آنچه که جهان عرب به آن نیاز دارد
واشنگتنپست آخرین مقاله جمال خاشقجی، روزنامهنگار ناپدید شده سعودی را منتشر کرد. این مقاله درباره فقدان آزادی بیان در جهان عرب و پیامدهای آن برای مردم است. از آنچه که خاشقجی در این مقاله پیشنهاد میدهد میتوان پی برد که چرا او را سر به نیست کردهاند.
جمال خاشقجی روزنامهنگار منتقد سعودی ظهر سهشنبه ۲ اکتبر / ۱۰ مهر به کنسولگری عربستان سعودی در استانبول مراجعه کرده بود که گواهی تجرد بگیرد اما دیگر بازنگشته و همچنان اثری از او نیست. تحقیقات وسیعی درباره نحوه ناپدید شدن او در حال انجام است. رسانههای ترکیه که زیر نظر دولت اسلامگرای این کشور منتشر میشوند، هر چند گاه یکبار، احتمالاً به قصد زیر فشار قرار دادن پادشاه و ولیعهد سعودی، جزئیاتی از این پرونده را منتشر میکنند. در آخرین مورد روزنامه «ینی شفق» ادعا کرده بود که شواهد به دست آمده نشان میدهد که تیمی از بازجویان و قاتلان که از عربستان به ترکیه اعزام شده بودند، خاشقجی را در حین بازجویی شکنجه داده، انگشتان دست او را بریدهاند و او را در حالی که هنوز زنده بوده تکه تکه کردهاند.
نیویورک تایمز این گزارش را بازتاب داده بود اما همچنان حقیقت در ابهام است. ویراستار دریچه «دیدگاه» واشنگتنپست مینویسد که آخرین مقاله جمال خاشقجی را در حین سفر او به ترکیه دریافت کرده. قرار بوده بعد از بازگشت روزنامهنگار منتقد این مقاله با عنوان «آنچه که جهان عرب بیش از همه به آن نیاز دارد، آزادی بیان است» منتشر شود، اما با ناپدید شدن خاشقجی امیدی هم دیگر به بازگشت او نیست.
خاشقجی در آخرین مقالهای که از او منتشر شده، با استناد به گزارش «فریدام هاوس» از آزادی بیان در جهان در سال ۲۰۱۸ مینویسد که در جهان عرب فقط تونس یک کشور آزاد به شمار میآید. اردن، مراکش و کویت در ردهبندی کشورهای «نسبتاً آزاد» قرار گرفتهاند. باقی کشورها در جهان عرب آزاد نیستند. خاشقجی مینویسد:
«به همین سبب عربها که در این کشورها زندگی میکنند از رویدادها بیاطلاعاند یا اینکه اطلاعات غلطی در اختیارشان قرار دادهاند و از اینرو نمیتوانند موضوعاتی را که به کشورهایشان یا به منطقه خاورمیانه ربط دارد، تشخیص دهند. چنین است که یک روایت رسمی دولتی، بر روح عمومی مردم غلبه کرده و هرچند که باور آن دشوار است، اما اکثریت مردم قربانی این وضعیت شدهاند.»
در این مقاله خاشقجی با اشاره به بازداشت صالح الشیحی، یکی از روزنامهنگاران سعودی به دلیل انتقاداتش از حاکمان عربستان مینویسد که جامعه مدنی به سبب تسلط روایت رسمی، فلج شده و کمترین اعتراضی به بازداشت روزنامهنگاران و فعالان مدنی نمیکند.
خاشقجی در فاصله بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ سردبیر روزنامه الوطن چاپ سعودی بود اما به دلیل انتشار مقالهای در انتقاد از بنیانگذار وهابیت، وزارت مطبوعات عربستان او را برکنار کرد. او سپس در لندن به عنوان مشاور مطبوعاتی ترکی الفیصل، سفیر وقت عربستان در بریتانیا شروع به کار کرد و بعد از استعفای الفیصل، مجدداً سردبیری الوطن را به عهده گرفت. این بار چاپ اشعاری در انتقاد از سلفیگری او را وادار به استعفا کرد. از آن پس همکاری او با سی ان ان، بی بی سی، الجزیره و واشنگتنپست آغاز شد و او را به عنوان یک روزنامهنگار منتقد به غرب شناساند. گفته میشود که او با برخی مخافل اطلاعاتی نیز در ارتباط بوده.
خاشقجی در ادامه آخرین مقالهای که در زندگیاش نوشته، به امید به آزادی بیان با پیدایش و رواج اینترنت در جهان عرب اشاره میکند:
«زمانی رسید که روزنامهنگاران گمان بردند اینترنت موجب آزادی روزنامههای کاغذی از قید سانسور میشود. اما حکومتها [در خاورمیانه] که بقای خود را صرفاً وابسته به نظارت بر اطلاعات میدانند، با خشونت اینترنت را مسدود کردند. گزارشگران محلی بازداشت شدند و انتشار آگهیهای تجاری را هم برای محدود کردن آزادی مطبوعات تحت کنترل خود درآوردند.»
خاشقجی از فقدان آزادی بیان در جهان عرب به این نتیجه میرسد که حکومتهای خاورمیانه به تدریج مانند دوران جنگ سرد خود را پشت یک پرده آهنین پنهان میکنند. او پیشنهاد میدهد که یکی از راهها برای عبور از این پرده آهنین تکامل دادن نرمافزارهایی است که منابع خبری را از زبانهای متدوال در غرب به زبان عربی ترجمه میکنند.
به نظر خاشقجی یک نهاد جهانی برای آزادی بیان در جهان عرب، ممکن است به رهایی جامعه مدنی از تسلط تبلیغات دولتی و آگاهی و بیداری مردمی که از تبعیض و فقر و ناآگاهی رنج میبرند منجر شود.
گفته میشود که خاشقجی به ترکیه رفته بود که برای شکلبخشی به چنین نهادی تلاش کند. بعد از سقوط محمد مرسی در مصر بسیاری از روشنفکران و روزنامهنگاران و نویسندگان نزدیک به اخوانالمسلمین به ترکیه پناه آوردهاند. خاشفجی نیز از تأثیرات اخوانالمسلمین برکنار نمانده بود.
رادیو زمانه