جامه عزا بر تن ما: خاموشی «سیمین بهبهانی»، بانوی غزل ایران
مدرسه فمینیستی: روزی روزگاری در سالهای دهه هفتاد خورشیدی گروهی از زنان حق طلب ایرانی در نشریه «نیمه دیگر» به مناسبت سالروز تولد سیمین بهبهانی ویژه نامه ای منتشر کردند. در آن ویژه نامه، سیمین دانشور، در مورد سیمین بهبهانی نوشت: «زبان شاعرانه سیمین بهبهانی با موسیقی و رؤیا و اسطوره و واقعیت و حقیقت و تصویر و گاه با بینشی فوق حس و عقل، پیوندی همگون دارد. عمرش به بلندای آفتاب، چاه ذهنش همواره پُر آب، و رسن دستش محکم باد تا از آن ژرفا، آبهای روان بیرون بکشد و تشنگان را سیراب کند.» و ما در مدرسه فمینیستی در دهه نود خورشیدی ویژه نامه ای را به احترام سالروز تولدش منتشر کردیم و همزمان با آرزوی عمری طولانی برای سیمین بانو، دلخواسته مان این بود که در سالهای و دهه های آینده نیز گروه های دیگری از زنان به پاس بزرگی اش ویژه نامه های دیگری را در شناخت ابعاد آثار ادبی و نقش اجتماعی او منتشر کنند، اما...
سیمین بهبهانی شاعر بلندآوازه ایرانی در 87 سالگی از میان ما رفت...
ــ هنگامی که هنوز به دنیا نیامده بودیم «فخر عظما ارغون»، مادر سیمین بانوی ما، مشروطه خواه و عضو انجمن «نسوان وطن خواه» بود و برای حقوق زنان مبارزه می کرد. فخرعظما طی سالها تلاش حق خواهانه اش، مجله بانوان را نیز در سال 1314 بنیان گذاشت. پس از او، دخترش، سیمین بهبهانی، چه با قلم سحرآمیزش و چه با حضورش در تجمع های اعتراضی زنان، و چه صرفاَ با بودن اش به عنوان ستاره درخشان شعر و غزل ایران، توانایی و جایگاه غیرقابل انکار زنان را به جامعه پدرسالار یادآوری می کرد.
ــ در روزگاری که نسل ما چشم به جهان نگشوده بود یا کودکی بیش نبود، سیمین بهبهانی اولین کتاب اشعارش را در سال 1329 منتشر کرد. او سرودن را تا لحظه ای که زنده بود، ادامه داد، و بسیاری از سروده هایش، در آوازها و ترانه ها، در پوسترها و شعارهای سیاسی، بازتابی در خور پیدا کرد، بویژه پژواک غزال های او در قلب های مهربان ایرانیان، همواره زنده است.
ــ هنگامی که هنوز در خیال خود هم نمی دیدیم که جایزه نوبل روزی به سرزمین مان برسد و زنی ایرانی برنده این جایزه پُر افتخار شود، سیمین بهبهانی در سال 1378 کاندید جایزه نوبل ادبیات شد.
ــ هنگامی که جنبش زنان بعد از سال ها فترت پس از انقلاب دوباره سربلند می کرد، سیمین بهبهانی، به دفعات برای امید بخشیدن به کنشگران جنبش زنان و تقویت امید و پایداری آنان، شعر و غزل های پُرمعنایی را سروده و به دختران خود در سراسر این مرز و بوم هدیه کرد.
بانوی غزل های شورانگیز سرزمین مان نه تنها به عنوان مادر معنوی جنبش زنان بلکه در مقام یک همرزم و یاور همیشگی در این جنبش، همواره ثابت قدم بود و پا به پای آنان در تجمع های مسالمت آمیز شرکت می کرد و حتا مورد ضرب و شتم هم قرار گرفت.
جایگاه بی بدیل سیمین بهبهانی سبب شد که وقتی جایزه «سیمون دوبووار» به کمپین یک میلیون امضا تعلق گرفت، از سوی همه گرایش های موجود در کمپین، به عنوان نماد همبستگی فعالان جنبش زنان ایران، برگزیده شود و هنگامی که از ایشان تقاضا کردیم که نمایندگی کنش گران کمپین را برای دریافت جایزه «سیمون دوبووار» تقبل کند سیمین بانو، در کمال فروتنی، این مسئولیت را بر عهده گرفت.
حضور مصمم و دلگرم کننده ی بانوی شعر و غزل ایران در حرکت های جمعی جنبش زنان، ما فعالان جنبش زنان را به راه روشن اما دشوار و پُرسنگلاخ رسیدن به حقوق برابر، امیدوارتر می کرد و طبعاَ به مبارزات مان در حوزه عمومی، مشروعیت فزاینده ای می بخشید.
اما اکنون سیمین بهبهانی خالق سرود «می سازمت وطن»، دیگر در میان ما نیست. او رفت اما میراث گرانبها و ارجمندی را برای ما و نسل های آینده به یادگار نهاد. از این رو ما در مدرسه فمینیستی یاد و خاطره گرانقدر و مانای اش را عزیز می داریم، جامه عزا بر تن می کنیم و در سوگ اش، غزل های او را با جام جان مان می نوشیم... فقدان بانوی غزل سرای میهن مان را به همه هموطنان تسلیت می گوییم.
مدرسه فمینیستی – 28 مرداد 1393