خروج محمد رضا پور شجری (سیامک مهر) از ایران
«از روحانی بنام “فریب جهانی” یاد میکنم»
«از روحانی بنام “فریب جهانی” یاد میکنم»
میترا پورشجری دختر وبلاگ نویس محبوس در زندان قزلحصار در تاربرگ فیسبوک خود می نویسد:
میخواهم بهترین اتفاق زندگیم را با دوستانم به اشتراک بگذارم، رویایی که سرانجام به حقیقت پیوست، شادمانی وصف ناپذیر…
” پدرم از ایران خارج شد”
و هم اکنون در کشوری امن و سالم است (فعلا به همین مقدار اطلاعات بسنده میکنم)
تشکر میکنم از تمامی دوستانی که در این سالها در کنارمان بودند، همراهمان بودند و برای آزادی پدرم از هیچ تلاشی دریغ نکردند،
امیدوارم روزی برسد که هیچ ایرانی به دلیل نقض حقوقش مجبور به ترک کشور نشود، و روزی همه ما به سرزمینمان ” ایران ” بازگردیم،
به امید رهایی همه زندانیان سیاسی عقیدتی و آزادی ایران
میخواهم بهترین اتفاق زندگیم را با دوستانم به اشتراک بگذارم، رویایی که سرانجام به حقیقت پیوست، شادمانی وصف ناپذیر…
” پدرم از ایران خارج شد”
و هم اکنون در کشوری امن و سالم است (فعلا به همین مقدار اطلاعات بسنده میکنم)
تشکر میکنم از تمامی دوستانی که در این سالها در کنارمان بودند، همراهمان بودند و برای آزادی پدرم از هیچ تلاشی دریغ نکردند،
امیدوارم روزی برسد که هیچ ایرانی به دلیل نقض حقوقش مجبور به ترک کشور نشود، و روزی همه ما به سرزمینمان ” ایران ” بازگردیم،
به امید رهایی همه زندانیان سیاسی عقیدتی و آزادی ایران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتخاب روحانی و تکرار دولت اصلاحات آیا تاثیری به جهت بهبود شرایط زندانها داشته است یا خیر؟
منبع این مطلب میترا پورشجری
نویسنده مطلب: سیامک مهر(محمدرضا پورشجری)
چهارشنبه, ۱۴ام خرداد, ۱۳۹۳
متن زیر پاسخ پدرم(محمدرضا پورشجری زندانی سیاسی محبوس در زندان ندامتگاه مرکزی کرج) به سوالی است که مکررا توسط افراد مختلف،بعد از روی کار آمدن دولت جدید روحانی، از من به عنوان فرزند یک زندانی سیاسی در مورد وضعیت وشرایط زندانی ها پرسیده شده است، من که به شخصه در جواب آنها از روحانی بنام “فریب جهانی” یاد میکنم و نه تنها بهبودی در شرایط پدرم و دیگر زندانیانی که شاهد وضعیتشان هستم، مشاهده نکردم، بلکه همانطور که واقف هستیم بجای تحقق شعار فریبنده “زندانی سیاسی آزاد باید گردد”، موج اعدامها در ملا عام و سرکوب زندانیان وعدم درمان و بی توجهی به آنان بیشتر نشده باشد از پیش!!، بطور حتم کمتر نشده است!! تا آنجا که همین چند روز پیش با اعدام غلامرضا خسروی و انتشارخبر پیروزمندانه آن در روزنامه های داخلی، دهن کجی بود به تمامی فشارهای بین المللی در رابطه با موضوع حقوق بشر در ایران! شاید هم به رخ کشیدن قدرت و خودکامگی حکومت؟
وجالبتر از اینها توجیه افرادی است که همچنان با دیدن روند بدون توقف و فاحش نقض حقوق انسانی دراین مدت،بازهم دست از ماله کشی بر روی دولت روحانی ومتعالی جلوه دادن او برنداشته و همچنان برسرحرف خود ایستاده اند که به دولت روحانی اجازه داده نمیشود تا وعده هایی که داده را به اجرا درآورد؟! و درست در مقابلش تمامی نقص وناکارآمدی دولت پیشین را به شخص احمدی نژاد ربط میدهند! که این هم برای خودش تجارت و داستانی عظیم دارد…..
در اینجا بود که مشتاقانه خواستم نظر مستقیم پدرم را در این باره جویا شوم:
یک پرسش یک پاسخ:
میترا جان پرسیده بودی انتخاب روحانی و تکرار دولت اصلاحات آیا تاثیری به جهت بهبود شرایط زندانها داشته است یا خیر؟
دخترم باید بدانیم که دولت روحانی محصول تحریمهای اقتصادی است این دولت برآمده از شرایطی است که جمهوری اسلامی رابه شدت در تنگنا قرار داده ونفس هایش را به شماره انداخته است.دولت روحانی وظیفه دارد جمهوری اسلامی را از پیچ خطرناک به سلامت عبور دهد، دقیقا همان کاری که سید محمد خاتمی و دولت اصلاح طلبها در خرداد ٨۶ انجام دادند،جمهوری اسلامی در طی عمر٣۵ ساله خود هرگاه حیاتش به مخاطره افتاده است گرگهای محافظه کار را پشت صحنه رانده وبا لبخند اصلاح طلبها و وعده های پوچ آنان به فریب مردم پرداخته است. زمانی که ماهیت تروریستی رژیم اسلامی درجریان دادگاه میکونوس برجهانیان آشکار گردید و اغلب دولتهای اروپایی، سفارتخانه های خود را در تهران تعطیل کردند و روابط با جمهوری اسلامی را یا کاملا قطع کرده ویا به حداقل رسانده بودند و فشارهای مرگبار ازهر سو رژیم آیت الله ها را تحریم می کرد، سید محمد خاتمی با شعار گفت وگوی تمدنها در خارج و وعده اصلاحات در داخل به صورت بزرگترین نجات دهنده جمهوری اسلامی در تاریخ آن ظاهر شد. جمهوری اسلامی با تقلید مبتذل از سیستم دوحزبی حکومت امریکا دولت را هر٨ سال بین اصلاح طلبها و محافظه کاران یعنی بین بد وبدتر دست به دست میکند، محافظه کاران همواره مردم را به مرگ میگیرند که به تب اصلاح طلبها راضی شوند.
در جمهوری اسلامی محافظه کاران یاهمان اصول گرایان گرگهایی هستند که هرزمان لازم دیده اند مردم ایران را زنده زنده دریده اند در صورتیکه اصلاح طلبها به شغالهایی شبیه اند که از جنازه ها و از مرده مردم تغذیه میکنند، از جهتی دیگر لازم است بدانیم که رئیس جمهوری از نظام ولایت فقیه برطبق قانون اساسی حتی از مقام نخست وزیر در قوانین پیشین ازقدرت، اختیارات به نسبت کمتری برخوردار است این چگونه رئیس جمهوری است که رئیسی بنام ولی فقیه مافوق خود دارد.بنابراین هیچگونه تغییر بنیادی و معنادار وقابل توجهی هرگز از جانب این مقام متصور نیست حتی درهمان حوزه ی اجرایی که همه اختیارات وی در آن خلاصه میشود، در واقع این دولتهای اروپایی طرف معامله با جمهوری اسلامی هستند که بیشتر از دیگران با هربار تغییر دولت درایران چشم انتظار دگرگونی از شرایط هستند که معامله و مراوده آنان با رژیم اسلامی تسریع و توجیه کرده و آنان رادر افکار عمومی مردم خود از معذورات اخلاقی معامله با یک حکومت تروریستی و ناقض حقوق بشر که مصرانه در فکر دستیابی به بمب اتمی است نجات دهند، به همین خاطر است که دولتهایی سوداگر اروپایی به مراتب بیشتر از ملت ایران به انتخابات در ایران و جابجایی ها در قدرت دل بسته اند و از نزدیک هر تغییری را با جدیت دنبال میکنند.
در جمهوری اسلامی محافظه کاران یاهمان اصول گرایان گرگهایی هستند که هرزمان لازم دیده اند مردم ایران را زنده زنده دریده اند در صورتیکه اصلاح طلبها به شغالهایی شبیه اند که از جنازه ها و از مرده مردم تغذیه میکنند، از جهتی دیگر لازم است بدانیم که رئیس جمهوری از نظام ولایت فقیه برطبق قانون اساسی حتی از مقام نخست وزیر در قوانین پیشین ازقدرت، اختیارات به نسبت کمتری برخوردار است این چگونه رئیس جمهوری است که رئیسی بنام ولی فقیه مافوق خود دارد.بنابراین هیچگونه تغییر بنیادی و معنادار وقابل توجهی هرگز از جانب این مقام متصور نیست حتی درهمان حوزه ی اجرایی که همه اختیارات وی در آن خلاصه میشود، در واقع این دولتهای اروپایی طرف معامله با جمهوری اسلامی هستند که بیشتر از دیگران با هربار تغییر دولت درایران چشم انتظار دگرگونی از شرایط هستند که معامله و مراوده آنان با رژیم اسلامی تسریع و توجیه کرده و آنان رادر افکار عمومی مردم خود از معذورات اخلاقی معامله با یک حکومت تروریستی و ناقض حقوق بشر که مصرانه در فکر دستیابی به بمب اتمی است نجات دهند، به همین خاطر است که دولتهایی سوداگر اروپایی به مراتب بیشتر از ملت ایران به انتخابات در ایران و جابجایی ها در قدرت دل بسته اند و از نزدیک هر تغییری را با جدیت دنبال میکنند.
پس فراموش نکن که انتخاب حسن روحانی و تشکیل دولت توسط دارودسته ی باند اکبر رفسنجانی و اطلاح طلب ها نه تنها در شرایط جهنمی زندانهای جمهوری اسلامی بلکه حتی زندگی عادی و معاش و گرفتاریهای روزمره مردم هم که وعده های بیشماری داده شده است هـیچ گونه بهبودی ایجاد نخواهد کرد، این بار نیز اطلاح طلبهای کلاهبردار از طریق زد وبند با دولتهای سودجو مصلحت طلب اروپایی و باحمایت کشورهای بی اخلاق چین و روسیه نظام نکبت الهی را از خطر به کمین آن نشسته می رهانند و ٨ سال بعد هنگامی که دولت را به گرگهای اصول گرا تحویل می دهند به ریش ملت ایران و به ساده لوحی آنها خواهند خندید.
دخترم روی ماهت را میبوسم.
سیامک مهر(محمدرضا پورشجری)
زندان ندامتگاه مرکزی کرج
خرداد 1393
برگرفته از سایت رادیو زمانه