به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۹۵

عید و حکایت تکالیف نوروزی، نرگس ملک‌زاده

 نرگس ملک‌زاده
حکایت تعطیلات نوروزی و 
مشق‌های طولانی

اسفند است و خرید عید و صدای هلهله شادی کودکانه در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر. بااین‌حال اگرچه شادی است، اما قطار آموزش‌وپرورش در ایستگاه هفتم خود توقفی نزدیک به ١٥ روز را تجربه می‌کند. 
قطاری که فصل یادگیری را لنگان‌لنگان آغاز کرده است و حال که چرخ آن خوب بر ریل تعلیم و تربیت می‌چرخد ناخواسته، ترمزش کشیده می‌شود.

 پس دوباره حکایت همیشگی است. حکایت تعطیلات نوروزی و مشق‌های طولانی. معلمان نیز سال را با چاشنی ارائه تکالیف نوروزی نو می‌کنند، تا دانش‌آموزانشان بعد از تعطیلات و شروع زمان آموزش، عقبگرد محسوسی نداشته باشند. 
همان منطق قدیمی، بنویسید تا ملکه ذهنتان شود! از نظر این همکاران به دلیل طولانی‌شدن تعطیلات، دانش‌آموزان نیازمند تکالیف روزانه منطبق با اهداف کتاب درسی هستند. از نظر آنان این دقیقا همان چیزی است که سبب افزایش یادگیری و تقویت مهارت‌های آموزشی دانش‌آموزان شده و این حکایت گذشته بود، اما در این سال‌ها، نوستالژی پیک‌های نوروزی که بر کاغذ و مدادی متمرکز بود، جای خود را با تغییرات تکنولوژی به همراهان دیجیتالی داد که هم‌سفر مسافرت‌های نوروزی بودند.



 اما تغییرات فقط همین نبود. تغییر در نظام آموزشی و مهم‌تر از آن تغییر در نگرش‌ها، راهی جز تغییرِ جهت ارائه پیک‌های نوروزی باقی نگذاشت و به تدریج مفاهیم روان‌شناسی یادگیری جای خود را در تکالیف نوروزی پیدا کرد و هرساله از کمی‌بودن و تکرار و کسل‌کنندگی فاصله گرفت و بر کیفیت‌ آن افزوده شد. 

اما آنچه سبب دلپذیرترشدن تکالیف نوروزی برای دانش‌آموزان در این سال‌ها شده است، تأکید بر آموزش‌هایی است که با زمان و شرایط نوروز همخوانی دارد، تمرین‌هایی آزاد که منطبق بر گزارش، خاطره‌نویسی و سفرنامه‌نویسی است. بااین‌همه و با وجود این تغییرات مثبت هنوز می‌توانیم انتظار خود را از دست‌اندرکاران پیک‌های بهاری نکاهیم و خواهان تغییراتی هرچند کوچک اما اثربخش باشیم:

١- تکالیف نوروزی باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که ابتکار و خلاقیت دانش‌آموز را تحریک کنند و ایجاد سؤالات تازه در ذهن دانش‌آموز را به دنبال داشته باشند و حس کنجکاوی را در کودکان پرورش دهند.

٢- یادگیری‌های اجتماعی بعضا نتیجه تجربه فردی است و از آنجا که دانش‌آموزان در سنین کودکی هنوز شرایط تجربه مستقل بعضی از اتفاقات را ندارند، درگیری والدین در این یادگیری‌ها و انتقال تجارب به کودکان، اصل مشارکت والدین در افزایش مهارت‌های اجتماعی را برآورده می‌کند و این دقیقا همان چیزی است که در یک آموزش باکیفیت مورد توجه است. توجه به این امر در تکالیف نوروزی می‌تواند در کیفیت‌بخشی به آموزش کودکان مؤثر باشد.

٣- از آنجا که عید نوروز بیشترین توجه را در میان آیین‌های باستانی به خود اختصاص داده، فرصت مناسبی برای آشنایی هرچه‌بیشتر دانش‌آموزان با تاریخ کشور و آیین‌های باستانی دیگر است. چراکه این سال‌ها فرصت مناسبی است که پایه‌های «هویت‌یابی» را در کودکان شکل دهیم و بدون درنظرگرفتن روابط علی و معلولی حوادث تاریخی فقط به شناساندن میراث کهن این مرز و بوم همت گماریم و برای آن چه جایی بهتر از تکالیف نوروزی؟



عضو کانون صنفی معلمان تهران