به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی
دوشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۹۲
مصر سر چهارراه حوادث
اینروزها یکبار دیگر مصر بر سر چهارراه حوادث قرار گرفته است. اختلاف بین دولت و اپوزیسیون به اوج خود رسیده است بهنحوی که هریک برای غلبه بر دیگری به تودههای مردم و انبوه طرفدارانشان متوسل شدهاند. اپوزیسیون بعد از آنکه از تشکیل یک دولت ائتلافی برای برونرفت از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و امنیتی نومید شد به سمت مطالبات حداکثری رفته و خواستار برگزاری انتخابات زودرس شد؛ مسالهای که «مرسی» رییسجمهور مصر آن را دستکم تا نیمه سال 2016 یعنی پایان دوران فعلی ریاستجمهوریاش منتفی میداند. رفتهرفته اکثر نیروهای اپوزیسیون حتی احزابی که دارای گرایش موسوم به اسلام سیاسی هستند به این جریان پیوسته و خواستار برگزاری انتخاب زودهنگام شدند. در این میان گروههای ناراضی دیگری نیز تحت عنوان «تمرد= سرپیچی» با جمعآوری امضاهایی همین خواسته را تکرار میکنند. آنها روز 30 ژوئن را برای برگزاری یک تظاهرات سراسری انتخاب کردهاند. بارها دیدهایم که در برخی نظامها رییسجمهور یا نخستوزیری اکثریت خود را در پارلمان از دست داده یا استعفا کرده یا حزبی که از او پشتیبانی میکند او را تغییر داده یا احزاب ائتلافی پشت او را خالی کردهاند. انتخابات زودهنگام در قوانین اساسی کشورها پیشبینی شده است که در صورت مرگ یک رییسجمهور برگزار میشود. به نظر میرسد در شرایطی که بحرانها نیز روی هم متراکم شده و به یک گره کور تبدیل شود، میتوان با یک انتخابات زودهنگام از آن عبور کرد. این مساله در آرژانتین (1989)، برزیل (1992) و روسیه (1999) نیز تجربه شده است. در آرژانتین رائول آلفونسن، نخستین رییسجمهور منتخبی که اتفاقا بعد از پایان دوره نظامیان بر سر کار آمده بود با بالا گرفتن اعتراضات عمومی مجبور به استعفا شد. این امر راهی را باز کرد که امروز مردم نتایج آن را میبینند. برزیل نیز بدون استعفای فرناندودی میلو در سال 1992 ممکن نبود به این پیشرفتها نایل شود. اگر بوریس یلتسین هم در سال 1992 استعفا نکرده بود تا انتخاباتی زودهنگام برگزار شود، روسیه هرگز قادر به بازسازی خود نبود. در این میان شاید وضعیت برزیل و آرژانتین خیلی نزدیکتر به مصر باشد. از اینرو دعوت به برگزاری انتخابات مجدد در خیلی از جاها سابقه دارد و برخلاف آنهایی که میگویند با اصول دموکراسی ناسازگار نیست. شرق