همسر آقای فاطمی را که در این مراسم ایراد شد، در اینجا می خوانید.
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
سخن درباره رادمردی ست که مبارزاتش، استواریش و پایمردیش او را جاودانه ساخته. نویسنده ای که قلم سحار و تکان دهنده اش را در زمینه آزادی، آزادیخواهی و آزاداندیشی به کار برده. استادی اهل دانش و فضل که سالیان دراز در دانشگاه تهران انسان ساز بوده. مترجمی که افتخار همراهی دکتر محمد مصدق را در دادگاه لاهه داشته. شاعری که اشعارش از عشق و زیبایی و مثبت گرایی دم می زنند گرچه خودش در بند اسارت و شکنجه بوده. سخنرانی که در عنفوان جوانی در میدان بهارستان در جلوی مجلس شورای ملی بر روی دست های مردم، ملت را به آزادی طلبی و مبارزه با استبداد دعوت کرد. محققی که فرهنگ اصیل و پر افتخار ما را به جهانیان عرضه داشته و بر افتخارات سرزمین گوهربار ما افزوده و انسانی بی آلایش که قلبش رئوف و روحش آسمانی و فارغ از مال و منال دنیوی است.
این شخص کسی جز دکتر سعید فاطمی، همسر عزیز و انسان دوست من نیست که سراسر زندگیش مبارزه برای استقرار آزادی و پاره کردن زنجیرهای ظلم و ستم بوده است. ده سال زندان های مخوف و شکنجه های قرون وسطایی زندان های پهلوی او را از پای درنیاورد، بلکه مقاومتر و استوارترش ساخت.
دکتر انصاری محقق، دانشمند و استاد دانشگاه ویلیام پترسون نیوجرسی می گویند:
“سعید از تبار شجاعان است. نه یار دارا شد و نه رفیق اسکندر… راهش راه مصدق شد. یک عمر در عرصه های گوناگون سیاست، ادب، شعر و شاعری و در صحن دانشگاه و درس و در کنج زندان ها حضور مداوم داشته است. او بزرگوار و شرافتمند با دلی آکنده از ایران دوستی است.”
گر بریزی بحر را در کوزه ای
چند گنجد قسمت یکروزه ای.
دکتر سعید فاطمی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۰۹ شمسی در نائین متولد شدند. مادرش بانوی شجاع و مبارز بانو سلطنت فاطمی و پدرش میرزا محمدخان فاطمی، نوه سیف العلماء نائینی و نبیره آیت الله نائینی و خواهرزاده زنده یاد دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه دکتر محمد مصدق می باشند.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در اصفهان به پایان رسانید، و در نوزده سالگی دو درجه لیسانس حقوق و ادبیات فارسی را همزمان از دانشگاه تهران دریافت نمود.
در بیست و سه سالگی موفق به دریافت دو دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و ادبیات تطبیقی با درجه Honorable از دانشگاه سوربن پاریس گردید. سپس دانشیار دانشگاه تهران شد. پس از کودتای ننگین بیست و هشت مرداد ایشان به زندان افتادند و ۱۰ سال عمر خود را در زندان های مخوف پهلوی گذراند. پس از آزاد شدن در دانشکده ادبیات مشغول تدریس شد ولی دیری نپایید که در آنجا نیز بازداشت شد و به زندان رفت و پس از آزاد شدن ایشان به دانشکده پزشکی تبعید شد، ولی ایشان از پای ننشست و هر شب در نزد دکتر غلامحسین مصدق پسر دکتر مصدق متون پزشکی را می آموخت و صبح گاه در دانشکده پزشکی تدریس می کرد تا آنجا که متخصص تدریس متون پزشکی به زبان فرانسه شد. چند سال بعد با کوشش دکتر علی اکبر سیاسی ایشان به دانشگاه ادبیات بازگشت و درس جدیدی را به نام میتولوژی یونان و روم تدریس نمود که درس جدید و بسیار غامضی بود و هیچکس حاضر به تدریس آن نبود. ایشان با مطالعه شبانه فراوان به تدریس این درس پرداخت و تنها متخصص این درس شد. بار دیگر بعد از چند سال به جرم فعالیت های سیاسی برای همیشه از دانشگاه تهران اخراج شد و در آن زمان دکتر علی فروغ رئیس وقت دانشکده هنرهای دراماتیک با به خطر انداختن خودش ایشان را با خود به دانشکده ادبیات دراماتیک برد و به ایشان تدریس و راهنمایی رساله واگذار نمود.
بعد از انقلاب ایشان با تصویب نامه دولت موقت به دانشگاه بازگشت ولی با تقاضای شخصی با بیست و دو سال خدمت بازنشسته شد، چون دانشگاه را دانشگاه قبل ندید ولی به تدریس فوق لیسانس و راهنمایی رساله ادامه داد.
ایشان متجاوز از ۱۵۰۰ مقاله درباره فرهنگ و ادب فارسی، ادیان و مذاهب، ادبیات تطبیقی و اساطیر هند و ایرانی و میتولوژی یونان و روم، ادبیات حماسی، تغزلی و عرفانی و متجاوز از ۱۷۰۰ مقاله سیاسی ـ اجتماعی در هفته نامه ها، ماهنامه ها و سال نامه های کشور به رشته تحریر درآورده است.
۲۰۰ سخنرانی بین المللی و ۴۰ مصاحبه رادیویی و چندین مصاحبه تلویزیونی داشته اند گرچه از مصاحبه های تلویزیونی بر حذر هستند. تا کنون ۱۲ فیلم از ایشان به وسیله فیلمسازان بزرگ ایرانی تهیه شده است.
ایشان ۹ جلد کتاب در مسائل تربیتی از طریق یونسکو و ۲ کتاب اساطیر یونان و روم را از طریق دانشگاه تهران به چاپ رسانیده اند که سال ها کتاب درسی دانشگاه ها است.
در دوران اقامت تحصیلی خود در فرانسه با برگزیدگان فرهنگ فرانسه منجمله آندره ژید، ژان کوکتو، ژان پل سارتر، سیمون دوبوار، ونسان اوریول رئیس جمهور فرانسه و رئیس سازمان ملل متحد و گرومیکو وزیر امور خارجه شوروی مصاحبه و در باختر امروز منتشر کرده است.
جوایز متعدد استاد نمونه، محقق نمونه و روزنامه نگار نمونه را دریافت نموده. نام ایشان در Who’s who in America , Who’s who in the World , Who’s who in Iranو غیره به چاپ رسیده است.
بُعد دیگر زندگی دکتر سعید فاطمی بُعد سیاسی ایشان است.
در هفده سالگی عشق دکتر محمد مصدق در دل ایشان جوانه زد و از همان سال تاکنون در راه دکتر مصدق و آرمان های او گام برداشته و خواهند برداشت و هر روز به عظمت ایشان بیش از پیش پی می برند.
مهندس کورش زعیم در این باره می گوید:”فاطمی از جوانی همه را از هوش خود، از توان درک مفاهیم سیاسی و از استواری خود در پیگیری آرمان های مقدس ملی شگفت زده می کرد. مصدق هم شگفت زده شده بود که او را در هجده سالگی به منشی گری خود برگزید.”
در بیست و دو سالگی منشی مخصوص دکتر مصدق دردادگاه بین المللی لاهه شد. و مدارک دادگاه لاهه را با خود به طور محرمانه حمل کرد. دکتر سعید فاطمی سردبیر روزنامه باختر امروز، ارگان جبهه ملی ایران بود که به مدیریت دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه دکتر مصدق به چاپ می رسید.
در بیست و سه سالگی پس از دستگیری دکتر حسین فاطمی به زندان سیاسی شاه افتاد و عنفوان جوانی اش را در زندان های مخوف دربدری، تاریکی، تنهایی، غربت و شکنجه سپری کرد. بهترین سال های جوانی خود را زیر ضربه های شلاق و شکنجه های قرون وسطایی گذراند. گردن ایشان را خرد کردند ولی نتوانستند خم کنند، ناخن هایش را کشیدند، دست های او را با سیگار روشن سوزاندند، بازوانش را با دستبند قپانی خرد کردند ولی قلمش را نتوانستند بشکنند. گلویش را فشار دادند ولی فریادش را نتوانستند خاموش کنند. چشمش را نابینا کردند ولی نتوانستند بصیرتش را نابود کنند. خونین و مالینش کردند ولی نتوانستند قامت سرو و استوارش را بشکنند و در عزمش رسوخ کنند، زجرش دادند ولی استوارش کردند.
شاعر بنام و استاد دانشگاه تهران دکتر منیر طه می گوید: “بزرگداشت دکتر سعید فاطمی علاوه بر تجلیل از دانش وسیع در زمینه های گسترده ترجمه، تحقیق، ادبیات و توان و نیروی کم مانندِ سخنوری ایشان، بزرگداشت سوار کشیده قامت و مبارز همین میدان کارزار است که سرافرازیش را بر سر و جانبازیش را در بر دارد.”
دکتر عباس حیدری استاد دانشگاه می گوید: “دکتر سعید فاطمی از ذخائر ملی ایران است.“One of the major historical figures of Iran.
دکتر محمد مصدق در نامه ای به سعید فاطمی می گویند: “اخلاق حمیدۀ جنابعالی را همیشه می ستایم.” (از کتاب نامه های دکتر مصدق، صفحه ۲۸۷ ـ محمد ترکمان)
Kinzer می گوید:” دکتر سعید فاطمی خود تاریخ است.”
دکتر فاطمی نماد رادمردی، جوانمردی، اسوۀ مقاومت، اسطورۀ استقامت، بردباری، وفا، صمیمیت، پاکی و اصالت است. از عنفوان جوانی تا کنون در راه ایده و مراد خود دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی کوشش و تلاش کرده است و حقیقتاً وظیفه اخلاقی، وجدانی، میهنی و ملی خود را انجام داده است. در متجاوز از ۶۸ کتاب که من در اختیار دارم به مبارزات پیگیر و دامنه دار آزادیخواهی و ملی ـ میهنی ایشان اشاره شده است.
من پس از دریافت دیپلم متوسطه از آمریکا هنگام ورود به دانشکده ادبیات با دکتر فاطمی استاد خودم ازدواج کردم و حاصل این ازدواج دو دختر است. دکتر دلارام فاطمی، پزشک زنان و متخصص پاتولوژی از بیمارستان Mount sinai و فوق تخصص Gynopathology از دانشگاه Cornellاست و دکتر آرزو فاطمی که متخصص داخلی از بیمارستان Mount sinai نیویورک می باشد. دلارام یک پسر دارد به نام شایان که امسال به کلاس یازده می رود و آرزو ده سال پیش با آقای علی باقری ازدواج کرده و به آتلانتا آمد که ثمره ازدواجشان دانا و تارا دوقلو می باشد که امسال کلاس اول را آغاز می کنند.
دکتر فاطمی همیشه مشوق من برای ادامه تحصیل بود و من طی مراحل تحصیلی ام را تا پست دکترا مدیون تشویق های او هستم. سی و سه کتاب و کلیه مقالات، جوایز بین المللی و تالیفات خود را مدیون همسر فرهیخته و دانشمندم می باشم.
ایشان انسانی وارسته، والامقام، استادی دانشمند و گرانقدر، همسری بی نظیر و شایسته و پدری مهربان و بایسته می باشند. ایشان یکی از افتخارات سرزمین والاگهر ما ایران هستند و من به همسری، دوستی و همراهی ایشان افتخار می کنم. خداوند عمر ایشان را چند و چندان بنماید و ایشان را برای ما حفظ کند. من شغل خود را در دانشگاه راتگرزنیوجرسی که ریاست زبان انگلیسی بود رها کردم تا کلیه لحظاتم را با ایشان بگذرانم و لحظه های گرانبها را از دست ندهم.
خداوند یار و یاورش باشد.
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
ای سعید ای گرامی همسرم
ای گرامی همسر جان پرورم
ای شریک شادی و اندوه من
ای انیس غمگسار و یاورم
بی تو در چشم ندارد رونقی
گر به مینوی فرحناک اندرم
بی توام خاطر به گلزار ارم
خوش نباشد، ای ز گلها بهترم
در کنارت بهر من آرامشی است
کان فراهم نیست جای دیگرم
با تو همچون بوستانی پر گلم
بی تو همچون شاخساری بی برم
از تو باشد لذت هستی مرا
ای که باشی همچو جان در پیکرم
از خدا خواهم بقایت ای سعید
ای دلارام سعادت گسترم
برگرفته از شهروند