به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۹۵

نوشته ای جهت ثبت تاریخ معاصر /

چهارشنبه ی تجزیه طلبان در واشنگتن

تمام این چند روز را در فکر کنفرانس چهارشنبه ی واشنگتن بودم. به همت سازمان حقوق بشر احواز! در جهت تجزیه ی ایران برگزار شد. با حضور شخصیت های برجسته ی تجزیه طلب عرب، ترک، کرد، بلوچ، ترکمن و اقلیت های دینی بهایی و یهودی و اهل سنت!! و نامه ای از شیرین عبادی که نتوانسته بود خود را به کنفرانس برساند اما راهکارهای تجزیه ی ایران را توصیه کرده بود. نمی خواهم به دلایل و نق و زق های این جماعتِ خودفروخته بپردازم چون از ابتدا تا انتها را خواندم و جز هجونامه و مزخرف چیز دیگری نیافتم.

 اما عمیقا به فکر فرو رفتم و یک بار دیگر معانی آزادی را جستجو کردم. با خودم فکر کردم وقتی یک قومی یا ملتی میداند خواسته ی او منجر به خشونت و ریخته شدن خون میلیونها هموطن می شود و راه رسیدن او به خواسته اش از مرگ و وحشت و بمب و خمپاره و ویرانی و کودکان یتیم و گرسنه می گذرد و باعث از میان رفتن ایران همانند سوریه و عراق شده و تکه تکه هایش مانند این کشورها تا قرنها بوی خون و اشک و آه خواهد داد ، آیا این افراد با بنیادگراهایی مثل داعش فرقی دارند؟ داعشی ها هم از روی خون رد می شوند و باورهایشان چنان آزادی عملی به آنها داده است که از تجاوزهای گروهی تا بریدن سر را به راحتی به نام باور و اعتقاد و احیای حق انجام میدهند. با خودم فکر کردم این چه آزادی وقیح و بی شرم و بی مقداری ست؟!!! این چگونه آزادی خواهی ست که این چنین فاحشه صفت و لزج و متعفن است؟!! 

این تجزیه طلبان می خواهند آزادی بیشتر داشته باشند تا کدام رسالت بشردوستانه و میهن پرستانه را به انجام برسانند؟ مگر هیتلر نبود که خواسته هایی اینچنین داشت و آمریکا و انگلیس و ... بر علیه اش متحد شدند و تا امروز به او می گویند ضد بشر و فاشیست و جنایتکار جنگی؟ در گوگل سرچ کنید. آیا در دنیای امروز نهادی معتبر از حقوق بشر برای احقاق حقوق از دست رفته ی اشخاص می شناسید؟ مگر طبق کنوانسیون همین حقوق بشر هر شخص یا فرقه ای که سخنانش در جهت تهدید تمامیت ارضی و منافع ملی باشد، حق آزادی بیانش از او گرفته نمی شود؟ مگر همین قوانین حقوق بشر شخص یا اشخاصی که قوم محور هستند را ضد بشر نمی دانند؟ پس حضور برخی اعضاء حقوق بشر در این کنفرانس چه معنا و مفهومی دارد؟ جز اینکه یا مردم ایران را ناآگاه و بی سواد فرض کرده باشند و یا ناتوانشان پنداشته اند؟! یعنی فکر می کنند اینجا هم مثل سوریه با یک اختلاف شعله ور خواهد شد؟ به قول ستارخان خاک میخوریم اما یک وجب از این خاک را نمی دهیم.

میدانستید پس از استقلال ایتالیا فقط درصد کمی از مردمش قادر به تکلم به این زبان بودند؟ باور می کنید این رقم فقط 2.5 درصد بوده است؟ و باور می کنید فقط 25 درصد مردم انگلیس در قرن 17 به این زبان مسلط بودند و این میهن پرستی بود که از این کشورها ملتی واحد و استوار ساخت نه میهن ستیزی و این خاک میهن را خوردن بود که از بعضی کشورها جهان اول را ساخت نه خاک میهن را فروختن 

این چه آزادی خطرناکی ست که اینان خواهان آن هستند: شیرین عبادی، مهرانگیز کار، شادی صدر، تورج دریایی، مجری پرگار، سیاوش اردلان، دست اندرکاران تلویزیون من و تو ، شادی امین، رضا مریدی، داریوش کریمی، رزیتا لطفی، آوا هما، بهار داوری، فرحناز قاضی زاده، اصغر فرهادی،محمد حسن حسین بر، حبیب آذر سینا، هایده سهیم، صلاح بایزیدی، و...و... . آزادی که یک تجزیه طلب خواهان آن است یک بسته ی فاجعه است؛ ماهیت قوم خواهی آنها به شدت وحشیانه و غیرانسانی ست. 
شما طالب یک فرم از آزادی کاذب و وقیح هستید برای ارضای شهوت های قدرت طلبی و مال اندوزی خود بینی و خودمحوری. وگرنه هیچ انسان بااخلاق و شریفی نمیتواند خواهان چیزی باشد که میلیونها انسان دیگر را آواره و ویران و رنجور خواهد کرد و مادران بسیاری را داغدار فرزندان. شما من را یاد چپهای چند دهه پیش می اندازید که می خواستند ایران را ضمیمه خاک روسیه کنند اما هیچ کدام اکنون در یک کشور کمونیستی مثل چین و کوبا و روسیه زندگی نمی کنند و همگی در آغوش امپریالیسم جهان خوار همچنان سر باورشان هستند؛ دوستان من این یک کمدی پوچی تمام عیار است. 
پینوشت: مطابق اخلاق و فلسفه بزرگترین و والاترین آزادی عشق ورزیدن به چیزی یا کسی ست و بس