با صدای استاد شجریان
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید خواه بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و سرخ گل به بر آید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید خواه بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و سرخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید