به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آذر ۲۲، ۱۳۹۴

وقتی متخلف ارشد با مصونیت کامل در دو سوی مرزها تردد می‌کند

سعید مرتضوی و 
سیاست یک بام و دو هوای
قوه قضاییه
هر چند تعداد قابل شماری از زندانیان سیاسی و محصوران در آرزوی زیارت امام حسین سالهاست در محدودیت و تنگنا هستند، اما سعید مرتضوی این روزها مشغول پذیرایی از مهمانانی است که برای زیارت قبولی وی به خانه اش رفت و آمد می کنند.
سعید مرتضوی نامی که گویی بنا ندارد از رسانه ها حذف شود و قرار است تا ابد بر حافظه تاریخی ملت ایران سنگینی کند. در هر محفلی نام این قاضی خاطی بر سر زبانهاست و همه از مظالمش می گویند و بی عدالتی هایش. قاضی ای که عنوان “شجاعت” را از رهبر خود کسب کرد، یکی از منفورترین چهره های تاریخ معاصر ایران زمین است و این سوال دهان به دهان می گردد: “مصونیت” او از کجا ناشی می شود و چگونه است که وی می تواند پس از این همه جنایت و بی عدالتی همچنان در برج عاج بنشیند و از هر مجازاتی مصون باشد.
سیاست یک بام و دو هوای قوه قضاییه سالهاست که زبانزد خاص و عام است اما خروج غیرمنتظره سعید مرتضوی آن هم برای شرکت در راه پیمایی بزرگ اربعین شوک دیگری برای افکار عمومی بود که چگونه فردی با آن سابقه جرم و مداومت بر تخلف اینگونه آزادانه می تواند نه تنها از کشور خارج شود بلکه با اعتماد بنفس در مصاحبه ای اعلام کند که ممنوع الخروجی وی رفع شده است. موضوعی که بلافاصله از سوی مقامات قضایی نیز تایید شد.
همانطور که گمانه زنی می شد، سعید مرتضوی قرار نبود مثل برخی از مفسدان اقتصادی و متخلفان وابسته به حاکمیت برای همیشه از کشور خارج شود، چون او در روال رسیدگی به پرونده اش شاهد بوده است که قرار نیست به خاطر تخلفات بی شمارش مجازاتی برایش در نظر گرفته شود، اما چرا او باید در این دوران از کشور خارج شود. در حالی که افراد سرشناس و صاحب نامی چون سیدمحمد خاتمی، رییس جمهوری اسبق کشور و بانی گفت و گوی تمدن ها، یا تعدادی از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و هنرمندان به راحتی ممنوع الخروج شده اند و از ابتدایی ترین حقوق مدنی خود محروم هستند.
محرم و امام حسین برای مردم ما سمبل مبارزه علیه ظلم و بی عدالتی و نماد مظلومیت نواده پیامبر خداست که علیه کسانی قیام کرد که دین جدش را وارونه کرده بودند. امام مظلومان با همه عزیزانش به میدان نبرد بی بازگشتی رفت تا دین پیامبر را اصلاح کند. همان دینی که صاحبان قدرت برای مشروعیت بخشیدن به خود از آن مایه می گذارند. همان ها که دستار و عمامه پیامبر را بر سر می کنند اما از آیین و مرام او تبری می جویند.
سعید مرتضوی هم نمونه بسیاری از کسانی است که با لباس دین سعی دارند برای خود مشروعیت و اعتباری کسب کنند. راه کربلا به یمن پایمردی رزمندگانی که با دست خالی به مصاف خصم رفته بودند، سالهاست باز شده و اگر مرتضوی می خواست زائر حرم مطهر باشد می توانست سالها پیش به این زیارت برود. اما تعیین زمان او برای شرکت در راه پیمایی اربعین بی دلیل نبوده است. او می خواست مثل همه کارهایی که می کند این خروج هم معنا دار باشد و به رقیبان خود نشان دهد که هر چند او از سمت قضایی برکنار شده است اما همچنان در حمایت نهادهای قدرت است و قوه قضاییه حاضر است اعتبار و آبرویش را زیر پا گذارد و به طور مشخص برای شخص او اطلاعیه بدهد و صریحا اعلام کند به رغم همه تخلفات ثابت شده در پرونده اش از وی رفع ممنوع الخروجی شده است.
بر اساس قانون گذرنامه بدهکاران بانکی و مالیاتی ممنوع الخروج هستند. همان ماده ای که در زمان خروج سعید مرتضوی برخی از نمایندگان مجلس با استناد به آن خواستار توضیح قوه قضاییه برای رفع ممنوع الخروجی سعید مرتضوی شدند. برخی از نمایندگان در اعتراض به این خروج پرحاشیه اظهار کرده بودند که مرتضوی به‌علت اتهامات اقتصادی ممنوع‌الخروج بوده و طبیعتاً نمی‌توانسته از کشور خارج شود، حال معلوم نیست وی چگونه و براساس چه ضابطه‌ای از کشور خارج شده است.
اما سعید مرتضوی که همیشه آماده به جواب است، به محض بازگشت به کشور گفت: ممنوع‌الخروجی من بحث اقتصادی نداشته است. بلکه بابت شکایتی که آقای فاضل لاریجانی از من کرده بودند، دادسرا و بازپرس قرار ممنوع‌الخروجی صادر کردند که من هم اعتراض کردم که این اعتراض سیر خود را طی کرد و ممنوع‌الخروجی ما رفع شد.
فاضل لاریجانی یکی از برادران روسای قوه مقننه و قضاییه است که در جریان افشاگری های احمدی نژاد در مجلس فیلمی از او در حال مذاکره با سعید مرتضوی پخش شد. فیلمی که پس از آن شکایت خانواده لاریجانی ها از سعید مرتضوی و احمدی نژاد را به همراه داشت. شکایتی که هر چند احمدی نژاد به خاطرش به دادگاه نرفت اما هنوز هم در حال بررسی است تا با گذر زمان شاید بتوانند سرنوشتی مانند سایر پرونده های قضایی برایش رقم بزند و مانند رویه متداول قوه قضاییه جای شاکی و مجرم عوض شود و یا مجرم پاداش خوش خدمتی های خود را هم بگیرد.
سعید مرتضوی نماد عدالت قوه قضاییه!
از زمانی که پرونده سعید مرتضوی به خاطر جرائم بی شمارش به جریان افتاده است وی تاکنون حتی ۲۴ ساعت هم در بازداشت نبوده است و از همان ابتدا با قرار کفالت او را آزاد کرده اند. کفالتی که برای حقوقدانان بسیار شگفت انگیز بود و با توجه به سنگینی اتهامات گفته شد: اگر هر یک از این موارد در زمان خود آقای مرتضوی نسبت به یک نفر وارد می‌شد چندین‌ماه زندان در پی داشت و اگر درخواست صدور قرار هم می‌شد وی قرار را قبول نمی‌کرد. اما در بهت و شگفتی سعید مرتضوی سالهاست که آزادانه اظهار نظر می کند، اعلام جرم می کند، به زیارت می رود و شاید هم همین روزها باز به قوه قضا بازگردد.
در بیان تخلفات سعید مرتضوی در طول خدمت سی ساله اش در دستگاه قضا شاید همین اکتفا کند که حقوقدانان معتقدند پرونده سعید مرتضوی که می توان رد پایش را در هر تخلفی از گم شدن پرونده سوالات کنکور تا قتل زهرا کاظمی که هنوز سایه اش بر سر روابط خارجی کشور سنگینی می کند پیدا کرد، “سیاه ترین” بخش قوه قضاییه و نشان از عمق فساد و بی عدالتی در جای جای این نهاد است. رفتن مرتضوی از ایران به کربلا و از این دادگاه به دادگاهی دیگر مشکلی را حل نمی کند که خانه از پای بست ویران است. شاید این گفته شاهرودی هم برای همیشه تاریخ ماندگار شود “ویرانه ای به نام قوه قضاییه”. ویرانه ای که طی سالهای اخیر ویرانتر و بی آبرو تر شده است.
در هر حال اگر قوه قضاییه می خواست می توانست سعید مرتضوی را هم مثل بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه نگاران با استناد به این ماده قانونی که “کسانی که مسافرت آنها به خارج از کشور به تشخیص مقامات قضایی مخالف مصالح جمهوری اسلامی باشد” ممنوع الخروج کند اما چنین نکرد، چرا که سعید مرتضوی نمونه بارز یک “مامور فرمانبر” در نظام قضایی کشور است. هر چند طی سالهای گذشته عملکرد سعید مرتضوی در قوه قضاییه موجب وهن این قوه شد ولی خوش خیالی است اگر گمان کرد که او بود که چنین جنایاتی آفرید و او بود که ضربه های هولناکی به نهادهای مدنی و مطبوعات کشور وارد کرد و اهل قلم و اندیشه را نه تنها به حبس برد و شکنجه نمود بلکه به تحقیر کشاند و تمسخر کرد.
مرتضوی مهره ای بود که اگر منصف باشیم، نقشش را بهتر از آنچه “فیلمنامه نویس” نوشته بود و بیشتر از آنچه انتظارش بود ایفا کرد. نقشی که این روزها قاضی صلواتی ها در حال انجام آن هستند. مرتضوی نماد “عدالت” در قوه قضاییه ای است که مادر و پدر سعید زنیالی به خاطر پرسشگری در مورد سرنوشت فرزندشان به زندان می روند. قوه قضاییه ای که شبانه ضابطانش را برای دستگیری و بازداشت اهل قلم و هنر روانه می کند. نهادی که احکام طویل المدت غیرمنصفانه اش برای فعالان سیاسی و مدنی صدای حامیانشان را هم در آورده است. نهادی که قاضی صلواتی ها بی هیچ بررسی و تحقیقی می توانند دانشجویان جوان را سالها روانه زندان کنند و برای پیر و جوان پرونده سازی کنند.
بی شک در تاریخ معاصر کشور نام سعید مرتضوی با دروغ، اعمال غیر قانونی، اعمال خلاف عفت، شکنجه و تجاوز، سانسور پیش از انتشار ، تهدید و ارعاب خانواده های زندانیان ، بد رفتاری با متهمان و هزاران بدی دیگر در به یادگار می ماند. اما حسن سعید مرتضوی این است که چهره واقعی “نظام قضایی” را بدون بزک به همگان نشان داد و برای آنان که اندکی شک داشتند ثابت کرد قرار نیست امثال سعید مرتضوی ها به خاطر همه جرائمی که مرتکب شده و خساراتی که به آبرو و اعتبار ملی کشور وارد کرده اند، مجازات شوند. مجازات و تهدید و حبس و حصر شامل حال دلسوزانی است که همه هم و غم و تلاش خود را برای آّبادانی و پیشرفت این کشور گذاشته اند. کسانی که جز قلم ، کلمه، اندیشه، پژوهش، کتاب و نوشته ابزار دیگری ندارند. کسانی که نه تنها ناعادلانه به حبس و حصر رفته اند بلکه حتی از یک ملاقات که بر اساس قانون حق طیبعی هر زندانی است، محروم شده اند و حتی در حبس و حصر هم امنیت جانی ندارند. اما در کنارش سعید مرتضوی و همکار سابقش محمدرضا رحیمی که پیشتر گفته بود از “مدیر لایق دولت” به هر قیمتی دفاع می کند، از الطاف ویژه قوه قضاییه برخوردار هستند. یکی در حبس و دیگری در بیرون از حبس.
شاید وقتی سعید مرتضوی پرونده اش به جریان افتاد، بارقه امیدی در دل مردم روشن شد که به اندکی از جرائم و تخلفات این قاضی ناصالح و مدیر متخلف رسیدگی شود، اما اینک بعد از سالها رفت و آمد مرتضوی ها در راهروهای دادگستری، ثابت شده است که اراده ای برای برخورد با چنین متخلفانی وجود ندارد. در حالی که حکم حبس و محرومیت دلسوزان و علاقمندان به کشور در کوتاهترین زمان ممکن انجام می شود، دادگاه امثال سعید مرتضوی ها و بابک زنجانی ها و … آنقدر کش می آید که دیگر رمقی نداشته باشد، حتی پرونده ای به بزرگی جنایت کهریزک که رهبری شخصا دستور رسیدگی و پیگیری داده بود.
در یک کلام شاید بتوان گفت ” سعید مرتضوی به تنهایی می تواند شاهدی باشد بر ویرانی گسترده قوه قضاییه “. نهادی که صادق لاریجانی بعنوان یک فقیه در راس آن طی شش سال گذشته از هیچ تلاشی برای ویران تر کردن آن کوتاهی نکرده است.
کلمه