به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، تیر ۲۲، ۱۳۹۳

برادر جان نمی دونی چه غمگینم

داریوش اقبالی 

برادر جان 

برادر جان نمی دونی چه دل تنگم
برادر جان نمی دونی چه غمگینم

نمی دونی نمی دونی برادر جان
گرفتار کدوم طلسم و نفرینم


برادر جان

https://www.youtube.com/watch?v=gmBKa75dZ0I



برادر جان
برادر جان نمی دونی چه دل تنگم
برادر جان نمی دونی چه غمگینم

نمی دونی نمی دونی برادر جان
گرفتار کدوم طلسم و نفرینم

نمی دونی چه سخته در به در بودن
مثل طوفان همیشه در سفر بودن
برادر جان برادر جان نمی دونی
چه تلخه وارث درد پدر بودن
دلم تنگه برادر جان برادر جان دلم تنگه

دلم تنگه از این روز های بی امید
ازین شب گردی های خسته و مایوس
از این تکرار بیهوده دلم تنگه
همیشه یک غم و یک درد ویک کابوس

دلم تنگه برادرجان برادر جان دلم تنگه
دلم خوش نیست غمگینم برادر جان
از این تکرار بی رویا  و بی لبخند

چه تنهایی غمگینی که غیر از من همه
خوشبخت وعاشق،عاشق و خرسند
به فردا دل خوشم شاید که با فردا
طلوع خوب خوشبختی ِ من باشه

شبا با رنج تنهایی من سر کن
شاید فردا روز عاشق شدن باشه
دلم تنگه برادر جان برادر جان دلم تنگه