گویا ما صغیر هستیم که همزمان به حل اختلافات ما بپردازد و در عین حال برای ۵۰ سال آیندهی کشور با تشکیلات پرهزینه و عریض و طویل ققنوس، تصمیم بگیرد!؟
حشمتالله طبرزدی فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران که اخیرا خبرهایی درباره همکاری وی با شاهزاده رضا پهلوی بر سر زبانها افتاده بود در واکنش سخنان رضا پهلوی در این باره واکنش نشان داده که در شماره هفتم ماهنامه «بهارجاودانه» منتشر شده است.
حشمتالله طبرزدی فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران که اخیرا خبرهایی درباره همکاری وی با شاهزاده رضا پهلوی بر سر زبانها افتاده بود در واکنش سخنان رضا پهلوی در این باره واکنش نشان داده که در شماره هفتم ماهنامه «بهارجاودانه» منتشر شده است.
گفتنی است که شاهزاده رضا پهلوی اخیرا گفتوگویی تلویزیونی با شهرام همایون داشت که در آن درباره جلسه مشترکاش با آقای حشمتالله طبرزدی سخن گفت.
طبرزدی با انتشار واکنشاش در «بهارجاودانه» که آن را با مقدمهای روی وبلاگ «دست نوشتههای حشمتالله طبرزدی» منتشر کرده موضع خود نسبت به گفتگو با آقای رضا پهلوی را تبین کرد.
در این مقدمه آمده است:
«اخیرا آقای رضا پهلوی و شهرام همایون در گفتگویی یکطرفه مطالبی در بارهی جلسهی مشترک من و رضا پهلوی منتشر کردند و به دنبال، تشکل نو بنیاد ایرانیاران، اعلامیهای صادر کرد که کاملا یکطرفه و علیه من بود.
نمیدانم چرا باید بر خلاف مصلحت مبارزات کنونی و در این شرایط حساس بخواهند موجبات تضعیف یک مبارز در درون مرز را به وجود آورند!»
متن واکنش حشمتالله طبرزدی منتشره در شماره هفتم ماهنامه «بهارجاودانه» از این قرار است:
من پوزه دیکتاتور حاکم انهم در زیر سرنیزه را به خاک مالیدم حالا میخواهند یک دیکتاتور جدید برای ما بازتولیدکنند؟
نخیر ما طالب یک اعلی حضرت دیگر نیستیم.
اینکه من به رضا پهلوی گفتهام، مسئولیتپذیر باش و از زیر بار پاسخگویی فرار نکن، حرف بدی است؟
مگر میشود یک نفر در یک مصاحبه از یک سو بگوید من نمیخواهم در هیچ کاری دخالت کنم اما در همان زمان ققنوس را اعلام کند و بگوید برای ۵۰ سال آیندهی ایران در همه زمینهها مطالعه و برنامهریزی میکند؟!
او خودش را نماد ملی میداند و از حالا برای آیندهی ما تصمیم میگیرد و نقش خود در اپوزسیون را جنبهی راهنمایی و ارشادگری دانسته و میگوید فقط رهنمود میدهد!
گویا ما صغیر هستیم که همزمان به حل اختلافات ما بپردازد و در عین حال برای ۵۰ سال آیندهی کشور با تشکیلات پرهزینه و عریض و طویل ققنوس، تصمیم بگیرد!؟
آیا مردم ایران در انتخاباتی آزاد، از ایشان چنین نقشی خواستهاند؟ ایشان پادشاه است یا ولیفقیه؟ برای اینکه هیچ رییس جمهوری ولو از نوع جمهوری اسلامیاش چنین نقشی که عمدتا نقش یک قیم خیرخواه برای صغار را در ذهن میآورد، برای خود چنین جایگاه رفیع و در عین حال توهینآمیزی قایل نیست.
رضا پهلوی اصرار دارد به بهانهی اینکه خودش را نماد ملی میداند، در فرآیند مبارزه شرکت نکند و مسئولیت نپذیرد. از یک سو میگوید، همزمان کاندیدای پادشاهی و ریاست جمهوری است و از دیگر سو هیچ مسیولیتی نمیپذیرد! اگر صادق است اعلام کند که کاندیدای هیچ پستی در آینده نیست، نه اینکه هم خر را بخواهد و هم خرما را!
این یعنی کوسه و ریش پهن
این یعنی اینکه من تمام قد هستم اما نمیخواهم پاسخگوی هیچ کس باشم. یعنی نمیخواهم هیچ جریانی را به رسمیت بشناسم. یعنی اینکه من یک سلطان هستم. درست مثل خامنهای. او در همهی امور دخالت میکند اما هیچ مسئولیتی را نمیپذیرد.همیشه خود را فرای دیگران میداند و از همه طلبکار است و به هیچکس بدهکار نیست!
میگوید من فصل الخطابم اما اگر در جلسهای می نشینم، فقط برای ارشاد اعضای جلسه حضور دارم. یعنی فقط نقش کلید را دادم. گرهگشایی میکنم.
این حرف فقط از یک آدم تمامیتخواه اما غیر پاسخگو بر میآید. فرقی نمیکند شیخ حاکم باشد یا شاه منتظر!
اتفاقا من در جلسه به رضا پهلوی گفتم، ما تو را نماد پادشاهیخواهان میدانیم. نماد ملی نمیشناسیم. این شاهزادهی دموکرات، از اینکه نماد پادشاهی دانسته شود عصبانی میشود. عجب! جرم من این است که این حرف را صریح به او گفتم.
یعنی نماد پادشاهی بودن اینقدر کم است؟ کسر شأن است؟! بسیار خوب اگر نمیخواهی نماد پادشاهی را قبول کنی پس مسئولیتپذیر باش. بخشی از مسئولیت مبارزه در یک ساز و کار جمعی را بپذیر یا به کلی اعلام کن، من نیستم. آیا این حرف بدی است! آیا بخشی از مردم را بیجهت امید کاذب دادن، درست است؟
شهرام همایون در اقدامی کاملا تفرقهافکن و در نقش یک شاه الهی، در جلسهی مصاحبه با ایشان میگوید، توطئهی جمهوری اسلامی این است که رضا پهلوی را ولیعهد مینامد! بعد ادامه میدهد روشنفکران و جمهوریخواهان (سپس به گفتههای من استناد میکند) نیز خواسته یا ناخواسته در راه رژیم گام بر میدارند، برای اینکه اصرار دارند شاهزاده را نماد پادشاهیخواهان بدانند!
عجب اگر کسی شاهزاده را نماد پادشاهی بداند پس علیه او توطئه کرده است!؟
گویا خودشان نیز متوجه شدهاند که نماد پادشاهی بودن، یک افت است، تنزل است! و گرنه باید بر آن افتخار میکردند. یا نه، افت نیست اما میخواهند تودهها را با این ترفند که نماد ملی هستند، همچون خمینی، در سال ۵۷ بفریبند و سپس پادشاهی اعلام کنند. اگر غیر از این است رضا پهلوی باید صراحتا اعلام کند کاندیدای پادشاهی نیست. در آنصورت نشان داده که همچون خمینی در پی فریب مردم نیست.
برای اینکه فقط شیخ و شاه امکان فریفتن مردم را دارند. فرد دموکراسیخواه و ملی مثل دکتر مصدق از این بازی ها بلد نیست.
رضا پهلوی و حواریون و مریدان و مجیزگویانش از دست طبرزدی عصبانی هستند و خودش در مصاحبه و مجیزگویانش در ایرانیاران، من را نکوهش میکنند که چرا او را نماد ملی نمیشناسم.
نماد ملی را جامعه تعیین میکند نه اینکه فردی خودش به خود جایگاه نماد ملی بدهد. دست کم اپوزسیون دموکراسیخواه و جمهوریخواه برای ایشان چنین جایگاهی قایل نیست آیا این جرم است!؟
تنها گناه طبرزدی این است که با ایشان و رهروانش حاضر به گفتگو شد.
این من نبودم که وارد این گفتگو شدم
این اصرار چند هفتهای موسس ایرانیاران یعنی خانم ویکتوریا آزاد و یارانشان بود که از من و آقای شریعتمداری میخواستند، وارد گفتگو با ایشان و رضا پهلوی شویم. مستندات موجود است.
من و آقای شریعتمداری حتا در یک جلسه که ایرانیاران با رضا پهلوی به عنوان حامی، ترتیب دادند و اصرا به شرکت ما شدند، شرکت نکردیم. خواستیم در جمع محدود با رضا پهلوی شرکت کنیم تا او را به مسئولیتپذیری قانع کنیم. زمانی که ویکتوریا آزاد مجددا و با اصرار از من خواست تا در جلسهی محدود با حضور رضا پهلوی شرکت کنم، من به او گفتم که حرفهایم را خواهم زد.
من نه پیروم، نه مجیزگویم. من یک مبارز دموکراسیخواه هستم. من در جلسه همان کاری را کردم که وعده داده بودم. من از آقای رضا پهلوی خواستم تا مسئولیت بپذیرد و قاعدهی دموکراسی را به هم نزند. ما فرد غیرمسئول در اپوزسیون نمیپذیریم. ویدیوی آن موجود است. نیاز باشد منتشر خواهیم کرد.
موسسین جلسه، خود تصویب کردند که مذاکرات ضبط شود و خود، همزمان منتشر کردند. آقای واحدیان را بانو ویکتوریا دعوت کرد و نه من. گزارش واحدیان را شخص ویکتوریا آزاد منتشر کرد. جرم من این است که در گزارشی شفاف، اعلام کردم که در جلسه چه گذشت و ما چه قرار و مداری گذاشتیم؟ اتفاقا گزارش آقای واحدیان گزارش شفافی بود که من نیز منتشر کردم. آمدنیوز هم منتشر کرد. چه ایرادی داشت.
در آن گزارش به اسب شاه گفته بود یابو! مگر همگان از این گزارش استقبال نکردند؟ اگر مدعیان، صداقت دارند ویدیو جلسه سه ساعتی را منتشر کنند تا مردم واقعیات را بدانند. مگر ما خواهان شفافسازی نیستیم؟
متاسفم که آقایان رضا پهلوی، شهرام همایون و ویکتوریا آزاد با این رفتار غیرمسئولانه، ضربهی کاری بر اتحاد بین جمهوریخواهان و پادشاهیخواهان زدند که به زودی قابل ترمیم نیست. من در سال ۸۲ نیز برای ائتلاف بین جمهوریخواهان و مشروطهخواهان تلاش کردم که توسط همین جناح ناکام ماند. پادشاهیخواهان در توهم اینکه در اکثریت هستند و نظر سنجیها به نفع آنهاست، عملا قاعدهی اتحاد دموکراتیک را بر هم میزنند. باشد تا برگشت آنها به قدرت را تماشگر باشیم!
با این بازی که با ما کردند که ابتدا تلاش کردند من و دوستانم را به ایرانیاران بکشانند، اما وقتی متوجه شدند که من زیربار مقام غیرپاسخگو اما مدعی نماد ملی نمی روم، در مصاحبه ی عجولانه، تلاش کردند شخصیت من را زیر سوال ببرند و به من اصول اخلاقی را متذکر شوند و مشاور ایشان و رابط ایشان با ایرانیاران یعنی خانم ویکتوریا آزاد با صدور بیانیه به نام ایرانیاران، به صورت یکطرفه و نقل یکطرفهی وقایع، علیه من حکم صادر کرد!
من نیز با مشاهده ی این بازی کودکانه، به صف آن دسته از احزاب و شخصیتهای اپوزسیون میپیوندم که اعلام کرده اند، تنها زمانی با رضا پهلوی و طرفداران او حاضر به همکاری و ائتلاف هستیم که پیماننامهای مکتوب را امضا کند و نتواند زیر قولشان بزنند.
از دیدگاه من این بازی تمام شده است و پس از این هرگز به آن تن نخواهم داد. مگر اینکه ابتدا مقاوله نامهای امضا شود و رضا پهلوی به عنوان یک فرد مسئول و پاسخگو و نه فرد غیرمسئول اما همه کاره، نیز آن را امضا کند.
تا زمانی که ژن و خاندان، آفرینندهی مقامی غیرپاسخگو اما بسیار پر ادعا است، آن جامعه به سعادت نخواهد رسید .
منبع: دبی-العربیه.نت