محمد علی کِلی
بوکسُرِ دوردانه، محمد علی
قصه و افسانه، محمد علی
شهره ی آفاق شد این مشت زن زیرک و فرزانه، محمدعلی
گاه سحر، بار دگر نیمه شب روشنیِ
خانه، محمد علی
نیش چو زنبور بزد بر حریف رقصِ چو
پروانه، محمد علی
سینه سپر،یک تنه با ظلم کرد جنگِ
جسورانه ، محمد علی
گر چه بلرزد تنش امّا کشد درد، صبورانه،
محمد علی
نامِ "کِلِی" حک شده در ذهنِ هر
از خود و بیگانه، محمد علی
مسعود عطائی
۱۰.مِی ۱۴