دوگانه «عون-حریری» بیش از یک سال نتوانست دوام آورد و استعفای ناگهانی سعد الحریری نقطه پایانی بود بر توافقی که یکونیمسال پیش حاصل شده و ابتدا میشل عون را به ریاستجمهوری و سپس سعد حریری را به نخستوزیری رساند. نحوه استعفای حریری اینبار تقریبا بهخوبی نشان میدهد که او زیر فشارهای عربستان سعودی و در شرایطی ناگوار و غیرمنتظره تن به این استعفا داده است. بهعبارتی دیگر به جای آنکه نخستوزیر لبنان از تریبونی لبنانی و در داخل این کشور استعفای خود را اعلام کند، با حالتی فرارگونه به عربستان سعودی رفته و برگه استعفای خود را از ریاض و از تلویزیون العربیه منتشر کرد؛ برگهای که مملو از انتقادات تند علیه ایران و حزبالله بود؛ اقدامی شگفتانگیز که خشم مقامات لبنانی بهویژه میشل عون، رئیسجمهور این کشور را به دنبال داشت و یکبار دیگر این کشور را در آستانه ناامنی و بیثباتی قرار داد.
اما چرا سعد حریری یک بار دیگر مجبور به استعفا شد و اساسا چرا این اشرافزاده لبنانی- سعودی هربار به صحنه میآید، شکست میخورد، برای مدتی به انزوا میرود و باز دوباره به صحنه میآید یا او را به صحنه میآورند و باز تکرار چرخهای بیحاصل؟ آیا اینبار نیز سعد حریری یا حامیان سعودیاش دچار توهم شده و به گمانشان رسیده بود او قادر است با قدرتی مانند حزبالله در لبنان درافتاده و آن را مهار کند یا در کل تحولات داخلی لبنان، حریری و حامیانش را به این نتیجه رساند که بودن او در قدرت دیگر نمیتوانست معنا و مفهومی داشته باشد؟
دولت کوچکی به نام لبنان در منطقهای حساس از خاورمیانه قرار دارد و از صد سال پیش تاکنون سیاستهایش همواره دستخوش دخالتهای فرا لبنانی بوده است. در گذشتههای نهچندان دور کشمکشهای بین دو قطب شرق و غرب به لبنان سرازیر میشد و گاه سر از جنگهای داخلی خونینی درمیآورد و گاه نیز در قالب رقابت بین عربستان سعودی و ایران شکل میگرفت که به نوعی دیگر سیاستهای این کشور را تحتالشعاع خود قرار میداد. همین عوامل خارجی بود که برای دوونیمسال لبنان را بدون رئیسجمهور گذاشت.
منابع خبری هفته پیش خبر دادند سعد حریری دیداری با «محمدبنسلمان»، ولیعهد عربستان سعودی، داشته است. هرچند طبق گزارشها، این دیدار در فضایی دوستانه صورت گرفته و حتی تصاویری از آن منتشر شد که آن دو را در حال خوشوبشهای خودمانی نشان میداد، اما به گفته منابع لبنانی مخالف حریری، این دیدار فقط برای حسابکشی بوده است زیرا سعودیها به این نتیجه رسیده بودند که سیاستهای الحریری نهتنها نتوانسته است جریان حزبالله را مهار کند یا نگذارد که نیروهای حزبالله به کمک بشار اسد در سوریه بروند، بلکه در مقابل این جریان روزبهروز سنگرهای خود را واگذار میکند.
از سوی دیگر مسئله انتخابات پارلمانی آینده لبنان که قرار است شش می ٢٠١٨ برگزار شود، تصویر روشنی از پیروزی آینده او را نوید نمیداد. وزنکشیهای سیاسی در انتخابات قبلی شوراهای لبنان نشان داد که مردم این کشور بیشتر تمایل به اشخاص ناشناس یا نیروهای مستقل دارند تا ائتلافهای رسمی. بعضی پیشبینیها نیز حکایت از پیروزی حزبالله لبنان در انتخابات داشت. بهعبارت دیگر، سعد حریری در پارلمان آینده نیز نمیتوانست قدرت چندانی داشته باشد و در هرحال مجبور بود در چارچوب ائتلاف جناح مقابل خود فعالیت کند. این در حالی است که جناح مقابل او یعنی ائتلاف حزبالله-میشل عون در دو سال گذشته در لبنان روزبهروز قدرت بیشتری گرفته است و هماینک نیز پیروزیهای حزبالله در جنگ سوریه مزید بر علت شده و راه را برای قدرتگرفتن بیشتر این جریان بهویژه در همکاری نزدیک با سوریه هموار میکند. به نظر میرسد مجموع این شرایط سعودیها را برآن داشت تا به گفته بعضی منابع خبری بعد از دیدار سعد حریری با دکتر علی اکبر ولایتی، از حریری بخواهند استعفای خود را اعلام کند. سعودیها بهروشنی دریافته بودند ادامه فعالیت حریری نهتنها بهنفع سیاستهای منطقهای آنها نیست، بلکه مماشات او با جریان مقابل رفتهرفته لبنان را از چتر نفوذ آنها خارج خواهد کرد. استعفای ناگهانی سعد حریری یکبار دیگر لبنان را در معرض بلاتکلیفی و بیثباتی قرار میدهد. خوشبینانهترین حالت، تداوم این وضعیت تا تفاهم بعدی است.
به این معنا که مدتی از این بحران گذشته و باز طرفهای داخلی و خارجی لبنان بر سر فرد تازهای بهعنوان نخستوزیر توافق کنند. اما سناریوی بدبینانهاش میتواند شروع موجی از اعتراضات خیابانی به دخالتهای خارجی و بهویژه قدرت نظامی حزبالله در لبنان و کشاندن این موج به درگیریهای خیابانی باشد.
منابع خبری هفته پیش خبر دادند سعد حریری دیداری با «محمدبنسلمان»، ولیعهد عربستان سعودی، داشته است. هرچند طبق گزارشها، این دیدار در فضایی دوستانه صورت گرفته و حتی تصاویری از آن منتشر شد که آن دو را در حال خوشوبشهای خودمانی نشان میداد، اما به گفته منابع لبنانی مخالف حریری، این دیدار فقط برای حسابکشی بوده است زیرا سعودیها به این نتیجه رسیده بودند که سیاستهای الحریری نهتنها نتوانسته است جریان حزبالله را مهار کند یا نگذارد که نیروهای حزبالله به کمک بشار اسد در سوریه بروند، بلکه در مقابل این جریان روزبهروز سنگرهای خود را واگذار میکند.
از سوی دیگر مسئله انتخابات پارلمانی آینده لبنان که قرار است شش می ٢٠١٨ برگزار شود، تصویر روشنی از پیروزی آینده او را نوید نمیداد. وزنکشیهای سیاسی در انتخابات قبلی شوراهای لبنان نشان داد که مردم این کشور بیشتر تمایل به اشخاص ناشناس یا نیروهای مستقل دارند تا ائتلافهای رسمی. بعضی پیشبینیها نیز حکایت از پیروزی حزبالله لبنان در انتخابات داشت. بهعبارت دیگر، سعد حریری در پارلمان آینده نیز نمیتوانست قدرت چندانی داشته باشد و در هرحال مجبور بود در چارچوب ائتلاف جناح مقابل خود فعالیت کند. این در حالی است که جناح مقابل او یعنی ائتلاف حزبالله-میشل عون در دو سال گذشته در لبنان روزبهروز قدرت بیشتری گرفته است و هماینک نیز پیروزیهای حزبالله در جنگ سوریه مزید بر علت شده و راه را برای قدرتگرفتن بیشتر این جریان بهویژه در همکاری نزدیک با سوریه هموار میکند. به نظر میرسد مجموع این شرایط سعودیها را برآن داشت تا به گفته بعضی منابع خبری بعد از دیدار سعد حریری با دکتر علی اکبر ولایتی، از حریری بخواهند استعفای خود را اعلام کند. سعودیها بهروشنی دریافته بودند ادامه فعالیت حریری نهتنها بهنفع سیاستهای منطقهای آنها نیست، بلکه مماشات او با جریان مقابل رفتهرفته لبنان را از چتر نفوذ آنها خارج خواهد کرد. استعفای ناگهانی سعد حریری یکبار دیگر لبنان را در معرض بلاتکلیفی و بیثباتی قرار میدهد. خوشبینانهترین حالت، تداوم این وضعیت تا تفاهم بعدی است.
به این معنا که مدتی از این بحران گذشته و باز طرفهای داخلی و خارجی لبنان بر سر فرد تازهای بهعنوان نخستوزیر توافق کنند. اما سناریوی بدبینانهاش میتواند شروع موجی از اعتراضات خیابانی به دخالتهای خارجی و بهویژه قدرت نظامی حزبالله در لبنان و کشاندن این موج به درگیریهای خیابانی باشد.
محمدعلی عسگری / شرق