هفت سین خلاف آنچه درباره آن مشهور است شاید آیین کهنی نباشد، اما جنبههای نمادین آن ریشههای کهنی دارد. در واقع، منبع معتبری که به پهن کردن سفره هفت سین در زمانهای دور اشاره کند، وجود ندارد و اغلب اشارهها متعلق به زمانهای نزدیک به معاصر، مثلا دوران قاجار است. به عبارتی سفره هفت سین، تجلی مدرنتر آیینهای نوروزی در کاشت دانهها، ستایش امشاسپندان و پاکی و معنویت و پذیرایی از ارواح گذشتگان و فروهرها (گونهای از روان آدمی یا نوعی همزاد آدمیان) است که بیش از هر چیز با تقدس عدد هفت آمیخته و به یک مراسم فراگیر در دوران ما تبدیل شده است.
استوانهای که به خوان تبدیل شد
هفت عدد مقدس ایرانیان است. از همین رو مهرداد بهار، نویسنده و پژوهشگر ایرانی، آیین هفت سین را در ارتباط با تقدس هفت سیاره میداند و مینویسد که گمان بر این بوده که اگر کسی هر هفت را در اختیار داشته باشد، نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب کرده و خوشبخت میشود.
به جز این، ایرانیان هفت را نماینده هفت امشاسپند میدانستند؛ هفت فرشته بزرگ که هر کدام یکی از صفات اهورامزدا را نمایندگی میکنند. امشاسپندان و نمادهایشان در این سفره حضور دارند مثلا شیر نشانه وهومن، سپند و بیدمشک نشانه سپندارمذ، ظرف آب و سمنو به نشانه آناهیتا هستند. محمدعلی دادخواه در کتاب «نوروز و فلسفه هفت سین» مینویسد: «الگوی هفتسين، هفتنام هفته نخست هر ماه، برابر با نام «امشاسپندان» است كه فرشتگان الهیاند و نيكی و پاكی و ستايش را از آسمان به انسان زمينی عرضه میدارند. امشاسپندان فروزههای اهورامزدا و هر کدام دارای مفهومی هستند که بخشی از عظمت خداوند یکتا را به آدمی میشناسانند و با شناخت و پیروی از این مفاهیم و ایزدان میتوان اهورامزدا را درک کرد.»
این یک دلیل برای هفتتایی بودن عناصر سفره هفت سین است اما ابوریحان بیرونی، در آثار الباقیه که کتابی است به زبان عربی درباره گاهشماری و گاهشناسی ملل باستانی، نوشته است: «چون جمشید بر اهریمن که راه خیر و برکت و باران سبز شدن گیاه را گرفته بود، پیروز شد و دوباره باران باریدن گرفت و گیاهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (یعنی روز نوین و دورهای تازه) آمده است. پس هر کسی ظرفی جو کاشت و مردم در روز نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله کاشتند و سبز کردند.»
برخی با تکیه بر این روایت معتقدند که پس از آن، این رسم در میان ایرانیان باقی ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات را بر هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، خوبی و بدی زراعت و حاصل سال آینده را حدس بزنند.
در کتاب «المحاسن و الاضداد» منسوب به جاحظ نیز آمده است که ساسانیان در نوروز هفت دانه را بر هفت ستون میکاشتند یا نانی میپختند از هفت غله مختلف.
بیشتر بخوانید:
با تکیه بر این رسم، گفته میشود که هفت سین اشاره به همین هفت صنف غلات دارد: کاشتن هفت صنف که در اوایل ظهور اسلام در ادامه سنتهای باستانی رواج داشته، کم کم در افواه تغییر کرده و به «هفت صن»، «هفت سن»، «هفت سین» تبدیل شده و در نهایت از روی معنای ظاهری کلمه، به سنت فراهم کردن هفت عنصر سین دار بر سفره نوروزی تبدیل شده است.
اما این تنها تفسیر از معنای هفت سین نیست. دکتر بهرام فرهوشی، تاریخشناس در کتاب جهان فروری، مبنای هفتسین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی بیان میکند. هفت سینی، بعدها با حذف یا به صورت هفت سین درآمده است و بنا براین نوشته هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را «سفره هفتسینی» میگویند. گفته میشود که این روایت به روزگار ساسانیان بر میگردد که در آن روزگار قابهای منقوش، زیبا و گرانبهایی از جنس کائولین به ایران آورده میشد، که بعدها به نام کشوری که از آن میآمد، «چینی» نامیده شد و در تغییر گویش به صورت «سینی» یا «صینی» رواج پیدا کرد و برای چیدن خوان نوروزی از آن استفاده میشد. هفت ظرف از این ظرفها را به نیت هفت امشاسپند، پر از نقل و قند و شیرینی میکردند و بر سر خوانهای نوروزی میگذاشتند. این روایت هم با این شبهه روبهروست که ایرانیان باستانی تماس مستقیم چندانی با چین نداشتند و چینی هنوز هم به ظروف شکستنی، گفته میشود و تغییر نیافته است.
برخی حتی گفتهاند که هفت سین اصلا «هفت شین» بوده و در گذشته بر سفره شراب و شیر و شیرنی مینهادهاند اما بعدها با ورود اسلام به ایران و رواج زبان عربی، به دلیل نبود «چ» در زبان عربی به سین تغییر نام داده و سرکه جایگزین شراب شده که حرام است و در نهایت، «هفت شین» یا «هفت چین» به «هفت سین» مبدل شده است.
با این حال، بیتی که اغلب این منابع به آن استناد میکنند، یک بیت آشکارا متاخر است و صحت هفت شین بودن هفتسین و تعلق آن به دوران کیانی را زیر سوال میبرد: ««روز نوروز در زمان کیان/مینهادند مردم ایران/شهد و شیر و شراب و شکر ناب/شمع و شمشاد و شایه اندر خوان».
یک نظر دیگر درباره چرایی گستردن سفره هفتسین را هاشم رضی در کتاب «گاهشماری و جشنهای ایرانیان» بیان کرده. او نوشته: «ایرانیان عقیده داشتند که در ایام نوروز ارواح درگذشتگان از جایگاه آسمانی خود به زمین و به خانههای خویش باز میگردند. بازماندگان برای پذیرایی از آنها سفرهای رنگین میگستراندند و انواع خوراکها و نوشاکها را در آن مینهادند تا ارواح درگذشتگان از پذیرایی و صفا و پاکیزگی بازماندگان، دل خوش شده و آنان را برکت عطا کنند. این رسم توجیه سفره نوروزی یا هفت سین شد.»
سینهای سلامتی و باروری
با بررسی این روایتها آنچه بیش از هرچیز روشن میشود، تاخر زمانی این سنت نسبت به سایر آیینهای نوروزی و ابتکار مردم در آمیختن آن با باورهای اسطورهای و کهن ایران است. اما با در نظر گرفتن هرکدام از این روایتها، در نهایت آنچه به سنت ایرانی بر سفره هفت سین نهاده میشود چند ویژگی مشترک باید داشته باشد؛ اینکه نامش پارسی باشد، با سین شروع شود، ریشه گیاهی داشته باشد و خوردنی باشد و نامش ترکیبی نباشد.
مشهورترین ارکان این سفره عبارت است از سیر، نشانه اهورامزداست و نماد مبارزه با زشتی و پلشتی، همچنین نماد زدودن چشم زخم و بیماری. سبزه نشانه فرشته اردیبهشت و نماد آبهای پاک، سیب، نشانه فرشته سپندارمزد (فرشته زن) و نماد بارداری و پرستاری و سمنو، نشانه فرشته شهریور، نماد خواربار، زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان، فراوانی خوراک و غذاهای خوب و پر نیروست. سنجد، نشانه فرشته خرداد است و نماد دلبستگی، سرکه، نشانه فرشته امرداد، نماد جاودانگی و صبر، و سماق، نشانه فرشته بهمن و نماد باران.
محمدعلی دادخواه، فلسفه هریک از اعضای هفت سین را چنین بر میشمرد: «سنجد، گام نخست سفره هفت سين به نشانه ورود به سرزمين خرد و ندای خردگرايی و دعوت به عقل است. گام دوم، سيب، راهيابی به شهر سلامتی و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومين قدم، سبزه رسيدن به ساحل ايثار و مفهوم آن صلای از خودگذشتگی و ايثار است. پايه چهارم سمنو، دستيابی به خانه توانايی و نيايش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم، سير، نماد و نشانه مناعت طبع كه شايسته است انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. شاخه ششم، سركه، نماد پذيرش ناملايمات و پذيرش واقعيتهای حيات است و گام هفتم، سماق، نماد و نشانه صبر، بردباری و شرط دستيابی به پيروزی و نشستن بر اريكه كاميابی، مبارزه و مقاومت است.»
اما اینها که گفتیم تنها اعضای رسمی سفره هفت سین نیستند و برای تکمیل آن عناصر دیگری هم بر این سفره قرار میگیرند. ترکیب این عناصر هم اغلب به گونهای است که کامل کننده مفاهیم روحانی و نمادین سینها باشد و باروری و رویش و ثروت را به خانههای ایرانیان بیاورد. آینه، کتاب، شمعدان، تخم مرغ رنگی، میوه، گل، شیرینی، آجیل، نان، شیر، ماست، پنیر، گلاب، عسل، شکر، تنگ یا کاسه آب، بیدمشک، برنج و نظایر آن، بنا به عرف و سنت و اعتقاد مردمان نواحی مختلف بر سفره هفت سین جای میگیرند.
مسلمانان قرآن را به عنوان کتاب بر هفت سین میگذارند و خانوادههای سکولارتر دیوان اشعار نظیر شاهنامه و غزلیات حافظ و سعدی را بر میگزینند. آیینه بر اغلب سفرهها و سنتهای ایرانی مثل سفره عقد و هنگام اسبابکشی به نیت پاکی و انعکاس بینهایت و نمایش شفافیت حضور دارد و شمع که به تعداد اعضای حانواده روشن میشود، باید هنگام انتظار برای تحویل سال بسوزد. ماهی قرمز با وجود تمام بحث و جدلها درباره اصالت یا بیاصالتی حضورش بر سفره هفت سین، در تنگ آب نماد حرکت و زندگی و جنبش است. گذاشتن سیب سرخ، انار یا نارنج بر آب رایج است برای درخواست بارش و برای برکت و روزی قطعات نان، برنج و گندم بر سفره میگذارند.
نعیمه دوستدار روزنامه نگار