نرگس محمدی
تنزل وجدان تا کجا که از هر تریبونی ناحق
علیه افرادی گفته شود که حق دفاع ندارند!
خبرها دیر به دستمان میرسد. تازه متوجه شدهام که یکبار دیگر نسبت به تداوم حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی اعتراضاتی صورت گرفتهاست.
۲۰۰۰ روز از حصر غیرقانونی کاندیداهای ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ میگذرد. اعتراضات مردم به برگذاری انتخابات ماهها طول کشید
تا این که بالاخره رهبران جنبش سبز بدون هیچ محاکمهای محکوم به حصر شدند.
حصری که پایان آن مشخص نبود.
حصر نوعی مجازات بود که بدون انتصاب اتهامی مشخص، با جار و جنجالهای سیاسی، برای سه شهروند ایرانی رقم خورده. درست زمانی که مسئولان نظام حتی برگزاری تجمعات مسالمتآمیز و هرگونه اعتراضات مدنی مردمی را سرزنش و ملامت میکردند و تأکید داشتند که باید مطابق قانون عمل کنند و گرنه...، خود اقدامی غیر قانونی مرتکب شدهاند، اقدامی که نه یک روز بلکه ۲۰۰۰ روز است که تداوم یافته است.
۱۳ مرداد سال جاری آقای محسنی اژهای در جلسه مصاحبه مطبوعاتی خود در رابطه با اعتصاب غذای آقای جعفر عظیمزاده و بنده اظهار نموده بودند که «باید مطابق قانون عمل شود.» همگان میدانند در رابطه با دسترسی زندانی به تلفن، قانونی مبنی بر ممنوعیت آن وجود ندارد. اما آقایان حمل به مستحب به نفع حکومت و پرهیز از منکر به ضرر زندانی را قاعده کرده و از اعمال قانون ناوجود و نانوشته (ممنوعیت تلفن برای زندانی) سخن میگویند و قانون تلقی میکنند و بعد ادامه دادهاند که «اگر قانون نباشد سنگ روی سنگ بند نخواهد شد» اما صراحت و تأکید قانون در مورد «مجازات فقط به موجب قانون در دادگاه صالح» را نادیده گرفته و درست در بیاعتنایی و نقض آشکار آن انسانهایی را بدون محاکمه به حصر بیپایان محکوم نمودهاند. جالب اینجاست که برخی قانونشکنان حاکم و مدعیان اجرای هر قانون، حصر غیرقانونی را برای محصوران مجازاتی تخفیف یافته میدانند که در مقام یک قاضی احکام اعدام هم صادر نموده و اعلام علنی میکنند.
به راستی سنگ روی سنگ بند نیست.
برای مجازات منتقدان و مخالفان حتی نیازی به رای دادگاه و بر گزاری محاکم قضائی حتی به صورت «شکلی» نیست. بررسی اسناد و مدارک، دفاع متهم از خود هم ضرورتی ندارد و مجازات اعدام آنها نه یک بار بلکه دهها بار و نه از تریبون دادگاه و قوه قضائیه بلکه از سوی رسانههای جهتدار سیاسی اعلام میشود. و این در حالی است که ملت و جهان شاهد این بیقانونی و ظلم هستند.
در یکی از سخنرانیهایم بانو زهرا رهنورد را «بانوی سبز در حصر» و شیخ در حصر، آقای مهدی کروبی را «مظلوم» خطاب کرده بودم که عیناً همان جملات در کیفرخواست بهعنوان اتهام و در رأی دادگاه بهعنوان جرم لحاظ شده اما هنوز معتقدم که محصوران و محبوسان نه فقط از حقوق سیاسی- مدنیشان بلکه از ابتداییترین حقوق بشر محروم هستند و این نشان مظلومیتشان است.
نمیدانم وجدان انسان تا کجا میتواند تنزل یابد که از هر تریبون و رسانه و امکانی بهره گیرد و به ناحق علیه افرادی سخن بگوید که نهتنها حق دفاع از خود ندارند بلکه صدایشان را خفه کردهاند.
نرگس محمدی
مرداد ۱۳۹۵
زندان اوین