دکتر بهروز برومند
پزشکی عشق است و هنر
در گرامیداشت روز پزشک باید از خود بپرسیم آیا تاکنون کاری کردهایم که ارزش پزشکان کم شود؟
متاسفانه پارهای بدآموزیها به ازمیانبردن پشتگرمی پزشکان و بیماران منجر میشود. گاهی میبینیم که پزشکی نزد بیمار، از تشخیص پزشک دیگر خرده میگیرد.
پزشکی یک هنر است و نباید نگران بود که برای کار پزشکی چه پاداشی میدهند. ارزش کار یک پزشک در آن است که پزشک هیچکاری را نه از روی بیم انجام دهد و نه از روی امید. زیربنای این آموزهها (که در عمل و اندیشه «پورسینا» نیز بهخوبی میتوان دید)، این است که پزشک تنها باید نگران تندرستی بیمار خود باشد و در این رهگذر بیهیچ بیموامیدی، گام بردارد. به نظر من، ما پزشکان نهتنها در چنین روزی، بلکه در تمام لحظات زندگی حرفهایمان باید همچون «پورسینا» کاری را که درست میدانیم، بدون ترس و واهمه در هر موقعیتی انجام دهیم و اگر کاری را درست نمیدانیم، حتی در تاریکی و تنهایی نیز از آن دوری کنیم. در زادروز «پورسینا» همه ما پزشکان باید به خود یادآور شویم که آموختن دانش پزشکی بدون اندیشیدن به بیمار و مصالح بیمار، هرگونه گرامیداشتی را از ما و حرفه ما بیمعنا خواهد کرد. به عبارت دیگر یک پزشک را تنها به سبب دانش بسیارش نمیتوان گرامی داشت. اگر در تفکر و روش ما پزشکان، بیمار و مصالح آن نادیده گرفته شود، دانش پزشکی ما به کاری نخواهد آمد. با چنین دیدی اگر بپذیریم که دانش پزشکی برای نگهداری و تندرستی بیماران است، باید بیمار را دوست داشت.هنر پزشکی هنگامی درخشش بیشتری خواهد داشت که پزشک، شوریده بیمار خود باشد؛ چیزی که بدون شک احترام و قدردانی بیماران را طبیعتا بهدنبال خواهد داشت. اگر همبستگی پزشک و بیمار در این اندازه نباشد، دانش پزشکی بهکار نخواهد آمد. در حقیقت گرمی و مهر دست پزشک بر سر بیمار است که باعث میشود دانش پزشک کارساز باشد. برای من هیچگاه پاداشی برتر از خشنودی و نگاه پرمهر بیمارانم نبوده است.
در تجربه من، آنچه بیش از دانش و ورزیدگیام به بهبود و تندرستی بیماران کمک میکند، برداشت و داوری آنان درباره من است. این باور بیماران است که مایه تندرستی آنان میشود. اگر ما نقش تعیینکننده عامل روانی را در تعامل میان پزشک و بیمار نادیده بگیریم، بهگونهای که بیمار به پزشک خود اعتماد کامل نداشته باشد و به وی خوشبین نباشد، تنها تشخیص و درمان درست به بهبود آنان کمک نخواهد کرد. پزشک باید از همه دیدها نگران بیمار خود باشد.
در گرامیداشت روز پزشک باید از خود بپرسیم آیا تاکنون کاری کردهایم که ارزش پزشکان کم شود؟ متاسفانه پارهای بدآموزیها به ازمیانبردن پشتگرمی پزشکان و بیماران منجر میشود. گاهی میبینیم که پزشکی نزد بیمار، از تشخیص پزشک دیگر خرده میگیرد. پارهای پزشکان گمان میکنند اگر بگویند پزشک دیگر اشتباه کرده، جایگاه برتری نزد بیمار خواهند یافت! به گمان من هرزمان از پزشکی نزد بیماری بد بگوییم این پرسش را برای بیمار بهوجود میآوریم که از کجا معلوم ما هم مانند پزشک قبلی اشتباه نکنیم و کارمان درست باشد؟ در روز بزرگداشت پزشک باید به خود یادآوری کنیم که نگهداری ارزش همکاران، چه پزشک و چه پیراپزشک، یکی از اصولی است که باید رعایت شود و تنها هنگامی باید درباره پزشک دیگری داوری کنیم که در جایگاه داور و در دادگاه باشیم نهآنکه در هر کویوبرزن از پزشکی دیگر بد بگوییم. باید پذیرفت که پارهای وقتها، تشخیص و درمان یک پزشک دیگر از روش ما درستتر و بیشتر به سود بیمار است. برای درمان پارهای از بیماریها راههای گوناگونی در پیشروی پزشکان است و نباید گمان برد که راه پیشنهادی ما بهترین است. اگر روش درمانی دیگری را درست نمیدانیم، به بیمار بگوییم درمانت تاکنون چنین بوده و از این پس پیشنهاد من داروی دیگری است. ازمیانبردن باور و اعتماد بیمار به همکاران دیگر، دلسردی بیمار را از خود ما در پی خواهد داشت. با اندوه بسیار باید گفت گاهی زیربنای شکایت از پزشکان در دادگاهها، شاید داوریهای نادرست همکاران دیگر باشد. اگر بخواهیم روز پزشک را گرامی بداریم باید ارزش همکاران خود را نگهداریم و دستکم از آنان بدگویی نکنیم. تا اینجا چشمداشت خود را برای گرامیداشت روز پزشک از سوی پزشکان گفتم. باید پذیرفت که پزشکان هم برای آنکه بتوانند بهترین توان خود را بهکار بندند، باید توانمند و پشتگرم باشند. اگر دستگاههای مرتبط با پزشکان، ارزش پزشک را ندانند، نمیتوان چشمداشت زیادی برای کاری سودمند در درازمدت داشت. اگر پزشک آرامش نداشته باشد، چگونه میتوان از او خواست برای آسایش بیماران بکوشد. با اندوه بسیار باید گفت که بسیاری از آییننامهها و دستورها، بازدارنده کار درست پزشکان است. اگر بنا باشد پزشکی 200میلیونتومان دیه بپردازد، چگونه میتوان از او خواست که این بها را از بیمار نگیرد؟ از کجا بیاورد؟ باید نهادهای برنامهریز، آگاهانه گزینههای درست دیگری را در پیش گیرند. راهوروش درست آن است که اگر میخواهیم پزشک تازهکاری به روستا برود و از درد روستاییان بکاهد، باید نیازهای پزشک و خانواده او برای آموزشوپرورش و سایر امور در آن روستا برآورده شود. اگر بنا باشد پزشکی به روستا برود و در صورت پیشآمدن رویداد بدی برای او، درمانده و بیپشتیبان بماند، هرچه هم ندا سردهیم که پزشکی پیشهای است پاکنهاد و پزشک باید از خودگذشتگی کند، کارساز نخواهد شد. از این رو برای گرامیداشت روز پزشک، باید به آینده پزشک نیز اندیشید و از پزشک نخواست که با دست تهی، شگفتی بهبار آورد. به بیان دیگر زمین شوره سنبل برنیارد. ما باید زمینه را درست بسازیم و سپس بخواهیم که پزشکان با روندی بایسته و شایسته، با بیماران همراهی کنند، آن زمان است که در همه روزها میتوانیم پزشکی را گرامی بداریم. ایدون باد.