پنج شهريور ۱۳۰۹؛ ۹۰ سال پيش در چنين روزی غلامرضا تختی در تهران زاده شد. گفته بود: «فقط برای این قهرمان شدم كه هموطنانم جشن بگیرند و شادی كند.
پدر غلامرضا تختی در خانیآباد يخچال طبيعی داشت: «نُه سال در دبستان و دبيرستان منوچهری درس خواندم ولی هيچوقت شاگرد اول نشدم. اما زندگی ميان و برای مردم درسهايی به من آموخت كه هرگز نمیتوانستم در معتبرترين دانشگاه ها كسب كنم.»
نوجوان بود كه به زورخانه میرفت: «اما زندگی آب و نان لازم داشت. مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت هشت تومان كار كردم.»
۲۰ ساله بود كه به باشگاه كشتی پولاد راه يافت و ديری نپاييد كه سرپرست باشگاه متوجه نيرو و ترفندهای يگانه او شد: «رضیخان اگر كسی را نشان میكرد، دست از سرش برنمیداشت.»
۲۱ ساله بود كه عضو تيم ملی كشتی شد و در همان سال مقام دوم را در وزن ۷۹ كيلوگرم بازیهای جهانی هلسينكی به دست آورد: «هنوز شورویها نمايش كشتی خود را آغاز نكرده بودند و ما با ترکها و سوئدیها جنگ داشتيم. من فقط به حيدر ظفر باختم.»
در همان ۲۱ سالگی به جنبش ملی شدن نفت پيوست و با "حزب زحمتكشان" و بعد "سوسياليست" همكاری كرد و از آن پس چون با نظام وقت همسو نبود كار ورزشیاش هم بیمشكل پيش نمیرفت.
۲۶ ساله بود كه در مسابقات المپيک ملبورن در وزن ۸۷ كيلوگرم نخستين ايرانی بود كه در كشتی قهرمان جهان شد.
۲۹ ساله بود كه در بازیهای جهانی سال ۱۳۳۸ تهران دومين مدال طلا را به گردن آويخت و يک سال پس از آن در يوكوهامای ژاپن سومين و آخرين مدال طلايش را در وزن ۸۷ كيلو گرفت.
او تنها كشتیگير ايرانی است كه در چهار المپيک شركت كرده و هفت مدال طلا و نقره در بازیهای جهانی به دست آورده است.
۳۲ ساله بود كه در سال ۱۳۴۱ زمينلرزه بوينزهرای قزوين رخ داد و او با محبوبيت بیسابقهای كه داشت توانست كمکهای هنگفتی برای زلزلهزدگان گرد آورد.
۳۶ ساله بود كه به عنوان سرپرست كميته ورزشكاران جبهه ملی به احمدآباد رفت تا در مراسم خاكسپاری محمد مصدق نخستوزير محبوب گذشته شركت كند و در پاسخ اخطار ساواک گفت: "دستگيرم كنيد."
مرگ ناگهانی و زودهنگام او گمانهزنیهايی در اين باره پيش آورد كه مبادا ساواک "جهانپهلوان محبوب" را به خاطر ناهمسويی با نظام وقت كشته باشد.
غلامرضا تختی در ۳۷ سالگی در زادگاهش به زندگی خود پايان داد.
دویچه وله فارسی