زندگی در حاشیه آبهای رفته تالاب
خانههایی بدون در و پنجره…
“هورالعظیم” نام تالابی است که روزی یک تمدن در آن جا گرفته بود اما امروز حال و روز خوشی ندارد. تالابی که هم جنگ، هم سدسازی و انتقال آب و هم استخراج نفت، چهره واقعی آن را تغییر داد و از تالابی پر آب، پهنههای خشک برجای گذاشت. حال اما آبگیری و احیای مجدد هور بحث پرچالش و جنجالی شده است.
هوا نیمه ابری است. قرار است جمعی از خبرنگاران و عکاسان از تالاب بازدیدی داشته باشند. حرکت به سوی شهرستان دشتآزدگان آغاز میشود. روزهای پایانی زمستان بر شگفتی طبیعت در اطراف مسیر اهواز به سمت هور میافزاید. مسیری سبز و زیبا که آرامشبخش است.
در طول حرکت در این جاده، گلههای گاو و گاومیش دیده میشوند. تراکتورها و وانتها هم در حاشیه جاده در حرک هستند. در این بین البته زمینهایی هم هستند که خشک و شورهزار شده اند، تکههای سفید نمک در این اراضی دیده میشود. نهرها و کانالها هم بیآب هستند و راز خشکی زمین را افشا میکنند.
خانههایی بدون در و پنجره…
پس از حدود یک ساعت و نیم و درست زمانی که ساعت ۱۰صبح را نشان میدهد، به شهرمرزی “رُفَیِع” میرسیم. شهری قدیمی و در مجاورت تالاب هورالعظیم. شهر زیبا است اما خانههای متروکه و بدون در و پنجره حکایت از رنجی دارد که هم جنگ و هم خشک شدن تالاب بر سر مردم این دیار آورده است.
چه بسیارند این خانههایی که از زندگی تنها دیوار بیجان برای آنها مانده است. مردم خانه و کاشانه را ترک کردهاند و هجرت و مهاجرت را در پیش گرفتهاند. اما مگر میشود که کسی زندگی خود را ترک کند؟ انتخاب دشواری است بین زنده ماندن و زندگی کردن.
رفیع را همه به عنوان شهری ساحلی در مجاورت تالاب میشناسند اما اکنون بین رفیع و هور، زمینهای خشک دیده میشود. دیگر تالابی هممرز رفیع نیست. بین رفیع و هور فاصلههاست. تکههایی از زمینهای خشک تالاب به مزارع کشاورزی تبدیل شده است.
از رفیع باید ۵ کیلومتر راه طی کرد تا به قسمت شمالی هورالعظیم رسید. جاده خاکی، رفیع به تالاب را متصل میکند. در دو طرف جاده گاومیشدارانی دیده میشوند که زندگی خود را دور از رفیع و در دل دشتهای بازمانده از هور تشکیل دادهاند. از نی و حصیر برای خود خانهای ساختهاند و بدون کوچکترین امکانات حیات، در حال سپری کردن روزها هستند.
به دنبال آب؛ برای زنده ماندن
مادر پیری به همراه دختران خود در یکی از همین منازل زندگی میکند. با حرارت خاصی همه را دعوت میکند تا مهمان او باشند. دختران خود را تحصیلکرده و دانشگاهی معرفی میکند که یکی از آنها فارغ التحصیل کارشناسی حقوق است.
وی در پاسخ به این که چرا اینجا زندگی میکنید، می گوید:” برای زنده ماندن گاومیشها باید به دنبال آب باشیم. تالاب که خشک شد ما از خانههای خود در رفیع به سمت تالاب نقل مکان کردیم.”
حکایت عجیبی است زندگی در هور. مردم طاقت دوری از تالاب را ندارند؛ اگر در کنار هور باشند، همه چیز را تحمل میکنند، حتی اگر برق نداشته باشند و در خانهای از نی زندگی کنند.
“لفته” حدود ۳۰ سال سن دارد و سوار بر موتورسیکلت خود در تایید این صحبتها میگوید: “مردم به خاطر آب است که اینجا آمدهاند. قبلا آب نزدیک بود و در کنار رفیع بود و هور هممرز رفیع بود. مردم زیر کولر نشسته بودند و گاومیشها در آب بودند اما اکنون برای رسیدن به آب باید در دل زمینهای خشک تالاب و بدون برق زندگی کنند تا کمی به هور نزدیک باشند.”
وی که ساکن رفیع است ادامه میدهد: “شنا کردن را کنار خانههای خودمان یاد گرفتیم چون آب تالاب کنار خانههای رفیع بود اما تدریجا تالاب خشک شد و الان بیش از ۴تا ۵ کیلومتر با هورالعظیم فاصله داریم.”
لفته اشارهای هم به تاثیر زندگی مردم منطقه بعد از خشک شدن هورالعظیم میکند و میگوید: “همه زندگی مردم از هور بود. ماهیها، پرندگان و همه چیز بود. هر آنچه که در ذهن شما باشد، اینجا بود. وضعیت مردم رفیع و اطراف آن به نحوی بود که به آن “کویت کوچک” هم میگفتند، یعنی زندگی بسیار خوب بود اما اکنون شما حساب کنید که در چند سال گذشته پس از خشک شدن تالاب تنها در یک سال بیشتر خانوادهها منازل خود را ترک کردند و مهاجرت کردند.”
وی میافزاید: “دیگر زندگی نمانده است به همین دلیل مردم از رفیع میروند. دیگر صید و ماهیگیری نیست. اگر بخواهند ماهگیری کنند باید ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر بروند تا به نهر “شط علی” برسند تا اگر هنر کرده باشند هزینه خرج و مخارج یک روز خود را تامین کنند. قبلا مردم با “فاله” هم ماهیگیری میکردند حال اما اگر ماهی هم باشد ماهی شیلاتی است و مال هور نیست.”
زندگی بسیار خوب بود اما …
“امیر سواری” معلمی است از اهالی رفیع که چندین سال است رفیع و هور را ترک کرده و ساکن اهواز است. او که موهایش رنگ سفیدی به خود گرفته است، میگوید: “رفیع پیش از انقلاب ۱۰ تا ۱۲هزار نفر جمعیت داشت. حالا اما کمتر از ۵ هزار نفر نفر جمعیت دارد. شغلی اصلی مردم ماهیگیری بود. روزانه بیش از ۶۰ هزار تن ماهی از کل هورالعظیم صید میشد. شکار پرندگان و گاومیشداری از مشاغل اصلی مردم هور بود که ارتباط مستقیمی با وجود آب در تالاب دارد.”
وی ادامه میدهد: ” از “چذابه” تا “شط علی” بیش از ۱۰۰ روستا در هورالعظیم بود. روستاهایی که پس از جنگ و خشک شدن تالاب اکثرا متروکه شدند و مردم آن روستاها ساکن حاشیه اهواز و سوسنگرد شدند. روستاهای بزرگی مانند “طبر”، “شط علی”، “جرایه”، “لولویه”، “حسچه”، “عمه”، “صاهندی”، “ابوچداچ”، “صیدیه”، “خرابه”، “محیره”، “حمدانیه”، “دبیه”، “کسریه” و دهها روستای دیگر اکنون متروکه شدهاند.”
سواری اظهار میکند: “حصیربافی یکی از کارهای مردم هور بود و صادرات حصیر به تمام ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس از هورالعظیم انجام میشد. بلمسازی که نوعی قایق باریک است و با نام “مشحوف” معروف است هم در هور رایج بود.”
وی ادامه میدهد: “به علت این درآمدها در گذشته، اکثر اهالی رفیع زندگی نسبتا خوبی داشته و دارای ماشین بودند.”
جادههای نفت و آب شور هور
حرکت در هور همچنان ادامه دارد. تالاب به ۵ حوضچه تقسیم شده و جادههایی در دل هور ایجاد شده است. تاسیسات عظیم نفتی هم شکل تالاب را دگرگون کرده است و تالاب را به منطقهای شبهصنعتی تبدیل کرده است.
بخشهایی از تالاب در سیطره نفت است و از آن هور عظیم، اراضی خشک و بیآب بر جای گذاشته است و البته در بخشهای دیگر، پهنههای آب هم به چشم میآیند.
عرصههای میان آب هورالعظیم طی میشود. نمای زیبایی از هور به چشم میآید با این حال اما احساس میشود که این تالاب دیگر جان و حیاتی ندارد و گویی کویری است پرآب.
آن تصویر زیبای قدیمی از حیات سرشار از نشاط و شادابی در هور، پس از آبگیری مجدد دیگر کمرنگ است. تالاب دیگر مانند گذشته نیست. تالابی که در اواخر دهه ۸۰ برای استخراج نفت خشک شد و تکه تکه شد و دریچه های آب روی آن بسته شد، امروز و حتی با وجود باز شدن دریچهها و ورود آب حال خوشی ندارد.
در سال ۹۳ و با حکم قضایی، خشک کردن تالاب هورالعظیم توسط شرکتهای نفتی که به منظور استخراج نفت انجام میشد، متوقف و آب تدریجا وارد تالاب شد.
علاوه بر آب کرخه، دو کانال بزرگ زهابهای کشاورزی و مزارع شرکت کشت و صنعت نیشکر دهخدا هم وارد تالاب میشود، البته فاضلاب روستاها و شهرهای کوچک اطراف هور هم از طریق رودهای کوچک به تالاب میریزد.
همین امر موجب شده است تا در مورد شیرین یا شور بودن آب تالاب بحث و جدالهای مختلفی شکل بگیرد و هر کدام ادعایی در این خصوص داشته باشد. اما پیرمردی که در خانه نئی خود در زمینهای خشک تالاب با گاومیشهایش زندگی میکند، به سادگی میگوید: “آب خوب نیست. آب باید بیشتر شود. ماهیها در این آب میمیرند. آب اگر شور باشد ماهی نمیتواند در آن زندگی کند. برای زندگی ماهیه و گاومیشها و حتی رشد نیها آب باید شیرین باشد.”
چرا ماهی نیست؟
در ادامه حرکت در تالاب، تعدادی ماهیگیر که در حال برگشت هستند، توقف میکنند تا از وضعیت هور بگویند، صیاد جوانی با صدای بلند میگوید: “دیگر در تالاب ماهی نیست. چرا ماهی نیست؟ چون دیگر آبی در تالاب نیست. در تابستان ماهی میآید که آب شور آن را میکشد.”
وی با حالتی ناراضی ادامه میدهد: “در گذشته تمام مردم شهرستان دشتآزادگان ماهیگیر بودند اما اکنون در حدود ۳۰ماهیگیر بیش نیستند. دیگر در هور ماهی وجود ندارد. آب بسیار کم شده است.”
سر و صدای آبگیری ۷۰ درصدی تالاب!
پس از روی کارآمدن دولت یازدهم توجه ویژه به محیط زیست خوزستان به یکی از شعارهای اصلی دولت تبدیل شد و وعده زنده شدن تالاب پس از خشک شدن به دلیل عملیات استخراج نفت داده شد. حال معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت از آبگیری ۷۰ درصد تالاب خبر میدهد. آماری که بسیاری نسبت به آن تردید و یا حتی اعتراض دارند.
ابتکار در این خصوص به ایسنا گفته است: “با توجه به تاکیدی که رئیس جمهور دارند و گزارشهای ما و وزارت نیرو هم نشان میدهد تالاب هور العظیم احیاء و تا ۷۰ درصد آبگیری شده و ۳۰ درصد آن مانده تا کامل شود.”
وی افزود: ” نمیدانم سر و صداها برای چیست و نمیدانم چرا این حقیقت، این خورشید تابانی که در آسمان است را عدهای میخواهند انکار کنند.”
رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: “از گروههای حقیقتیاب، از انجمن متخصصین محیط زیست و تشکلها و مردم دعوت میکنیم بروند تالاب هورالعظیم را ببینند، چیزی که عیان است را همه بروند ببینند. ضمن این که در حال حاضر نیز تصاویر ماهوارهای گویا است.”
نیشکری که تالاب را شور کرد!
همچنین احمدرضا لاهیجانزاده، مدیرکل محیط زیست خوزستان، در خصوص وضعیت تالاب هورالعظیم گفت: “هورالعظیم از حوضچههای شماره ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ تشکیل شده است که حوضچههای شماره یک و دو به واسطه ۱۳ نهر منشعب از رودخانه کرخه تغذیه میشوند و هیچ ورودی به جز آب کرخه ندارند.”
وی افزود:” تالاب هورالعظیم به طور طبیعی از رودخانه کرخه و رودخانههای و دجله و فرات آبگیری میشود اما به دلیل دایک مرزی ایجادشده، اکنون تنها از آب کرخه تغذیه میشود. علاوه بر رودخانه کرخه، دو کانال زهکشی کشاورزی دشت آزدگان و زهاب مزارع نیشکر به حوضچه شماره ۴ تالاب میریزد.”
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با بیان اینکه در حال حاضر ۷۰ درصد تالاب هورالعظیم آبگیری شده است، گفت: “با بازشدن دریچههای تالاب در سال ۹۳، بیش از ۷٫۱ میلیارد مترمکعب آب وارد تالاب هورالعظیم شده است در حالی که تا پیش از سال ۹۲ حوضچه شماره سه و چهار و پنج خشک شده بود.”
لاهیجانزاده ادامه داد: “در دی ماه ۹۳ با حکم قضایی توانستیم دریچهها را باز کنیم و آب وارد حوضچه شماره سه و چهارتالاب شود. زهکشها تنها در جنوب تالاب و در حوضچه چهار و پنج میریزند اما بقیه قسمتهای تالاب از آب شیرین تامین میشود.”
وی عنوان کرد:” حوضچه شماره پنج نیز از گذشته بسیار دور تنها در سیلابها آبگیری میشود با این حال در تلاش هستیم که آب به این قسمت نیز برسد زیرا این اراضی، کانونهای ریزگردها هستند.”
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با اشاره به ورود زهابهای کشاورزی به تالاب هورالعظیم عنوان کرد: “شرکت نیشکر دهخدا کانالی به طول ۱۲۰ کیلومتر از اطراف اهواز برای دفع پساب مزارع خود در تالاب هورالعظیم احداث کرده است. در سالهای آغاز ایجاد این کانال، میزان شوری پساب ۴۰ هزار درجه بود اما در حال حاضر ۸ تا ۹ هزار است.”
لاهیجانزاده افزود: “حجم ورود پسابهای کشاورزی در فصلهای مختلف متفاوت است اما در حال حاضر و در فصل زمستان، از کانال زهابهای کشاورزی با حجم ۱۰ متر مکعب بر ثانیه وارد تالاب میشود. از کانال پساب نیشکر نیز دو تا سه مترمکعب بر ثانیه وارد هور میشود که در زمان آبگیری این حجم ورودی افزایش پیدا خواهد کرد اما اکنون زمان آبگیری این کانال نیست.”
وی با بیان اینکه حدود ۷۵ هزار هکتار از مساحت تالاب هورالعظیم تا پیش از سال ۹۳خشک شده بود، اظهار کرد:” آغاز ایجاد تاسیسات نفتی در هورالعظیم به سال ۸۴ باز میگردد که پس از آن بر اثر فعالیتهای نفتی قسمتهای مختلفی از تالاب خشک شد اما با اقدام قضایی توانستیم آب را وارد تالاب کنیم.”
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان با رد گفته کارشناسان مبنی بر این که حوضچه شماره سه و چهار هورالعظیم با پساب و با عمق کم آبگیری شده است و در تابستان تبخیر خواهد شد، گفت: “کارشناسانی که این موضوع را مطرح کردند از این حوضچهها بازدیدی نداشته و تاکنون به اینجا نیامدهاند. در محلهایی که ادعا میشود با عمق کم و از پسابها آبگیری شده، آب شیرین از رودخانه کرخه و با عمق بالا وجود دارد.”
کاهش محسوس مساحت هور
با این وجود اما دکتر احمد عبیات، مدرس زمینشناسی و عضو انجمن زمینشناسان و مهندسان نفت اروپا، معتقد است که مساحت هورالعظیم به صورت محسوسی کاهش یافته است.
عبیات که خود متولد دشتآزادگان است در این خصوص به خبرنگار ایسنا گفت: “در یک نگاه کلی، مطالعه نقشههای توپوگرافی و تصاویر ماهوارهای، از سال ۱۹۳۹ تا ۲۰۱۶ میلادی نشان میدهد که مساحت هورالعظیم (بخشهای ایرانی و عراقی) به صورت محسوسی کاهش یافته است. به طوری که مساحت از ۴۱۸۲ کیلومتر مربع در سال ۱۹۳۹ میلادی به ۱۴۸۷ کیلومتر مربع در ۲۰۱۶ کاهش یافته است.”
وی ادامه داد: “البته در سالهای اخیر تلاشهایی برای افزایش مساحت صورت گرفته است به طوری که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ میلادی شاهد افزایش مساحت تالاب بودیم اما پس از آن، این روند کاهش پیدا کرد.”
عضو بنیاد ملی نخبگان ایران با اشاره به تحقیقات انجام شده در این خصوص، افزود:” در یک نگاه کوتاهمدت از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ میلادی، میتوان افزایش مساحت اندکی را مشاهده کرد، که طبق اعلام سازمانهای متولی، دلیل این افزایش مساحت، آبگیری تالاب توسط شاخههای رودخانه کرخه است. گرچه این مساله رخ داده اما ورودی آب زهابهای نیشکر و کانالهای کشاورزی نیز عاملی موثر در این زمینه است. چنانچه مشاهدات میدانی در جنوب تالاب، نشانگر ایجاد شوری بسیار زیادی در آب و خاک منطقه شده است.”
۷۰ درصد آبگیری یا ۲۵ درصد؟
وی با رد ادعای آبگیری ۷۰ درصدی تالاب هورالعظیم گفت: ” اینکه اکنون بگوییم ۷۰ درصد تالاب آبگیری شده، صحیح نمیباشد، زیرا مقایسه اعداد سالهای ۱۹۳۹ و ۲۰۱۶ نشانگر آبگیری ۲۵ درصدی تالاب است.”
این پژوهشگر ادامه داد: “حتی با فرض آبگیری ۱۰۰ درصدی تالاب هورالعظیم، باید توجه کرد که اولا ضمانتی برای ادامه آبگیری تالاب وجود ندارد و ثانیا تبعات تخریب تالاب مانند تخریب اکوسیستم و مهاجرت ساکنین در این چند دهه با یکی یا دو سال آبگیری، از بین نمیرود و قابل جبران نیست.”
عبیات در پایان اظهار کرد: “بحث محیط زیست، مبحثی سیاسی نیست و پاسخگویی در این زمینه باید به صورت مسئولانه، صادقانه و عاری از مواجهات سیاسی باشد.”
به گزارش خبرنگار ایسنا، تالاب هورالعظیم یا هور هویزه یکی از بزرگترین تالابهای ایران است. این تالاب در غرب خوزستان و نوار مرزی واقع شده است که یکسوم آن در ایران و دو سوم آن در کشور عراق است. رودخانه کرخه در ایران و رودخانههای دجله و فرات در عراق آب این هور را تامین میکنند اما با احداث دایک مرزی، دیگر رودخانه کرخه به تنهایی قسمت ایرانی تالاب را تغذیه میکند.
آنچه اکنون در تالاب هورالعظیم قابل لمس است این است که هور دیگر مانند سابق نیست. اکوسیستم یک منطقه دچار تغییر شده است و یک زندگی متاثر و نابود. ممکن است آب چه شیرین یا شور وارد تالاب شده باشد اما آن حیاتی که در تالاب باید باشد دیگر نیست. امری که خود به شتاب پدیده تغییر اقلیم در خوزستان و تبعات منفی زیست محیطی ناشی از آن کمک میکند.
شاید در همین راستاست که دکتر ناصر کرمی، اقلیمشناس سرشناس ایرانی و استاد دانشگاه برگن نروژ، در همایش پیامدهای انتقال آب کارون که بهار امسال در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، نسبت به تغییر اقلیم در خوزستان و تبعات وحشتناک آن هشدار داده بود و گفته بود: “نگرانیم با تداوم این وضعیت، خوزستان دیگر جایی دلچسب برای زندگی کردن نباشد.”
“نفت” داستانی قدیمی و آشنا در خوزستان است که جان هور را گرفت و برای چند دلار سود بیشتر باید تالاب خشک شود تا نفت استخراج شود اما همزمان در اعماق اقیانوسها هزاران بشکه نفت استخراج میکنند! شاید این سوال مطرح شود که این سود اقتصادی ارزش دست بردن در طبیعت و از بین بردن تالابی عظیم را داشت؟ و مردمی که دیگر از شکوه هور عظیم خود چیزی برای آنها نمانده است، از این همه نفت چه چیزی عایدشان شده است؟!
شاید برای مردم ساکن هور تفاوتی در ارایه آمارهای آبگیری تالاب وجود نداشته باشد بلکه آنچه میخواهند بازگشت حیات و زندگی به هورالعظیم است. خواستهای که به نظر میرسد در سایه نگاه برتری اقتصاد به محیط زیست، به رویا تبدیل شده است. رویایی شیرین و آشنا که در ذهن پرخاطره مردمان هور نقش بسته است.
گزارش از: سیداحمد مقدم موسوی، خبرنگار ایسنای خوزستان