یک آهنگ سه اجرا؛ نامهربونی، الهه - کورس سرهنگ زاده و هایده.
محمد حیدری، نوازنده و آهنگساز در سن ۷۹ سالگی در آمریکا درگذشت. او برای بسیاری از خوانندگان مطرح ایرانی از جمله هایده، الهه، معین، داریوش، کورس سرهنگ زاده و مهستی آهنگ ساخته بود.
محمد حیدری، نوازنده و آهنگساز به نام در روز سهشنبه (دوم شهریور/۲۳ اوت) در آمریکا چشم از جهان فرو بست. او سالها با بیماری سرطان دست به گریبان بود.
محمد حیدری دی ماه ۱۳۱۶ در تهران متولد شد. در سن ۱۳ سالگی مقدمات نوازندگی سنتور را از ابوالحسن صبا فرا گرفت. مدتی هم از تجربیات عبدالله دوامی و محمد ایرانی مجرد بهره برد.
نامهربونی
نامهربونی
آهنگساز : استاد محمد حیدری
ترانه سرا : استاد تورج نگهبان
ترانه سرا : استاد تورج نگهبان
متن ترانه:
نامهربونی
نمی خواهی بدونی
گذشته بر نگشته
های های های
رسوای شهرم
نمی خواهی بدونی
که آب از سر گذشته
عشقم نمی میره
سامان نمی گیره
عشقم نمی میره
سامان نمی گیره
رسوای شهرم
نمی خواهی بدونی
که آب از سر گذشته
های های های
نامهربونی
نمی خواهی بدونی
گذشته بر نگشته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
من با تو قهرم
بیا رسوای شهرم
که آب از سر گذشه
های های های
نامهربونی
نمی خواهی بدونی
گذشته بر نگشته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
من با تو قهرم
بیا رسوای شهرم
که آب از سر گذشته
نمی خواهی بدونی
گذشته بر نگشته
های های های
رسوای شهرم
نمی خواهی بدونی
که آب از سر گذشته
عشقم نمی میره
سامان نمی گیره
عشقم نمی میره
سامان نمی گیره
رسوای شهرم
نمی خواهی بدونی
که آب از سر گذشته
های های های
نامهربونی
نمی خواهی بدونی
گذشته بر نگشته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
من با تو قهرم
بیا رسوای شهرم
که آب از سر گذشه
های های های
نامهربونی
نمی خواهی بدونی
گذشته بر نگشته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
امشب دلِ من
از غم گرفته
لبریز درده
ماتم گرفته
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
عشق مرا رد می کنی
با من چرا بد می کنی
من با تو قهرم
بیا رسوای شهرم
که آب از سر گذشته