به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۹۲

نگاه به عرصه مد ، بعد از انقلاب

در گفت و گو با مريم ياسيني*، معلوم نيست


به نظر من هر كسي كه پوشيده هم باشد اما زيبا باشد دچار مشكل است.
به نظر مي‌رسد مشكل بعضي از آقايون، با زيبايي است نه با پوشش صرف . دقيقا اينجا مساله از همان برخوردهاي غلط با حجاب ناشي شده.
ما به خاطر همين برخوردهاي غلط نتوانستيم بفهميم كه پوشش برايمان امري مهم است. اما من مي‌خواهم بگويم كه اينكه مي‌گوييم زيبا باشيم خيلي وقت‌ها فكر مي‌كنيم بايد جلب‌توجه كنيم! در كشورهاي غربي شايد كسي با تاپ بيرون برود اما جلب‌توجه نمي‌كند!

اما جوانان ما به خاطر تن دادن به اين روش‌هاي غلط به آرايش چهره روي مي‌آورند. آرايش ما شكل ظاهري ما است. ما مثلا جوان‌هايي را مي‌بينيم كه انگار دارند به يك ميهماني و مجلس شبانه مي‌روند


مد و مدگرايي پديده‌يي است كه كمابيش در ميان همه‏ اقشار جامعه وجود دارد، اما دراين ميان، جوانان و نوجوانان بيش از ديگران به «مد» اهميت مي‌دهند و «مدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسايل ارتباط جمعي و فناوري‌هاي جديد رايانه‌يي، ارتباطات گسترده‌يي با جوامع و فرهنگ‌هاي گوناگون يافته‌اند و موقعيت آنها در شناخت و فهم ارزش‌ها، باورها و انتخاب هنجارهاي مطلوب، پيچيده‌تر و مشكل‌تر شده است و چه بسا زمينه‌هاي موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهاي متضاد با ارزش‌هاي جامعه‏ خويش رو آورند.

مد پديده‌يي است خاصه جامعه انساني كه با مفهوم مدرنيسم ارتباط تنگاتنگي دارد. به عبارتي مد با مدرن شدن جوامع پديد آمده است چرا كه در اعصار گذشته پديده‌يي به نام مد و مدگرايي در بين مردم جايگاه محسوس امروزين خود را نداشته است هر چند با نگاهي به تاريخ شايد بتوان اين پديده را در ميان تمدن‌هاي بزرگ دنيا مشاهده كرد. همچنان كه درباره زنان سومري گفته شده، استفاده از بسياري زينت آلات و پوشش‌هاي تجملي در ميان زنان قشرهاي مرفه رونق بسزايي داشته است. تنوع‌طلبي و تغيير جزء اساسي زندگي و فرهنگ انساني است چرا كه اگر انسان‌ها تغيير نمي‌كردند ما نمي‌توانستيم از عصر حجر و سنگ چخماق هم فراتر رويم و به جايگاه فعلي برسيم. پس مي‌توان مد و مدگرايي را در راستاي يكي از نيازهاي انسان‌ها كه همان مورد توجه واقع شدن است قرار دهيم. حالا در كشورهاي اسلامي همچون ايران مد و مدگرايي براي بانوان داراي ضوابطي است كه در راستاي پوشش اسلامي بايد رعايت شود. بنابراين نقش طراحان لباس بسيار مهم و اساسي تلقي مي‌شود. به همين خاطر گفت‌وگويي انجام داديم با مريم ياسيني، كارشناس طراحي لباس، فارغ‌التحصيل دانشكده هنر درباره مد و پوشش در ايران و ديگر كشورهاي جهان.


براي شروع مي‌خواهيم يك تاريخي از پوشش جهان به ما بدهيد تا بعد وارد مفهوم پوشش بشويم.

خوب ديدگاه‌ها متفاوت است كه پوشش با چه نيتي شروع شده اما در پيشينه‌ها دو عامل بسيار مهم است. يكي براي محافظت از گرما و سرما ولي از آن مهم‌تر يعني فراتر از امور جغرافيايي بيشتر امري فرهنگي بوده و براي زيبايي بيشتر و آراستن بهتر.

و در ايران؟


در ايران آنچه در تاريخ وجود دارد و مي‌توان به آن دسترسي داشت هميشه آدم‌ها لباس داشته‌اند و داراي نوع پوشش كامل بودند. يعني كاملا پوشيده. در دوره اشكاني هم كه كمي لباس‌ها باز است و دست‌ها و پاها كمي عريان بوده تحت تاثير جنگ با يونان قرار گرفته ولي بعد از آن ديگر وجود ندارد. مثلا با توجه به مجسمه و لباسي كه از دوره هخامنشي به جامانده، تقريبا لباس، همه بدن را پوشانده نه اينكه بخواهد به عنوان حجاب باشد؛ مثلا سر پوشيده نيست و گردن عريان است و زيورآلات و موها ديده مي‌شود، ولي لباس طوري است كه همه بدن را پوشانده و بعد در ايران هم نشانه درجات و مقام‌هاي فرهنگي و در واقع نشان‌دهنده مرتبه بوده است. يعني مردم عادي شايد لباس‌هايي مي‌پوشيدند كه دست‌ها يا پاهاشان پيدا بوده ولي مرتبه‌هاي فرهنگي و درباري هيچ وقت لباس‌هايي نداشتند كه بدن‌شان معلوم باشد. يعني يك جور نشانه تفاخر بوده.

مي‌توانيد از ديدگاه شخصي خودتان يك تعريف كلي از پوشش ارائه دهيد؟


كلمه پوشش گسترده است. يك موقع ما مي‌گوييم «لباس»، يك موقع مي‌گوييم «پوشاك»، يك موقع هم هست كه مي‌گوييم «پوشش». ولي پوشش در فرهنگ امروز ما كمي معني‌اش فرق مي‌كند. مثلا پوشش يعني چيزي را بپوشيم. اما پوشاك جنبه عام‌تري نسبت به لباس دارد. مي‌تواند جوراب باشد، عينك باشد، كلاه باشد. اينها هم همه پوشاك است ولي پوشش الان در ايران يعني لباسي كه ما را از نگاه ديگران مي‌پوشاند. به نظر من قبل از اين مباحث پوشش و قانون و ساماندهي پوشش و مد و نمايشگاه‌هاي پوشش اسلامي و غيره، شايد پوشش كلمه‌يي بوده گسترده‌تر اما در حال حاضر با خودش استتار دارد.

‌يعني پوشش امروز در ايران به جاي اينكه امر زيبايي را با خودش داشته باشد امر استتار را دارد؟

به نظر من بله.

در ايران، وقتي واژه پوشش مي‌آيد بيشتر از اينكه به امر زيبا فكر كنيم، به امر محدود فكر مي‌كنيم.

پوشش مي‌شود پوشاكي كه تو را پوشيده ‌دارد.

نمي‌توانيم بگوييم (صرفا در ايران) امري است كه تو را زيبا مي‌دارد؟

نه، نه. به هيچ وجه. آن‌هم به خاطر كاركرد اين واژه در سال‌هاي اخير.

مد را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

مد (با كمي تامل) به روز بودن در زمان حال است. نو بودن كه شامل حال همه‌چيز زندگي مي‌شود. از اتومبيل و وسايل خانگي و برقي و مبلمان و خانه و دكوراسيونش گرفته تا... همه اينها مدام تغيير مي‌كند و مد روز مي‌شود. ما مي‌گوييم طرف دموده شد! يعني چي؟يعني با زمان حال نيست. اما خب الان مد بيشتر كاركرد در لباس و پوشش دارد. به روزشدن با توجه به موقعيت فعلي جهان و ارتباطات خيلي سريع صورت مي‌گيرد؛ همه چيز به‌روز مي‌شود. لباس هم مرتبا عوض مي‌شود و بايد عوض بشود. اين ويژگي است كه جامعه امروز دارد و نيز بشريت.

مثلا شايد به قديم كه برمي‌گرديم مي‌بينيم كه مردم دغدغه اصلي‌شان خوراك و پوشش بوده، ولي امروز به‌خاطر سرعت پيشرفت، نيازهاي اوليه نسبتا كنار رفته و نيازهاي روحي و نياز به زيبايي گسترش پيدا كرده و اين طبيعي است: خواستن چيزهاي جديد و زيبا در همه‌چيز. جنبه‌هاي زندگي مرتب در حال رشداست و يك بخش آن هم طبيعتا لباس است.

حال به نظر شما امر مد چه وظيفه‌يي دارد؟‌چه كاركردي دارد؟ يعني مد بايد به وجود بيايد كه چه بشود؟

مد به وجود نمي‌آيد تا چيزي بگويد. چيزهاي جديدي كه به بازار مي‌آيند را مد مي‌نامند.

ببينيد تمام جنبه‌هاي مختلف زندگي (از ديدگاه خودم) در جامعه ما ناشي از صنعت، ‌فرهنگ و هنر است، اينها كنار همديگر قرار مي‌گيرند. البته در همه چيزهاي ديگر هم اين هست. از جمله لباس.

يعني يك امر ايدئولوژيك؟

بله. طراح لباس در واقع با سلايق خودش طرح‌ها را ارائه مي‌دهد و همان‌طور كه طراح ديگر طرح ديگر‌ي ارائه مي‌دهد و من به عنوان يك كسي كه مي‌تواند انتخاب كند انتخاب مي‌كنم، در واقع با سليقه خودم اين را انتخاب مي‌كنم و نمي‌توانم بگويم اين طراح لباس كه اين لباس يا عقيده ‌را ارائه داده، مد يا يك ديدگاه تحميلي خاص يا عقايد خاصي را تحميل مي‌كند. من با اين موافق نيستم. مساله آزادي، ارائه و انتخاب است. در ايران هم اگر مي‌بينيم كه ما در رابطه با لباس و مد مشكل داريم به اين خاطر است كه نمي‌توانيم طراحي لباس كنيم. ولي بايد بتوانيم! تا طراح بتواند سلايق خودش را ارائه دهد و اين علايق ديدگاه‌هاي او هم هست. اما اينكه ما بياييم ديدگاه‌ها را ببنديم غلط است، بايد باشد و انتخاب كنيم.

لباس تبديل به يكي از دغدغه‌هايي شده كه ديگر انگار حل نمي‌شود و اين بد نيست بلكه فاجعه است! زماني كه مي‌آيند قانون مي‌گذارند، نمايندگان مجلس به آن فكر مي‌كنند و همه و همه به آن فكر مي‌كنند بزرگ مي‌شود.

اگر قرار باشد كه پوشاك به عنوان يك توليد داخلي باشد و كشور به آن نياز داشته باشد، بايد دولت هم حمايت كند تا بشود حداقل جلوي واردات را گرفت و حتي صادر كرد.

اين ديدگاه‌ها كمك مي‌كند، ولي بيان ايده به طراح آن هم با اسم حمايت چه معني دارد؟

و من فكر نمي‌كنم كساني كه اين‌كار را انجام مي‌دهند موفق باشند. شما نگاه كنيد نمايشگاه‌هاي مد لباس‌هاي اسلامي در خارج از كشور مثلا در تركيه و مالزي برگزار مي‌شود؛ يعني كشورهايي كه حجاب در آنها اجبار نيست.

اينها بدون دخالت دولت برگزار مي‌شوند؟

بله. موفق هم هست. نمايشگاه مد اسلامي در تركيه و برخي كشورها برگزار مي‌شود و خيلي هم موفق است. در ايران وقتي بخواهند برگزار كنند چه اتفاقي مي‌افتد؟؟!من هميشه از نمايشگاه استقبال كرده‌ام و با اينكه ديدگاهم روش حاكم را نمي‌پذيرد، ولي نگفته‌ام اين روش صحيح نيست پس من هم كار نمي‌كنم! نه هر موقع كار از من خواستند، هر موقع دعوت كرده‌اند براي نمايشگاه‌ها يا غرفه‌ها، همه نوع همكاري داشته‌ام. اما هميشه ياد كسي مي‌افتم كه خواست راه رفتن ياد بدهد، راه رفتن خودش را هم از ياد برد. به خاطر اينكه ما همش نظارت مي‌شويم به‌خصوص در رابطه با پوشاك كه سخت نظارت مي‌شويم و حتي اگر قانون ساماندهي مد لباس هست، بيشتر از اينكه حمايتي باشد تحميلي و نظارتي است. اگر بخش حمايتي بود خيلي از مشكلات حل مي‌شد. براي من خيلي عجيب است كه چرا بايد كار لباس به مجلس و وزارت ارشاد و... برسد!

يعني به نظر شما آنها احساس خطر مي‌كنند از مد، از لباس، از پوشش؟
خوب ما يك جامعه دوگانه داريم. در نظام حاكم هم ديدگاه‌ها متفاوت است. يك عده‌يي تندرو داريم كه تعصبات خاصي دارند و نظام دستش در مقابل اين قشر بسته است و خيلي راحت و واضح است كه حتي خيلي چيزها كه به آن اعتقاد داشتند را نمي‌توانند انجام بدهند. به خاطر آن تعصباتي كه وجود دارد. مي‌دانيد با همين كلمه مد در اوايل انقلاب مقابله‌يي شد و بعد از اين همه سال، يعني 30 سال، طول كشيد تا ما كلمه مد را بگوييم. يادم مي‌آيد سال 80 ما يك برنامه داشتيم كه با همكاري جهاد دانشگاهي مد لباس بگذاريم و خيلي كارها هم كرديم و تا نزدكي اجرا و دكور هم پيش رفتيم ولي همه مي‌خواستند ما را ترور كنند! نمايش لباس! (با تعجب) ولي الان دولت يا ارشاد نمايش زنده مي‌گذارد. اما در دل همه‌مان هم دوباره دوگانگي است. حالا در اين كار خانم‌ها بايد لباس پوشيده بپوشند و ارائه بدهند. سوال اينجاست كه آيا اگر پوشيده باشد آقايان مي‌توانند بازديد كنند يا فقط خانم‌ها بايد نگاه كنند؟! و به نظر مي‌رسد بايد دنبال يك راهكار ديگر بود. لزومي ندارد اگر مي‌خواهيم نمايش زنده لباس بگذاريم و جامعه هم اين شرايط را دارد، بياييم همان كاري را انجام بدهيم كه همه كشورها انجام مي‌دهند!لزومي به اين تقليد نيست. بعد مانع هم داريم، شايد اصلا ما بايد به شيوه ديگري اين نمايش را بگذاريم. چرا بايد فكر كنيم اينها مانكن هستند پس بايد بيايند و چرخ بزنند. مي‌تواند به شكل ديگري هم باشد. البته با شرايط فعلي هم مي‌توانيم راهش را پيدا ‌كنيم، ولي خيلي دير! همان‌طور كه در سينما توانستند پيدا شد. شما نگاه كنيد سينما با آن اوايل چقدر متفاوت شده؛ الان تمام روابط عاطفي و حسي زن مطرح مي‌شود، چون بالاخره راهش را پيدا كردند كه با تمام محدوديت‌هايي كه وجود دارد اين كار را انجام بدهند. در لباس هم مي‌شود راهش را پيدا كرد (فكر مي‌كنم از بحث اصلي‌مان دور شديم).

نه اتفاقا خوب است. مي‌خواستم به اينجا برسيم و دوباره برمي‌گرديم. چون وقتي مي‌آيند مثلا با ساماندهي طرح پوشش كار را از دست طراح مي‌گيرند و خودشان انجام مي‌دهند من فكر مي‌كنم احساس خطر مي‌كنند.

من فكر مي‌كنم احساس خطرشان براي اين است كه آمدند يك كاري كردند، حالا نمي‌دانند چه كار كنند. توش مانده‌اند و من فكر مي‌كنم قشر طراح لباس، مانند قشر تجسمي، خيلي دورند. خيلي مظلومند و ارتباط خيلي سخت برقرار مي‌شود، گويا برخي مي‌خواهند اين ارتباط برقرار شود ولي اينها نگرانند كه آيا مي‌توانند با توجه به ديدگاه‌هايي كه وجود دارد كاري بكنند. هرچند من فكر مي‌كنم مي‌توانند. اگر اجازه بدهند مي‌توانند و من نمونه بارزش را (هميشه هم گفتم) در سينما توانستند. چون بالاخره به سينماگران ما اعتماد كردند.

و شايد هم مجبور بودند؟

بالاخره اعتماد كردند. يعني گويا بايد به طراح‌هاي لباس هم اعتماد كنند، جذب كنند، حمايت كنند و درنهايت هم طراح بايد از ساماندهي بيايد بيرون. وقتي مي‌گوييم ساماندهي يعني چه؟ بله ساماندهي بايد باشد، ولي نه به اين طور كه مي‌خواهند حمايت كنند و نمي‌دانند بايد چه كار كنند. اصلا من فكر مي‌كنم بهتر است هيچ حمايتي وجود نداشته باشد!

هيچ جاي دنيا چيزي به نام ساماندهي مد وجود نداشته و ندارد. مثل مواد غذايي كه در آن موفق بوديم و در صنعت ساختماني هم موفقيت‌هايي داشتيم. در توليد اتومبيل هم يك كارهايي كرديم. درست است كه نمي‌توانيم بگوييم در حد بالايي بوده و كاملا موفقيم، ولي يك كارهايي كرديم. حالا كدام يكي از اين بخش‌ها نظارتي بوده؟

به نظرم بهتر است در جوامعي مثل جامعه ما كه اسلامي است ابتدا فرهنگ را گسترش دهيم تا دچار بحران نشويم. وقتي صحبت از يك فرهنگ اسلامي است پوشاك امر مهمي است و به نوعي

اساسي ترين اصل و رو بناي كار است اما ما با رفتار هاي غير منطقي و بدون كارشناسي مواجه مي‌شويم مساله اصلي در ايران درباره اين موضوع چيست؟

من به شما يك چيزي بگويم: مساله مردمند. مردم چه پتانسيلي دارند. اصلا نمي‌شود گفت مردم جامعه ما اسلامي نيستند!هيچ‌وقت نبايد اين‌طوري فكر كنيم، چون اسلامي هستند .

درست است، ولي به شيوه خودشان؛ نه يك شكل، نه يك ايده از يك ديگري برتر.

بله. متفاوتند. ولي مهم اين است كه مفهوم پوشش در جامعه ما وجود دارد ومردم اين را مي‌خواهند. اين‌طوري نيست كه بگوييم وجود ندارد و خود من (به‌شخصه) بازاركارخوبي درلباس‌هاي ‌ميهماني‌پوشيده پيدا كردم. مگر مخاطب من كيست؟!

همين جا يك پرانتز باز كنيم. اينجا چيزي كه شما مي‌گوييد امر زيبايي در آن دخيل است. امر يك شكل شدن در آن دخيل نيست. اما به نظر مي‌رسد طرح دولت اين يك شكل كردن است. يك شكل برآمده از يك تفكر و ايده كلي.

اصلا مگر همچين چيزي ممكن است؟ همه چيز يك شكل بشود! ببينيد ما يك قانون داريم در جامعه. مردم بايد درجامعه پوشيده باشند. اين قانون مي‌تواند شخص را در بيرون جامعه كنترل كند و در داخل خانه نمي‌تواند. مي‌بينيم حجاب كشورهايي مثل تركيه خيلي زيباتر از ما است و هر جاي ديگري كه مردم با اعتقادات خودشان زندگي مي‌كنند.


ولي اينجا واقعا معلوم نيست شخص باحجاب است يا بي‌حجاب. وقتي اجبار مي‌آيد، محدوديت مي‌آيد. مسدود كردن مي‌آيد. مرز بين بي‌حجابي و حجاب از بين مي‌رود. البته اين يك امر كلي است و من فكر مي‌كنم مردم ما هم نمي‌پذيرند. من معتقدم در آينده، خود دولت بر اين باور خواهد بود كه حجاب نبايد به اين شكل باشد! اما مردم نمي‌توانند بپذيرند. حالا ما طراحي‌هاي مختلف داريم. لباس ‌ميهماني، مانتو، لباس شب، لباس زير... ما نمي‌توانيم بگوييم همه لباس‌ها بايد پوشيده باشند؛ چون لباس كاربردهاي مختلفي دارد ولي مي‌توانيم حتي با همين قانون ساماندهي مد لباس در زيرمجموعه لباس‌هاي بيرون و اجتماعي، طرح‌هاي خاصي را ارائه دهيم كه مردم بتوانند و بخواهند استفاده كنند و من فكر مي‌كنم اصلا راه ديگري ندارد. بايد طراح‌هاي خوب را بياورند و اين طراح‌ها كارهايي را ارائه بدهند كه مخاطب بپذير. حالا چه به عنوان مخالف و چه موافق و اگر بتوانند آثار زيباتري ارائه بدهند من مي‌پذيرم.

قبل از اينكه برويم سراغ اين موضوع بگذاريد يك چيزي را بررسي كنيم، چون فكر مي‌كنم الان در جامعه مساله فقط پوشش نيست.

مساله خيلي چيزهاست، مثلا رنگ هم هست. خيلي‌ها هستندكه كاملا پوشيده‌اند ولي آرايش لباس‌شان رنگ دارد. پررنگ است، شاد است. اما آنها هم دچار مشكل مي‌شوند و اساسا به نظر من هر كسي كه پوشيده هم باشد اما زيبا باشد دچار مشكل است.

به نظر مي‌رسد مشكل بعضي از آقايان، با زيبايي است نه با پوشش صرف.
دقيقا اينجا مساله از همان برخوردهاي غلط با حجاب ناشي شده. ما به خاطر همين برخوردهاي غلط نتوانستيم بفهميم كه پوشش برايمان امري مهم است. اما من مي‌خواهم بگويم كه اينكه مي‌گوييم زيبا باشيم خيلي وقت‌ها فكر مي‌كنيم بايد جلب‌توجه كنيم! در كشورهاي غربي شايد كسي با تاپ بيرون برود اما جلب‌توجه نمي‌كند! اما جوانان ما به آرايش چهره روي مي‌آورند. آرايش ما شكل ظاهري ما است. ما مثلا جوان‌هايي را مي‌بينيم كه انگار دارند به يك ميهماني و مجلس شبانه مي‌روند. شما به ميزان مصرف مواد آرايش در كشور دقت كنيد!

فكر مي‌كنم جزو كشورهاي اول باشيم.


بله و اين بسيار وحشتناك است! و من معتقدم به خاطر اين موضوع، جوان هرگز به رشدو بلوغ فكري در اين مورد نمي‌رسد و مي‌بينم گاهي كه مثلا خانمي 50-60 ساله مانند بچه‌هاي 18-17 ساله لباس مي‌پوشد و اين نشان مي‌دهد به خاطر اين محدوديت‌ها آن شخص به رشد و بلوغ فكري در اين زمينه نرسيده.

از اين گذشته، گاهي آرايش صورت با نوع لباس هماهنگ نيست. كفشي كه مي‌پوشد با هيچ‌چيز همخوان نيست و مناسب نيست و جاي استفاده از هر چيز را نمي‌داند، ولي اگر در انتخاب آزاد باشد مسلما به آرايش صورت ديگر به اين شيوه فكر نمي‌كند! البته سخت است و من فكر مي‌كنم نظام به اين موضوع رسيده است، اما نمي‌تواند پياده‌اش كند.

جالب است كه كاركرد سياست‌هاي فرهنگي اين است كه امر جلب‌توجه جاي امر زيبايي را بگيرد. حالا به عنوان يك طراح مد فكر مي‌كنيد طراحان مد با همين وضعيت نظارتي حاكم، اين پتانسيل را دارند كه مفهوم پوشش را نزد مردم كه تغيير كلي نه ولي حداقل گسترش بدهند؟


با همين شرايط نظارتي كه هست باز اگر حمايت در اين راستا باشد كه نيروها و توانمندي‌ها و ديدگاه‌ها را هماهنگ كنيم، بله، مي‌شود. چون طراحان ما اين توانمندي را دارند كه طرح‌هايي ارائه بدهند هم زيبا و هم پوشيده. اين كار را هم مي‌كنند چراكه ناخودآگاه امر زيبايي وجود دارد! حالا دوباره به عنوان مثال لباس‌هاي گشاد مد شده، چرا؟در حالي كه مدتي فقط لباس‌هاي اندامي مد بود. چون زيبايي‌هاي اين تيپ لباس را يافتند. لباس‌هايي كه شايد تا4-5 سال پيش نمي‌پوشيديم ولي الان مدشده و مي‌پوشيم. چراكه زيبايي‌هاي لباس گشاد بر ما نمايان شد و اگر طراح بر اساس نياز جامعه كار كند مطمئنا موفق مي‌شود. ضمن اينكه وقتي مساله زيبايي مطرح است كسي به چيز ديگر توجهي نمي‌كند يعني يك روش غيرمستقيم.

وقتي مي‌گوييم رنگ امسال مثلا آبي است اين آبي بودن را چه كسي تعيين مي‌كند؟ مي‌خواهم بدانم تعيين اين امر يك اتفاق زيبايي‌شناسانه است يا امر ديگري؟
به نظر من شركت‌هاي قدرتمند مد را تعيين مي‌كنند. در همه چيز مثلا در لوازم خانگي مدتي همه چيز نقره‌يي بود.

اين امر جهاني است يا داخلي؟ يا رنگ، رنگ جهاني است؟

جهاني است. اصلا به ما ربطي ندارد و ما هم بايد قدرتمند شويم و توليدات خوب داشته باشيم. حتي از توانايي‌هاي غربي‌ها استفاده كنيم. مگر در زمينه سدسازي و صنعت و غيره از ژاپن و روسيه و... كمك نمي‌گيريم! چرا در اين زمينه از آنها كمك نگيريم. واقعا فكر مي‌كنيد نمي‌شود؟ مثلا دعوت كنيم از آنها كه طرح‌هاي لباس‌هاي اسلامي بدهند.

مثلا به اين عكس‌ها توجه كنيد (از داخل يك مجله چند عكس نمايشگاه مد با پوشش كامل نشان مي‌دهند مثلا شركت CHANEL) از مقنعه براي لباس عروس استفاده كرده و فكر مي‌كنيم كه اين كارها به سفارش يك جامعه اسلامي است! چرا نبايد در اين زمينه از توانايي‌هاي ديگران استفاده كنيم؟!
چيزي كه به عنوان مد در جامعه جاري است و ما مي‌بينيم به نظر خيلي يك شكل نمي‌آيد؟

جوان‌ها خيلي به هم نزديك و هم‌شكل شدند. مد آيا آدم‌ها را به هم شبيه مي‌كند؟ يعني مي‌توانيم بگوييم اين يكي از كاركردهاي مد است؟

حتما همين‌طور است!ديگر همه جا پر از تلويزيون LCD شده. همه چيز همه جا مد مي‌شود. ولي در ايران به دليل محدوديت‌ها اين يك شكلي‌ها بيشتره و مردم همشكل‌ترند.

من فكر مي‌كنم يكي از كاركردهاي مد اين است كه مفهوم پوشش و آرايش را بين عامه مردم گسترش بدهد. آيا مد در ذات و در ايران اين پتانسيل را دارد؟

مد تنوع را بيشتر مي‌كند، ولي در مقاطع زماني خاص. مثلا ببينيد مد در يك قشري به يك نوعي زياد مي‌شود. اين اتفاق در يك مقطعي همه‌گير مي‌شود و دوباره افت مي‌كند و دوباره...

اثر هنري بايد ارائه بشود تا ديده شود، تا اثر هنري شود.


درست است. ولي من نمي‌توانم بگويم وجود ندارد. اتفاقا اين واقعيتي است كه وجود دارد و اتفاقا دغدغه من همين است. چرا وقتي مي‌خواهيم نمايشگاه ارائه بدهيم فقط به لباس بيرون و مانتو فكر مي‌كنيم. لباس آدم همه چيز است. بايد به همه اينها كيفيت بدهي و ارتقا بدهي وحمايتش كني. مگر ما فقط لباس اجتماع داريم؟ لباس زير هم داريم. لباس حمام هم داريم.

ولي گويا اين نبايد در ايران ديده شود.

بله. اصلامساله همين است. اماهرچقدرهم محدوديت وجود داشته باشد طبيعت كار مي‌كند. ناخودآگاه انسان ميل به زيبايي دارد. درصورتي كه اصلا هم ديده نمي‌شود ولي نياز خودش را برآورده مي‌كند.

به عنوان آخرين سوال؛ كلمه مد به نظر مي‌رسد با خودش يك تناقض دارد. يعني هم امر معاصر بودن را دارد و هم امر تاريخي. به نظر شما كار مد، چه زماني مد مي‌شود؟ به عبارت بهتر، چه زمان مي‌شود به يك ايده گفت مد؟


زماني كه مردم آن را مي‌پذيرند.

و چه زماني اين امر تاريخي مي‌شود؟ و از معاصر بودن فاصله مي‌گيرد و به ناخودآگاه تاريخي ما مي‌پيوندد؟

وقتي قبول نداشته باشيم و اين مي‌شود سنت. البته گاهي هم مد با خود سنت را به همراه دارد.

و نكته پاياني...

هر آنچه بايد گفته مي‌شد، شد.

دغدغه من لباس و زيبايي و مد است، همين!

*كارشناس طراحي لباس مرز بين حجاب و بي حجابي