به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۴

میلاد نور و یلدایتان مبارک، داریوش لعل ریاحی



میلاد نور و یلدایتان مبارک 

بر کَنید این تیره گی را  ،  وا کنید این دام را
روز می خواهد وطن ، پایان دهید این شام را 

سقف بشکافید  تا خورشید را باور کنید
جان درآرید از قفس ،  ویران کنید این بام را

گرد ِ هم آیید چون پیشینیان با چنگ و عود
رخصتی تا مجلس آرا  ، پُر کند آن جام را

سینی آجیل و نار و نقل و بادام آورید
چون شبِ یلداست ، شیرین کرد باید کام را

نو جوانان را به رقص آرید و در میدان  شوید
تا چو رسم ِ رفتگان ، بی غم کنید ایام را

صبح ِ فردا را چه دیدید ای به غم خو کردِ گان
مرغکی آید به بام  و سر دهد ، پیغام را

روز نو شد شام رفت و وقت ِ بیداری رسید
از دل ای ایرانیان ، بیرون کنید اوهام را

خود گشودید آن در و ، از بختِ بد گشتید دود
این چنین این چرخ ِ گردون ، پخته سازد خام را

اینک ای باران ِ همت ، بر وجود ِ ما ببار
تا که فرزند ِ تو ،  ایران ، پس بگیرد نام را

داریوش لعل ریاحی
۲۷ آذر ۱۳۸۴