درد دل یواشکی سارکوزی و اوباما در کن در سال ۱۳۹۰
سارکوزی پس از آنکه به خیال خودش میکروفن را خاموش کرده است، به اوباما گفت:
من دیگر نمی توانم نتانیاهو را ببینم و تحملش را ندارم؛ او یک دروغگو است.
اوباما نیز در پاسخ به سارکوزی گفت:
از دستش خسته شده ای؟ من چه بگویم که هر روز باید با او سر و کار داشته باشم!
مريم مزروعي
- ديگر تحمل ديدنش را ندارم، او يك دروغگوست!
- تو ممكنه از دستش خسته شده باشي، اما من چي كه هر روز با او سروكار دارم!
اين گفتوگو يا به عبارت ديگر درددلي درباره نتانياهو، نخستوزير رژيمصهيونيستي است كه ساركوزي، رييسجمهور وقت فرانسه و اوباما در حين صحبت درباره عضويت تشكيلات خودگردان فلسطيني در يونسكو در جريان اجلاس گروه بيست در شهر كن در آبان ماه ۱۳۹۰ با هم داشتند، بيآنكه بدانند ميكروفن جلسه روشن است.
روزنامهنگاراني كه پيش از اعلام دستور، هدفونهاي مترجم را استفاده كرده بودند اين جملات را شنيدند.
صبح روز بعد سايت فرانسوي «ارهسور ايماژ» اين مكالمه را منتشر و پس از آن ساير رسانهها آن را تاييد كردند. گرچه روزنامه فرانسوي لوموند، تنها به اين مكالمه اشاره كرده اما روزنامههاي اسراييلي گفتوگو را بهطور كامل منتشر كردند.
در روزهاي گذشته در يكي از برنامههاي تلويزيوني پربيننده ايالات متحده اتفاقي مشابه تكرار شد و باز ميكروفن روشن، پيش از مصاحبه وزير امور خارجه امريكا، قضاوتي شخصي و متفاوت با موضعگيري رسمي از اين سياستمدار امريكايي را به نمايش گذاشت و بهانه دست مجري كاردان تلويزيون داد تا از كري بپرسد: «آيا از اينكه اسراييل زيادهروي كرده است ناراحت هستي؟»
نكته جالب در مشترك بودن اصل ماجراست، باز هم حرف از رژيم اشغالگر قدس است. وقتي كه به گزارش واشنگتن پست، جان كري خطاب به معاونش، كه تلفني در حال دادن گزارش يكي از حملات اسراييل به نوار غزه است، بدون اطلاع از ضبط شدن مكالمهشان، دو بار پشت سر هم و عصبي تكرار ميكند:
«اين يه حمله دقيق و خارقالعاده است!»،
معاون او ميگويد: «داره زيادتر هم ميشه، بايد از اين فرصت براي تاكيد بر آتشبس استفاده كنيم» و كري جواب ميدهد:
«ما بايد از پسش بر بيايیم جان، بايد امشب بريم. فكر ميكنم ديوانگي است كه كنار بنشينيم.»
اما به راستي اينبار ميكروفن باز بوده يا بنا بوده كه باز باشد، با توجه به موج تنفر و اعتراضي كه اذهان جهانيان اين روزها عليه جنايات اسراييل گرفته است و با توجه به واكنشي كه افكار عمومي نسبت به موضعگيري رييسجمهور امريكا در قبال حملات اخير به غزه انجام داده است، آيا ميتوان اين اقدام را پاسخي غيررسمي به افكار مخاطبان بدون رنجاندن لابيگران اسراييلي در نظر گرفت؟
يا آيا اين مكالمه كوتاه قرار است سندي باشد در دست سياستمداري كاركشته، كه سابقه اعتراض به جنگ ويتنام را هم در كارنامه خود دارد، براي استناد و استفاده در آينده؟
آيا آنقدر از لابيهاي اسراييلي هراس دارند كه موضعگيري خود را در قالب اين تكنيك جديد پوشش خبري ميكروفن روشن اعلام ميكنند؟ يا نه، اين يك اشتباه ناآگاهانه بوده است و در واقع كري ناخواسته در دام رسانه ميافتد و در پاسخهاي بعدياش سعي در جبران آن ميكند، وقتي كه ميگويد:
«به نظرم شرايط سختي است، ما از حقوق اسراييل براي دفاع از حق خودش حمايت ميكنيم. چون راكتها همچنان در حال پرتاب شدن به سوي اسراييل هستند، وقتي كه اسراييل در جستوجوي سه نوجوان گم شده بود حماس اين راكتپراكنيها را شروع كرد و اين شرمآور بود.
بله! اجراي اين عملياتها سخت است، هركسي به بچهها و غيرنظاميها احترام ميگذارد ولي جنگ سخت است و من بارها گفتم كه ما از اسراييل دفاع ميكنيم...»
به نظر ميرسد با توجه به اتفاقات رسانهيي نظير اين رخداد، در روزگاري كه با گسترش شبكههاي اجتماعي ارتباطات به شكل شتابندهيي گسترده شده است و به همراه پيچيدهتر شدن مناسبات و مسائل جهاني، سياستمداران كارخانههاي توليد فكر خود را به كمك كاركشتگان رسانه براي ابداع و استفاده از تكنيكهاي پوشش خبري پنهان از ديد مخاطب، بيش از پيش، به كار گرفتهاند، افزايش سواد رسانهيي براي تشخيص اين تكنيكها لاجرم ميكند.