به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۹۱

 بازیگرانی که حماسهٔ بروکسل را آفریدند!


علیرضا نوری زاده                 اسماعیل نوری علا

در دنیای سیاست، وقتی‌ قرار است اتفاق مهمی‌ بیفتد، ابتدا بایستی مقدماتی تهیه شود. مثلا اگر قرار باشد، سلطنت طلب و جمهوریخواه در کنار هم بنشینند، ابتدا به افرادی مثل " اسماعیل نوری علا " ، و یا " علیرضا نوری زاده " ( که این دومی‌ را خیلی‌ دوست دارم چلبی زاده بنامم)، نیاز می‌ شود، تا با هزار صغری و کبرا چیدن ، به همه ثابت کنند که اصل بر سکولاریسم است. آنها مانند شعبده باز‌های حرفه‌ای ، با چسب سکولاریسم ، جمهوری و سلطنت را ، چنان به هم میچسبانند ، که این دو مقوله را دیگر نمی‌‌توان از هم تمیز داد!
داستان بدین شکل آغاز می‌‌شود: ابتدا در استکهلم کنفرانسی بر پا می‌‌شود. و این زمانی‌ است که مساله تحریم اقتصادی جدی نشده است. و در آن کنفرانس راجع به همه چیز صحبت می‌‌شود به جز تحریم.البته کسی‌ هم کنفرانس استکهلم را جدی نگرفت!
در طول چند ماه کشمکش بین رژیم و آژانس هسته ای، اوضاع حاد می‌‌شود . و تحریم‌های گسترده شکل می‌‌گیرد. سپس بعد از ۵ ماه کنفرانس بروکسل بر پا می‌‌شود.
در کنفرانس بروکسل ، فضا کاملا تغیییر می‌‌کند. برای روشن شدن این موضوع به گزارش دویچه وله ( رادیو صدای آلمان) از این کنفرانس توجه می‌‌کنیم:
در این کنفرانس، آقای "هاوارد بارل" از اعضای سابق کنگره ملی‌ آفریقا ، از تجربیات مبارزان آفریقای جنوبی علیه رژیم نژاد پر ‌ست این کشور سخن گفت:
" بخش مهمی‌ از فعالیت کنگره ملی‌ آفریقا در این مرحله بر متّحد کردن نیروی کار استوار بود که این امر همزمان شد با افزایش تحریم‌های بین المللی علیه آفریقای جنوبی و سر انجام توانست از راه نافرمانی مدنی و فشار‌های بین‌المللی شکافی را در طبقه حاکم ایجاد کند."
" هاوارد بارل" ، در بخش دیگری از سخنانش می‌‌گوید که ." ما توا نستیم با کمک‌های در یافتی به تشکل برسیم".
سوال اصلی‌ این است که چرا کسی‌ از نتیجه منفی‌ " تحریم در عراق" ، صحبتی‌ نکرد؟ مگر تحریم‌ها در عراق نتیجه‌ای غیر از بدبختی و فقر و گرسنگی برای مردم این کشور در بر داشت؟
حقیقت این است که نقش آقای " هاوارد بارل " ، تنها این بود که که یخ مجلس را با این حرف‌ها آب کند! اصلا وی را برای همین دعوت کرده بودند!
با شنیدن این این حرف‌ها از زبان آقای " هاوارد بارل"، خانم "نوشابه امیری" ذوق زده می‌‌شود و در آن کنفرانس می‌‌گوید؛ " اگر جمهوری اسلامی می‌‌تواند به برخی‌ برای راه اندازی رسانه‌ پول بدهد، اپوزیسیون ایرانی‌ نیز باید بتواند، و در ادامه می‌‌گوید که ، " برای ساختن چنین ساختاری مهم نیست این پول از کجا می‌‌آید"!
جالب تر از همه، " مجتبی واحدی" سخن می‌‌گوید؛ ایشان همان کسی‌ است که تا همین چند وقت پیش از این ، به درگاه " مهدی کهروبی" دخیل بسته بود. و خواهان اصلاح همان رژیم بودند. ایشان می‌‌گوید: " باید برای مردم توضیح داد که عامل تحریم، جمهوری اسلامی است. هر چند تحریم ده‌ها برابر از تداوم جمهوری اسلامی کم تر ضربه می‌‌زند".
تا اینجای کار مشخص می‌‌شود که این کنفرانس سعی‌ داشته تا به دو موضوع مشروعیت دهد، یکی‌ تحریم ( که دودش به چشم مردم می‌‌رود )، و دیگری کمک گرفتن از خارجی‌ ( تو بخوان استعمار)!
داستان کنفرانس بروکسل همین بود. برگزار کنندگان، یک وظیفه را بر دوش آنها قرار داده بودند. آنها می‌‌بایستی ، به " سیاست ‌های دول امپریالیستی در رابطه با ایران " مشروعیت می‌‌دادند!
در حقیقت این کنفرانس را همان کسانی‌ ترتیب دادند که در گوا دو لوپ ، " خمینی " را انتخاب کرده بودند. همان کسانی‌ که تحریم را با کمک سردمداران تهران، بر مردم تحت ستم ایران تحمیل کرده اند. آنها بازیگرانی را به صحنه آوردند تا " تحریم " را مشروعیت بخشند. مطمئن باشید که به تناسب با " سیاست‌های روز" ، بازیگران نیز تغییر خواهند کرد. اگر قرار بر تغییر رژیم و حملهٔ نظامی باشد، مطمئن باشید که بازیگران اصلی‌ ، و لوئی جرگه بعدا وارد صحنه می‌‌شوند. این فقط یک دستگرمی بود!
با امید به سرنگونی هر چه سریع تر رژیم فاشیستی حاکم بر ایران، بدست ملت، و برقراری جمهوری مردمی!
و با آرزوی تحقق استقلال، آزادی، و عدالت اجتماعی!
با احترام، سعید صارمی ۲۳ جولای ۲۰۱۲