به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۹۲

هفته‌نامه‌ "کیهان لندن" اطلاع داد که دیگر منتشر نخواهد شد

انتشار "کیهان لندن" متوقف شد 

با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران و مصادره روزنامه پرطرفدار "کیهان" از سوی "دولت انقلابی"، از حدود ۳۰ سال پیش برخی از مسئولان و کارکنان "کیهان"، این نشریه را به صورت هفتگی در لندن منتشر کردند. "کیهان لندن" برای مدتی طولانی یکی از مهم‌ترین رسانه‌های ارتباط میان ایرانیان مهاجر و تبعیدی بود. اکنون کارکنان نشریه خبر داده‌اند که انتشار "کیهان لندن" به دلیل مشکلات مالی متوقف شده است.

مصباح‌زاده، صاحب کيهان
روزنامه "کیهان" تا پیش از انقلاب ضدسلطنتی بهمن ۱۳۵۷ پرتيراژترين نشریه ايران بود. "کیهان" سبک و سیاقی داشت که تا امروز الگویی برجسته برای روزنامه‌نگاری حرفه‌ای باقی مانده است.
کیهان در روزهای توفانی پس از شهريور ۱۳۲۰ و اشغال ايران توسط نيروهای متفقين پدید آمد. با سقوط دیکتاتوری رضاشاه و بازگشت "آزادی بیان" به کشور، نشریات زیادی منتشر شدند که بیشتر آنها به جای کار حرفه‌ای خبررسانی و آگاه‌سازی، به ارگان سازمان‌ها و احزاب گوناگون تبديل شده بودند، با یکدیگر نزاع می‌کردند و به هیجان‌های سیاسی دامن می‌زدند.
دکتر مصطفی مصباح‌زاده حقوقدان جوانی که به تازگی از اروپا به ايران برگشته بود، در فکر تأسيس روزنامه‌ای تازه بود که کار خبرنگاری و اطلاع‌رسانی را با اصول حرفه‌ای همراه کند. او برای تأسیس نشریه و تأمین بودجه آن به محمد رضا شاه پهلوی مراجعه کرد که در جوانی به سلطنت رسيده و در میان عامه مردم هنوز از محبوبیتی نسبی برخوردار بود.
دکتر مصباح‌زاده متعهد شد در نشریه‌ای که "کیهان" نام گرفت، سخنگو و حامی "منافع ملی" باشد و در کنار آن دیدگاه‌ها و مواضع دربار را به صورت بی‌طرفانه بازتاب دهد. اما او با وجود بهره‌گيری از حمايت دربار، کوشيد که کيهان در برابر نيروهای فشار و ارباب قدرت، سلامت و استقلال خود را حفظ کند و خبررسانی را به شيوه‌ای درست و حرفه‌ای انجام دهد.
مصباح‌زاده گاه نوشته‌ای به کیهان می‌داد اما در تحريريه روزنامه دخالت نمی‌کرد. او سرپرستی هيئت تحريريه را به عبدالرحمن فرامرزی واگذار کرده بود که از نويسندگان مورد اعتماد او بود. گفته‌اند که مصباح‌زاده در طول انتشار کيهان، همواره مقام سردبير و استقلال هيئت تحريريه را محترم می‌شمرد.
دفتر روزنامه کيهان ابتدا در محله "سرچشمه" تهران بود و سپس به ساختمانی بزرگ و مجهز در کوچه‌ای در خيابان فردوسی نقل مکان کرد. حسينقلی مستعان، مشفق همدانی، صادق بهداد و رحمت مصطفوی از نخستين سردبيران کيهان بودند.
گسترش "مؤسسه کيهان"
پيش از سال ۱۳۳۲ يعنی در سال‌های پرتلاطم نهضت ملی و دوران زمامداری محمد مصدق که درگيری ميان دربار و جنبش ملی بالا گرفته بود، کيهان می‌کوشید بی‌طرف باشد، از دعواهای رایج بپرهیزد و به درج گزارش‌های دقیق خبری اکتفا کند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد که در ايران حکومت نظامی بر سر کار آمد و آزادی نشر و بيان محدود شد، کيهان با اتکا به درايت مصباح‌زاده توانست تا حد زيادی از استقلال خود دفاع کند. پافشاری بر سلامت حرفه‌ای، حيثيت و اعتبار نشريه را نزد لايه‌های آگاه جامعه بالا برد و آن را به پرتیراژترین روزنامه کشور بدل ساخت.
کیهان توانست عده‌ای از بهترين روزنامه‌نگاران ايران را به خدمت بگيرد و خود مکتبی در دنیای حرفه‌ای ژورنالیسم حرفه‌ای راه بیندازد. در سال‌های بعد کیهان با انتشار نشریاتی ویژه زنان و کودکان و دوستداران ورزش، به مؤسسه‌ای بزرگ بدل شد.
رقيب اصلی کيهان در عرصه مطبوعات، روزنامه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌"اطلاعات" به مديريت سناتور عباس مسعودی بود که مثل کیهان هر روز بعدازظهر منتشر می‌شد. "اطلاعات" از آغاز در خط حکومت و دربار حرکت می‌کرد، به ندرت از مشکلات و نابسامانی‌های جامعه چیزی می‌گفت و روی هم رفته نشریه‌ای وابسته و تبلیغاتی شناخته می‌شد.
یک روزنامه "انتقادی"
شاید در رقابت و مقایسه با "اطلاعات" بود، که فاصله کیهان با دیدگاه حکومتی برجسته می‌شد. کیهان گاه تا دور ترین مرز یا "سقف سانسور" پیش می‌رفت، نابسامانی‌های جامعه و ناخرسندی مردم را با لحنی ملایم بيان می‌کرد، هرچند همواره بر وفاداری خود به نظام موجود و حکومت پادشاهی تأکید داشت.
برخی از سردبيران کيهان تلاش کردند به رغم شرايط ناهموار، استقلال حرفه‌ای کيهان را پاس بدارند، در اين ميان می‌توان از عبدالرسول عظيمی و دکتر مهدی سمسار نام برد.
کيهان از پشتيبانی گروهی از نويسندگان و روزنامه‌نويسان زبردست برخوردار بود که هم در اسلوب نگارش و هم در حرفه مطبوعاتی خبره بودند. کسانی مانند هوشنگ وزیری، کاوه دهگان، جهانگير افکاری، رضا مرزبان، حسام‌الدين امامی، صدر‌الدين الهی، خسرو شاهانی و نصرت‌الله نوح در تحريريه کيهان کار می کردند.
کيهان همچنين موفق شده بود همکاری برخی از نويسندگان نامی ايران را جلب کند. کسانی مانند احمد شاملو، جلال آل‌احمد، محمود اعتمادزاده (به آذين)، اسماعيل خويی، علی اصغر حاج سيدجوادی، منوچهر آتشی، نصرت رحمانی و بسياری ديگر با صفحات ادبی کيهان يا ضميمه‌های فرهنگی آن همکاری داشتند.
آخرين سردبير روزنامه کيهان تا آستانه انقلاب امير طاهری بود. با نزديک شدن انقلاب سال ۱۳۵۷، شورای سردبيری تازه‌ای در کيهان شکل گرفت که رحمان هاتفی در رأس آن قرار داشت.
در جريان انقلاب، کارکنان کيهان در دفاع از آزادی نشر و بیان نقش مهمی ایفا کردند و با انعکاس اعتراضات مردمی به پیروزی انقلاب یاری رساندند. رحمان هاتفی تا نيمه سال ۱۳۵۸ سردبير کيهان باقی ماند. او در سال ۱۳۶۲ به خاطر فعاليت‌های سياسی دستگير شد و در زندان جان باخت.
"غصب" کيهان
با وجود حمايت کيهان از انقلاب و رهبری آيت‌الله خمينی، اين روزنامه پس از پيروزی انقلاب زير فشار شدید نظام نوبنیاد قرار گرفت. طی سال ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی که بر آن بود تمام صداهای مخالف را خاموش و "کيهان" را به بلندگوی بنيادها و باورهای فکری خود تبديل کند، بخش بزرگی از تحريريه روزنامه را مشمول "پاکسازی" ساخت و اخراج کرد.
گروهی از روزنامه‌نگاران اخراجی در مرداد ۱۳۵۸ روزنامه "کیهان آزاد" را بنیاد گذاشتند که کوشید رسم و راه کیهان را با دفاع از آزادی بیان و انعکاس مبارزات مردم ادامه دهد. اما این روزنامه پس از انتشار تنها ۱۰ شماره، با یورش ماموران داستانی تعطیل شد.
از سوی دیگر در خارج از کشور، گروهی از روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی در تابستان ۱۳۶۲ "کیهان لندن" را منتشر کردند. روزنامه در آغاز زیر هدایت دکتر مصطفی مصباح‌زاده منتشر می‌شد و سردبیر آن هوشنگ وزیری، مترجم نامی، بود.
در زمان انتشار آخرین شماره "کیهان لندن"، ناصر محمدی آخرین سردبیر آن بود.
کیهان، ارگان بنیادگرایان
از سال ۱۳۵۸ سرپرستی کيهان را به صورت رسمی دولت جمهوری اسلامی به عهده گرفت. مديريت اجرايی و امور تحريری روزنامه به طور عمده به افراد غيرحرفه‌ای واگذار شد که به جای خبررسانی و آگاه‌سازی، از روزنامه تریبونی برای تبلیغ مرام حکومتی ساختند.
در نيمه دهه ۱۳۶۰ که نشريات تازه‌ای وارد صحنه مطبوعات ايران شده بودند، سيد محمد خاتمی با تيم تازه‌ای به سرپرستی ماشاءالله شمس‌الواعظين در کيهان مستقر شدند. آنها با بالا بردن کیفیت روزنامه توانستند تا حدی میراث حرفه‌ای کیهان را زنده کنند.
در اواخر دهه ۱۳۶۰ فردی به نام مهدی نصيری سردبيری کيهان را به عهده گرفت که رفته رفته اين روزنامه را به بلندگوی مواضع جناح افراطی حاکميت تبديل کرد، که بيش از خبررسانی و آگاه‌سازی جامعه، به تبليغ مواضع سياسی معين گرايش داشت.
در اوايل دهه ۱۳۷۰ ناخشنودی از فشارهای سياسی و اجتماعی به ويژه در ميان زنان و جوانان ايرانی بالا گرفت. در شرايطی که جنبش اصلاح‌طلبی نيرو می‌گرفت، یکی از پیروان خاص مقام رهبری جمهوری اسلامی به نام حسين شريعتمداری، به سرپرستی روزنامه کيهان منصوب شد. شريعتمداری وظيفه دفاع از مواضع رهبری را در برابر نيروها و محافل طرفدار تحول و اصلاحات به عهده گرفت.
سير کيهان از روزنامه‌ای کمابيش مستقل به نشریه‌ای حکومتی و مدافع افراطی "ولایت فقیه" به حيثيت آن ضربه جبران‌ناپذيری وارد کرد. امروزه تنها به ياری حمايت دولتی و يارانه‌ای است که "کیهان" همچنان به نشر خود ادامه می‌دهد.
دویچه وله