به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، مهر ۰۲، ۱۴۰۰

خودکشی معلمان، سپیده حجامی

 - غلامعباس یحیی‌پور معلم ریاضی از استان فارس خودکشی کرد.
- حسن چنارانی معلم مقطع متوسطه از استان خراسان خودکشی‌کرد.
- امین کیان‌پور معلم ریاضی از استان اصفهان خودکشی کرد.
سه مورد بالا ۳ تیتر خبری‌ست که طی دو ماه گذشته در رسانه‌ها دیده و شنیده شده است.
معلمان در ایران، کشوری که تحت حکومت ایدئولوژیک اداره می‌شود، ناامید و خسته به زندگی خود پایان می‌دهند... چه اتفاقی می‌افتد که معلمان ایران خودکشی را تنها راه حل می‌یابند؟

در حکومتی که بر پایه دین بنا شده، دینی که در آن از معلمی به عنوان شغلی هم‌رده با پیامبران یاد شده و عبارت «معلمی شغل انبیاست» در سر در همه مراکز آموزشی آن به چشم می‌خورد، چرا و چگونه معلمان به این درجه از تنگنا می‌رسند که خودکشی می‌کنند؟
برای یافتن پاسخ این پرسش کافی‌ست نگاهی بیندازیم به عملکرد وزارت آموزش و پرورش ایران و مشکلات و معضلات آن...
در چند سال اخیر کمتر روزی در ایران بدون تجمع اعتراضی معلمان و به اصطلاح «آموزش و پرورشی‌ها» دیده شده هر روز اخباری از گوشه‌ای از ایران از تجمع و اعتراض این قشر به گوش می‌رسد، پایه حقوق پایین، تاخیر در پرداخت حقوق و بلاتکلیفی در استخدام تنها بخشی از مشکلات معلمان در ایران است.
یک معلم در ایران بدون برگزاری کلاسهای خصوصی با حقوق ناچیز آموزش و پرورش از پس هزینه‌های کمرشکن زندگی بر‌نمی‌آید. کار در آموزشگاه خصوصی در کنار مدرسه زمان زیادی از معلمان گرفته و عملاً آنها بدون هیچگونه فراغت و استراحتی تبدیل به یک ربات می‌شوند که از کلاسی به کلاس دیگر رفته و مطالب تکراری را برای دانش‌آموزان بیان می‌کنند...
هر چه تورم بالاتر می‌رود، فشار اقتصادی معلمان بیشتر می‌شود و ساعت کلاس‌های خصوصی برای تامین مخارج زندگی افزایش می‌یابد... در نهایت از یک معلم چیزی نمی‌ماند جز یک انسان خسته با ذهنی آشفته که راندمان کاری ضعیفی دارد.
غلامعباس یحیی‌پور، امین کیان‌پور و حسن چنارانی ۳ معلم بودند که فشار اقتصادی را تاب نیاوردند، تسلیم شدند و تن به خودکشی دادند.
خودکشی معلمان از آن جهت مهم است که دانش‌آموزان با این افراد به طور روزانه در تعامل هستند. بی‌تردید منش، راه و روش زندگی یک معلم روی دانش‌آموزان تاثیر بسزایی دارد، حال تصور کنید مدارسی را که معلمان آن یکی بعد از دیگری خودکشی می‌کنند...
آیا در دایره حاکمان و مسئولان حکومت جمهوری اسلامی نهاد و ارگانی به این مهم توجه دارد؟ آیا شرایط سخت اقتصادی و بار فشارهای روانی معلمان دغدغه مسئولی است؟
تیتر خبری خودکشی معلمان نشان از بی‌توجهی حاکمان و مسئولان حکومت به این موضوع دارد..
فردا ۱ مهر ۱۴۰۰ است، دانش‌آموزان در سراسر ایران به کلاس‌های درس باز‌می‌گردند و دانش‌آموزان کلاس حسن چنارانی، امین کیان‌پور و غلامعباس یحیی‌پور با جای خالی معلم خود مواجه می‌شوند معلمی که قاعدتاً باید به آنها درس زندگی می‌داد، معلمی که قربانی عدم مدیریت حکومت جمهوری اسلامی شد، معلمی که تبدیل به یک تیتر خبری شد، معلمی که خودکشی کرد...
با توجه به آمار، سن خودکشی در ایران پایین آمده، در سال گذشته خبرهایی تلخ از خودکشی نوجوانان ۱۱ تا ۱۷ ساله در ایران به گوش رسید، دانش‌آموزان ایران پتانسیل این را دارند که از معلمان خود الگوبرداری کنند و اگر امروز به این معضل رسیدگی نشود و آسیب‌شناسی مناسب صورت نگیرد، فردا با فاجعه‌ای روبرو می‌شویم، و دور نیست روزی که دانش‌آموزان برای انشا با موضوع «در آینده چکاره می‌شوید؟»، دورنمای خود از آینده را، عبارت «خودکشی» بنویسید...

سپیده حجامی

خبرنامه گویا