به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، آبان ۲۶، ۱۳۹۶

خانم‌ها، آقایان ستاره! لطفا با هم بدرخشید!

آلیسا میلانو
 ١. وقتی آلیسا میلانو، بازیگر هالیوودی در توییترش از تعرضات و آزارواذیت‌های پشت‌صحنه فیلم‌ها نوشت و هشتگ می‌تو (من هم ...) را به یکی از پربازدیدترین و پربحث‌ترین سوژه‌های جهان در فضای مجازی و حقیقی تبدیل کرد، تنها نماند. خیل عظیمی از  رازهای عذاب‌آورشان پرده برداشتند و درواقع او را تنها نگذاشتند. آنها اجازه ندادند خانم میلانو سیبل مافیای صنعت هالیوود باشد. آنها تعداد سیبل‌ها را افزایش دادند تا هزینه برخورد را بالا ببرند. آنها موج می‌تو را راه انداختند تا آنجا که نام یکی از غول‌های مطرح عرصه تهیه‌کنندگی هالیوود را سر زبان‌ها انداختند؛ هاروی واینستین. 

او بسیاری را آزار داده بود. موج می‌تو به اینجا ختم نشد؛ پای آن حتی به ساختمان شماره ١٠ داونینگ استریت لندن هم باز شد و یقه آقای وزیر دفاع را گرفت و او را مجبور به استعفا کرد. موج تا آنجا پیش رفت که دروازه‌بان تیم فوتبال زنان آمریکا،  سپ بلاتر را هم وارد میدان کرد و از رفتارهای نامربوط او گفت. مهم این است که آلیسا میلانو تنها نماند. مهم این است در هیاهوی موج «می‌تو» ستاره‌های هالیوودی اختلافات شخصی‌شان را کنار گذاشتند و از یکی از معضلات دامن‌گیرشان حرف زدند. 

٢. در سال‌های گذشته ادعاهای زیادی درباره فساد گسترده و حتی سیستماتیک در فوتبال ایران مطرح شده است؛ ادعاهایی درباره مافیای داوری، قهرمانی‌های با تبانی به‌دست‌آمده، پول‌های ردوبدل‌شده در قراردادهای زیرمیزی و رومیزی بازیکنان و مربیان، حتی فساد در قرارداد لباس‌های تیم ملی، توپ‌های تیم ملی و لیگ، اردوهای تیم‌ها، نحوه ورود بازیکنان به باشگاه‌ها، حضور دلال‌ها و ...، اما چرا این ادعاها به سرانجام خوبی نرسیده است؟ چرا تاریکخانه این حرف‌ها و ادعاها به‌درستی روشن نشده است؟ چرا همواره یک نفر سیبل شده و تبدیل به موجی فراگیر که نتیجه‌اش قابل عرض باشد، نشده است؟ چرا یک روز علی کریمی زیرپوستی حرف می‌زند، اما دوستان و هم‌بازی‌ها و هم‌دوره‌ای‌هایش صدایشان درنمی‌آید؟ چرا یک دوره مایلی‌کهن آشکارا پشت پرده را بیرون می‌ریزد، اما شاگردان و مربیان و هم‌صنفی‌هایش دهانشان را می‌بندند و به صدا درنمی‌آیند که بله همین است که او گفت، رسیدگی کنید. چرا وقتی علی دایی ناگفته‌هایش را از فساد فوتبال ایران می‌گوید، بقیه صم‌ و بکم تماشا می‌کنند و در نهایت به لایکی پای حرف‌های او راضی می‌شوند؟ چرا وقتی مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی‌مان، از اوضاع نگران‌کننده مدرسه‌های فوتبال گفت، حتی فریاد وااسفایی از دوستانش بلند نشد؟ با اين ادعا نسخه ١٦٠ مدرسه فوتبال خاطي پيچيده شد. چرا اختلافات فردی میان سلبریتی‌های فوتبال ما برای گشایش در این امر مهم کنار گذاشته نمی‌شود و این سندهای زنده و گویا پشت به پشت هم نمی‌دهند که موجی راه بیفتد و سدی به‌واقع بشکند و ویرانه‌ای را آب ببرد؟


٣. علی کریمی بعد از مدت‌ها خاموشی، سر بحث و گفت‌وگو را در یک برنامه تلویزیونی باز کرده است. جا دارد علی دایی که در این بحث‌ها هم‌داستان هم‌بازی سابقش است، اختلافات آن یک روز بازی سالنی را فراموش کند و پشت کریمی قد علم کند که بله او درست می‌گوید و این هم سندش. جا دارد مسعود شجاعی سندی جدید از این ادعاها رو کند که بله کریمی و دایی راست می‌گویند و این هم مدرکی که من دارم. مهم است که مایلی‌کهن عصبانیت همیشگی‌اش را کنار بگذارد و حرف‌هایش را یک‌بار دیگر با آرامش به گوش برساند. خداداد عزیزی وارد میدان شود، حرفی از فوتبال بانوان به میان آید و ...  و این موج تا آنجا برود که ویرانه ادعایی را یک‌بار برای همیشه بکوبد و از نو بسازد وگرنه ما حق داریم فکر کنیم این حرف‌ها و این ادعاها یا از بیخ‌وبن دروغ است یا مطرح‌کنندگانش فقط غم خودشان را دارند و هرازچندی که دلشان، آن هم به‌خاطر ازدست‌رفتن منافع خودشان به درد آمده، گوشه‌ای می‌زنند و لایکی و درودی و آفرینی می‌گیرند و تبشان می‌خوابد تا یک روز دیگر. ما به پهلوانی و آزادگی جمعی شما نیازمندیم؛ ناامیدمان نکنید. 

سحر طلوعی، شرق