«محمد جواد ظریف» شب گذشته در یک مطلب کوتاه در شبکه اینستاگرام نوشت به خاطر ناتوانی در ادامه خدمت استعفا میدهد: «از بزرگواری مردم عزیز و دلاور ایران و مسوولین محترم در ۶۷ ماه گذشته بسیار سپاسگزارم. از ناتوانی برای ادامه خدمت و تمام کاستیها و کوتاهیها در دوران خدمت صمیمانه پوزش میخواهم. شاد و سربلند باشید.»
با این که «محمود واعظی»، رییس دفتر «حسن روحانی» پذیرفتن استعفای ظریف از سوی رییس جمهوری را رد کرد اما به درستی معلوم نیست آیا این درخواست او در روزهای آتی پذیرفته خواهد شد یا نه؟
«مجتبی واحدی»، تحلیلگر مسایل سیاسی ساکن واشنگتن میگوید: «احتمالا یک اتفاق کاملا جدید رخ داده است. چون ظریف اگر از پیش برنامه استعفا داشت، آن دفاع عجیب و غریب و رسوا کننده را در مونیخ انجام نمیداد. اگر چنین قصدی داشت، میتوانست اصلا به اجلاس مونیخ نرود. چون مذاکرات موثر و مهمی در مورد مسایل ایران در مونیخ رخ نداد که حضور او حیاتی باشد. پس به نظر میرسد امر مهمی همین دو سه روزه گذشته رخ داده است.»
او البته تاکید میکند:«متاسفانه ما اطلاعات صحیح و درستی از ماجراهای پشت پرده نداریم. چون آنها هیچ کدام حقیقت را به مردم نمیگویند و به همین دلیل هم ما ناچاریم در مورد علت اتفاقات رخ داده گمانهزنی کنیم.»
این تحلیلگر سیاسی گمان میکند قصد ظریف، اظهار اعتراض در موارد اساسی نبوده بلکه چون او را به بازی نگرفتهاند، دلخور شده است: «ظریف نه در قد و قواره اعتراض است، نه جرات اعتراض دارد. من باور ندارم که فشارهای موجود، آقای ظریف را مجبور به استعفا کرده باشند چون تهمت زدنها یا فشارها بیشتر از گذشته نبوده است.»
نکته دیگری که این تحلیلگر سیاسی به آن اشاره میکند، این است که در ملاقات با «بشار اسد»، نه رییس جمهوری ایران حضور داشته است و نه هیچ مقام دولتی دیگر. این در حالی است که پیش از آن در تمام ملاقاتهای «خامنهای»، یک مقام دولتی حضور داشته است:«از سوی دیگر، به نظر میرسد آقای ظریف به کلی از حضور بشار اسد بیاطلاع بوده است. شاید آقای خامنهای دارد به جامعه بینالملل پیام میدهد که طرف واقعی شما خود من هستم و بقیه و دولت عملا هیچ کارهاند.»
به باور واحدی، محمدجواد ظریف حیثیت خود را در مورد نقض حقوق بشر، زندانی کردن فعالان مدنی و ماجرای فلسطین، خرج جمهوری اسلامی کرده است:«پس چنین کسی تحت فشار از بازی خارج نمیشود بلکه یا مورد بیاعتنایی واقع شده یا شاید هم از او خواستهاند که استعفا بدهد.»
او یک احتمال دیگر را هم دور از ذهن نمیداند: «یک احتمال ضعیف که نمیشود از آن عبور کرد، این است که روحانی میخواهد بازی را برای خامنهای به هم بریزد؛ یعنی الان که فهمیده حکومت در آستانه فروپاشی است، میخواهد رابطه جهان را با ایران تیره کند. او خودش را از قطار حکومت حذف شده میبیند، به همین سبب هم خیال حذف ظریف به سرش زده است. چون ظریف پیش از این کارهای زیادی برای حفظ نظام انجام داده است. روحانی چیزی برای از دست دادن ندارد ولی ظریف برای نظام کماکان بها دارد و این احتمال وجود دارد که او با فشار روحانی استعفا داده باشد.»
این تحلیلگر سیاسی معتقد است ظریف بیش از آن که با روحانی در حوزه سیاست خارجی هماهنگ باشد، با علی خامنهای هماهنگ بوده و تمام آن اتفاقاتی که در مورد «برجام» افتاد، عملا خواست خامنهای بوده است:«واقعا نیازی نبود که روحانی خودش را خرج برجام کند. چون خامنهای بیش از روحانی برای اجرای برجام اصرار داشت. این که روحانی به بهانه برجام همه فعالیتهای داخلی را متوقف کرد و گفت به خاطر برجام کوتاه میآییم و درگیر نمیشویم، بازی بود. هر اتفاقی در داخل کشور رخ میداد، باز هم سرنوشت برجام همین بود که امروز هست.»
واحدی به این نکته نیز اشاره میکند که با وجود «دونالد ترامپ»، جمهوری اسلامی هیچ امیدی به مصالحه ندارد: «ظریف هر چهقدر هم میماند، باز هم مسیر سیاست خارجی ایران با دنیا به سمت درگیری میرفت. او عملا داشت سیاست "مصباح یزدی" را که "النصر بالرعب" بود، اجرا میکرد. از یک طرف مدعی دموکراسی بود و از سوی دیگر میرفت با "طالبان" مذاکره و ملاقات میکرد. حالا به نظر میرسد روحانی پشت ظریف را خالی کرده یا شاید هم او را قانع کرده است که اگر بمانی، اوضاع بدتر از آن چه هست خواهد شد و بهترین زمان برای استعفا الان است که یک بهانه هم مثل عدم حضورت در دیدار بشار اسد دستت باشد. به هر حال، به نظر من یک نوع اعراض در پیامک نقل قول شده از سوی ظریف وجود دارد و همه این فاکتورها قابل تحلیل است.»
واحدی در انتها در پاسخ به این سوال که ممکن است ظریف از وجود دولتهای موازی شاکی بوده و به همین دلیل استعفا داده باشد، میگوید که این گزینه را قبول ندارد: «ظریف شش سال وزیر امور خارجه بود و تمام این مدت از ساختار واقعی آن سیستم خبر داشت. پس چرا پیش از اینها سمت خود را ترک نکرد؟»
ایراو وایر
ایراو وایر