همزمان با تلاش برای دستگيری صبا واصفی؛
تصادف و بيش از ۷۲ ساعت در کوما، کمپين بين المللی حقوق بشر
يک منبع موثق در گفت وگو با کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران تاييد کرد که صبا واصفی فعال جوان حوزه حقوق بشر وجنبش زنان روز سه شنبه هنگامی که برای پيگيری پرونده اعدام عازم شهريارشده بود با يک موتور تصادف کرد که براثرضربه ناشی از تصادم و اصابت سرش به جسم سخت درکنار جاده دچار اختلال درهوشياری شد و به حالت کومارفت. طی ۷۲ ساعت گذشته او به صورت کامل درکوما بود و پزشکان گفتند که اين حالت ممکن از يک ساعت تا يک سال طول بکشد. پزشکان همچنين گفتند که خوشبختانه وی دچارضربه مغزی نشده است.یک سال حبس تعلیقی برای البرز زاهدی،
اين درحالی است که ماموران امنيتی روز دوشنبه با مراجعه به منزل پدر صبا واصفی به جستجوی منزل پرداختند و در پی دستگيری وی بودند. با اين حال تلاش خانواده وی برای يافتن وی که همان روز صبح تصادف کرده بود صبح روز بعد به نتيجه رسيد مادرو خانواده خانم واصفی به دليل شوک وارد شده نسبت به اين تصادف و عدم هوشياری فرزندنشان نيز از وضعيت روحی بسياربدی برخورداراست. آنها اميدوارهستند که وی بتواند به هوش بيايد و از حالت کوما که می تواند خطرات جدی را برای وی به همراه بياورد خارج شود.
واصفی پيش از اين در ۳۰ دی ماه به دلايل نامعلومی از ادامه کار دردانشگاه شهيدبهشتی بازماند. پيگيری های وی برای يافتن دلايل ممانعت از کار وی هيچگاه توضيح داده نشد. همزمان با وی برخی ديگر از استاتيد دانشگاه های علوم انسانی نيز همچون مرتضی مرديها از دانشگاه اخراج شدند.
یک سال حبس تعلیقی برای البرز زاهدی،
عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال
یک سال حبس تعلیقی برای البرز زاهدی، عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرالرهانا: البرز زاهدی عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال حبس محکوم کرد که این حبس به مدت سه سال به حال تعلیق درآمده است.
به گزارش بامدادخبر،دادگاه این فعال دانشجویی روز بیستم اردیبهشتماه امسال در شعبهی بیستوششم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس برگزار شده بود.زاهدی، بیستوهشتم آبانماه سال گذشته، به همراه شش عضو دیگر دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، در یک جلسه کتابخوانی بازداشت شد و مدت یکماه را در سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین سپری کرد.
پیکر اعدام شدگان تحویل داده نمی شود
خبرگزاری هرانا – برخی از اعضای اعدام شدگان 19 اردیبهشت روز چهارشنبه مورخ 12 خرداد ماه با استاندار کردستان برای تحویل پیکر اجساد قربانیان ملاقات کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، مادر فرزاد کمانگر معلم اعدام شده به همراه خواهر فرهاد وکیلی و مادر و خواهر علی حیدریان ساعت 10 صبح روز چهارشنبه 12 خرداد ماه در یکی از اتاق های ساختمان استانداری با اسماعیل نجار استاندار کردستان ملاقات کردند.
در این ملاقات خانواده اعدام شدگان خواهان مشخص شدن چگونگی تحویل پیکر اعدامیان شدند و استاندار کردستان در پاسخ به ایشان اعلام کرد " اعدام شدگان در محلی که هم اکنون به دلیل شرایط امنیتی قادر به افشای آن نیستیم دفن شده اند و پس از گذشت زمان و مساعد بودن اوضاع مسئولین مربوطه محل دفن ایشان را به شما اطلاع خواهیم داد."
هم چنین در پی اعلام طلب بخشش اعدام شدگان در آخرت از سوی استاندار، خانواده اعدام شدگان به وی معترض شدند و استاندار کردستان پس از مشاجره لفظی با خانواده ها اتاق ملاقات را ترک کرد.
در پی این ملاقات، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی با سایر اعضای خانواده از جمله برادر علی حیدریان و فرهاد وکیلی تماس گرفته و آنها را تهدید کردند در صورت تکرار این ملاقات ها آنها را بازداشت خواهد نمود.
معرفی زندانیان گمنام توسط محمد نوری زاد
برگزاری هرانا - محمد نوری زاد، کارگردان، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار دربند، تصمیم گرفته است با انتشار یادداشتهایی بر اساس مشاهدات خود به معرفی زندانیان گمنام یا کمتر مورد توجه قرار گرفته مبادرت کند، بر این اساس اولین نامه آقای نوری زاد از مجموعه گلها و سیم خاردارها توسط خبرگزاری هرانا در پی می آید :گلها و سیم خاردارها - شماره ۱
من تلاش می کنم هرگاه از گلهایی که این روزها محبوس در اوین هستند برای شما بنویسم گلهایی که برای تعریف آنها از همه صداقت خود بهره می برم و دلیلی ندارد به خرزهره هایی که در جایگاه خود گل زیبایی نیز هست، خاطره ای از زنبق و گل سرخ بار کنم.
اولین گل سرخ معطری که در اوین اراده تعریف آن را دارم "سید علیرضا بهشتی" است، این گل آنقدر معطر و زیبا و پاک نهاد است که هر آدم گل نفهم و گل گریزی را شیدای خود می کند، معتقدم با پاکی، با صداقت، با درستی، با شرافت و شرم، جاذبه ای است که بر ناخودآگاه مخاطب اثر می گذارد و طرف مقابل را برابر بزرگی اثر به تمکین و احترام وا میدارد.
سید علیرضا بهشتی هیچ نسبتی با شهید بزرگوار، "بهشتی" معروف ندارد، گرچه وی هم نام سید علیرضا بهشتی فرزند گل شهید بهشتی است اما گل آن سوی سیم خاردار با گل این سوی سیم خاردار نسبتی ندارد.
خود زندانیان برای فهم ساده تر، یک پسوند "شیرازی" به انتهای شهرت گل مورد نظر من افزوده اند.
سید علیرضا بهشتی شیرازی، ۵۰ ساله، اکنون در سال ۴ اندرزگاه ۷ زندان اوین، زندانی است. بیش از ۲۰ جلسه بازجویی را در شرایط سخت پشت سر گذارده و هیچ خطایی جز ویرایش چند بیانیه ستاد میرحسین موسوی بر او بار نکرده اند.
افسوس من، خدایا تو خوب می دانی که نه از حضور این گل که در زندان اوین است بلکه از این می گدازم که جامعه ای نا زیبای آنسوی سیم خاردار به شدت در مضیقه گل هایی چون "سید علیرضا بهشتی شیرازی" است و بدیهی است که زندانی بودن او فضا را برای رشد خارهای گوشت خار آنسوی سیم خاردار فراخ می کند.
۱۵-۳-۱۳۸۹
محمد نوری زاد
اندرزگاه ۷ زندان اوین
نوری زاد: خودم و خانواده ام امنیت جانی نداریم
به گزارش کلمه متن اطلاعیه ای که محمد نوری زاد در مورد امنیت جانی خود و خانواده اش نوشته است به شرح زیر است:من، محمد نوریزاد، زندانی اوین، اعلام میدارم که برای خود امنیت جانی و اجتماعی متصور نیستم.
چه، در طول این چندماه، به چشم خود از بازجوهای وزارت اطلاعات، صحنههایی دیدهام و از دیگر زندانیان سیاسی مواردی را شنیدهام که هر حادثهی ناخواسته و ناگهانی را برای خود و خانواده خویش محتمل میدانم. اگر روزی شنیدید که چه در زندان و چه بعدها به تیرغیبی ازپادرآمدهام، بدانید و آگاه باشید که کار سربازان گمنام است. سربازان گمنامی که خود را به امام زمان(عج) تحمیل کردهاند.