به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۱

درباره دشواري تجليل از رهبران پژوهش‌هاي علمي جديد
آيا كاشفان هيگز مستحق نوبل هستند؟
امير كرميان
سرن روز چهارشنبه هفته گذشته (14تيرماه) اعلام كرد شواهد قوي براي وجود يك ذره جديد پيدا كرده است. به احتمال بسيار اين ذره جديد همان بوزون هيگز است. وجود بوزون هيگز را مي‌توان به عنوان تاييد قوي مدل استاندارد فيزيك ذرات تلقي كرد. مدل استاندارد فيزيك ذرات، نظريه‌اي مهم در فيزيك است و درباره چگونگي كاركرد ماده در جهان توضيح مي‌دهد.
بوزون هيگز، يك ذره بنيادي نظري داراي جرم است كه مدل استاندارد فيزيك ذرات وجود آن را پيش‌بيني كرده ‌است. اكنون در حالي‌كه محققان دستيابي به بهترين شواهد ارايه‌شده براي وجود ذره بوزون هيگز را جشن مي‌گيرند، برخي اكنون به فكر آن هستند كه چه كسي قرار است جايزه نوبل فيزيك امسال را از آن خود كند. اين در حالي است كه اين جايزه را مي‌توان به حداكثر سه نفر اهدا كرد، نه بيشتر. البته تاكنون مواردي نيز پيش آمده است كه گروه‌هاي متشكل از چندين نفر نيز برنده اين جايزه شده‌اند اما براساس اظهارات «اسون ليدين» رييس كميته نوبل در بخش شيمي، كميته علمي نوبل تاكنون ضرورتي براي اهداي اين جايزه به گروه‌ها نديده است. بازار گفت‌وگوها و گمانه‌زني‌ها درباره جايزه نوبل فيزيك امسال بسيار داغ است چرا كه افراد بسياري در گروه‌هاي تحقيقاتي كه براي مركز تحقيقات هسته‌اي اروپا (سرن) كار مي‌كردند، در مشاهده اين ذره سهيم بودند. فيزيك نوين امروزه بزرگ‌تر و گسترده‌تر از هر زمان ديگري است. «تام برومان» مورخ علم دانشگاه ويسكانسين‌مديسون مي‌گويد: «از دهه 1940، قسمت اعظم تحقيقات را گروه‌هايي انجام دادند كه در آزمايشگاه‌هاي مختلف كار مي‌كردند.»
در هيچ رشته‌اي كار گروهي علمي به اندازه فيزيك فراوان نيست. بسياري از آزمايش‌هاي فيزيكي امروز با استفاده از ابزارهايي انجام مي‌شود كه هزينه ساخت آن ميليون‌ها يا شايد هم ميلياردها دلار است كه در آن ميان مي‌توان به تلسكوپ فضايي هابل و برخورددهنده بزرگ هادرون در سرن اشاره كرد. اين ابزارهاي پيچيده نيازمند حضور تعداد زيادي از دانشمندان براي طراحي، ساخت، راه‌اندازي، به كارگيري و تحليل اطلاعات است و هيچ‌گاه گروه‌هاي كوچك نمي‌توانند براي خود، تلسكوپ فضايي بسازند، پس وقتي كه اين ابزارها اطلاعات و داده‌هاي جالبي عرضه مي‌كنند، مي‌توان نتيجه گرفت افراد بسياري در اين كشف سهم داشته‌اند.
پس با اين تفاسير آيا مي‌توان گفت كه جايزه مدرن يك جايزه جمعي است؟ «آدام ريس» ستاره‌شناس دانشگاه جان هاپكينز در بالتيمور كه جايزه فيزيك سال گذشته را دريافت كرد، مي‌گويد: «چنين وضعيتي، افراد تصميم‌گيرنده درباره اهداي جايزه را سرگردان مي‌كند.» اهداي جايزه فيزيك به «ريس» نيز بحث‌هايي را در مورد فيزيك مدرن رقم زد. وي از تلسكوپ فضايي هابل استفاده كرد تا ويژگي‌هاي ابرنواختري را اندازه‌گيري كند و پس از آن نتيجه‌گيري كرد كه سرعت گسترش كيهان، افزايش يافته است. وي به همراه دو دانشمند ديگر از دو گروه مختلف به طور مشترك برنده اين جايزه نوبل شد. يكي از اين گروه‌ها 20 نفر، بود و ديگري 35 نفر عضو داشت. «ليدين» از كميته نوبل اعتقاد ندارد كه اهداي جايزه به برندگان متعدد مشكل باشد. آكادمي سلطنتي علوم سوئد از اين اختيار برخوردار است كه جايزه نوبل‌هاي علمي را به گروه‌ها نيز اهدا كند. پيش از اين نيز جايزه صلح نوبل در سال 2007 به هيات بين دولتي تغييرات جوي و در سال 2001 به سازمان ملل اختصاص يافت. اين آكادمي تاكنون نياز به اهداي جايزه به يك گروه علمي را احساس نكرده است. وي در ادامه افزود: «حتي گروه‌هاي بزرگ را نيز معمولا فرد يا افراد هدايت و سرپرستي مي‌كنند. تاكنون كميته علمي نوبل در اين موارد جايزه را به سرپرستان اين گروه‌ها داده است. هرچند ممكن است شناسايي رهبران در گروه‌هاي بزرگ دشوار باشد اما اين دشواري به اين معنا نيست كه چنين كساني وجود نداشته‌اند.»
دشواري اصلي اينجاست كه با رشد علم، يافتن اكتشاف‌هاي مهم‌تر نسبت به اكتشاف‌هاي كم‌اهميت‌تر، هرروز دشوارتر مي‌شود. اكتشاف‌هايي كه يك حوزه علمي را به كلي دگرگون ‌كند، اين روزها كمتر اتفاق مي‌افتد. جوايز قابل انتظار براي كشف بوزون هيگز مساله ويژه‌اي است. بسياري از افراد سال‌ها به دنبال اين ذره بوده‌اند و مي‌دانستند كه اين كشف مي‌تواند نقطه عطفي در اين عرصه باشد. «ليدين» مي‌گويد كه نمي‌تواند درباره نوبل فيزيك امسال اظهار نظر كند، اما اطمينان دارد كه كميته فيزيك با دقت مساله اهداي جايزه به گروه‌هاي بزرگ را بررسي مي‌كند. وي تصريح كرد شناسايي اكتشاف‌هاي سزاوار تجليل براي كميته فيزيك دشوارتر از شناسايي رهبران گروه‌هاي مختلف در يك اكتشاف است. او مي‌گويد: «در مقابل حل معماهاي طبيعت، اينكه جايزه نوبل را به چه كسي بدهيم، مساله چندان بزرگي نيست.»
شرق