به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۹۵

یک نفس بخوان! ، محمد نوری زاد

من وقتی آوارگیِ مردان و زنان و کودکان سوری را می بینم که از وحشت زامبی های اسلامی (چه داعشی چه ایرانی و چه بشّاری) بناچار از سرزمینِ سوراخ سوراخ شده و دود شده ی خود دل می کنند و برای زنده ماندن دل به دریای بی ترحم می زنند و زنده و مرده ی خود را به ساحلی دور از جنگ می رسانند
و جلوی چشم دوربین های دنیا ضجه می زنند و به التماس دست بدامان هربنی بشری می برند تا مگر در جای امنی پناهشان بدهند و سرپناهی برایشان تدارک ببینند،
یاد آیت الله های خودمان می افتم که چه مستقیم و چه با سکوتشان پای برگه ی این جنگ وحشیانه را امضاء کرده اند و همزمان زنان و کودکان خود را در جای امن و گرم جا داده اند و در نمازشان این “ولاالضّالّین” را آنقدر کشیده و از مخرج ادا می کنند که صدای تلفظِ بی نقص شان حتماً به بارگاه باریتعالی برسد،
از این که اسمِ من و اسمِ ایران نیز در این ستمِ تاریخی به ثبت رسیده رنج می برم و از این که خود نیز سکوت کرده ام و با سکوتِ خود و با ولاالضالین های کشدار خود اسم هرچه خدا و پیغمبر و شیعه و مذهب را با ناسزا آلوده ام، سر به دیوار سنگیِ انسانیتِ مسخ شده می کوبم و فردایی را می بینم که تاریخِ بی ترحم یقه ی تک تک ایرانیان را می گیرد و بابتِ این ناجوانمردیِ آشکار و انکار ناپذیر محکومشان می کند و جیب شان را خالی!

سایت: nurizad.info

اینستاگرام: mohammadnourizad

تلگرام: telegram.me/MohammadNoorizad
ایمیل: mnourizaad@gmail.com


محمد نوری زاد
هفتم اردیبهشت نود و پنج – تهران