شايعه تيري به قلب شما!
شايعه، خبري است نهفته و بياساس كه به منظور ترور شخصيت انسانهاي برجسته و نيرومند يا در زمينههاي ديگر...
شايعه، خبري است نهفته و بياساس كه به منظور ترور شخصيت انسانهاي برجسته و
نيرومند يا در زمينههاي ديگر اقتصادي، اجتماعي، سياسي، نظامي، بهداشتي، ايجاد ترس،
وحشت، اضطراب و ناراحتي روحي و رواني، سلطه نظامي و تهديد و ارعاب مردم و بسياري از
زمينههاي متعدد ديگر توسط فرد يا افرادي به وجود ميآيد و به سرعت گسترش يافته و
دهان به دهان و پچ پچ كنان و در گوشي سخن گفتن به يكديگر به درون جامعه منتقل
ميشود.
شايعه، پديدهاي اجتماعي است كه به دليل پيوند با انسان، از
قديميترين ايام وجود داشته و خواهد داشت و در تمام جوامع به نسبت متداول است. هر
چه جامعه بستهتر و محدوديتهاي اجتماعي بيشتر و سرمايه و اعتماد اجتماعي كمتر
باشد، سريعتر گسترش يافته و دامنه نفوذ و پذيرش آن بيشتر ميشود. اما بالعكس در
جامعه آزاد و مبتني بر دموكراسي، نميتواند نفوذ چنداني داشته باشد. در چنين شرايطي
به قول فوكوياما، جامعه شناس امريكايي، هم اعتماد افقي و هم اعتماد عمودي كه - از
عناصر مهم و اساسي سرمايه اجتماعي - در سراسر جامعه حاكم است و هم ابهام و سوء ظن
درباره اخبار، حوادث و مسئولان كمتر وجود دارد و كوشش ميشود قبل از آن كه ابهامي
در جامعه به وجود آيد واقعيات اجتماعي در اختيار مردم قرار گيرد.
علاوه
بر آن، نمايندگان واقعي و متعهد آنها، در تمام نهادهاي اجتماعي از جمله قوه مقننه،
قضاييه و مجريه، وجود دارد. به همين جهات، شايعه و شايعه پردازي، كمتر فرصت بروز
پيدا ميكند و در صورتي كه مطرح شود، به زودي از ميان ميرود. برعكس، چنانچه زمينه
گسترش شايعه، مساعد باشد، شايعه با شدت و حدت بيشتري، حادث و نقل هر مجلس و محفلي
شده و شيرينتر و دلپذيرتر نيز ميشود.
شايعه چيست و چگونه ايجاد
ميشود؟
شايعه، كوشش جمعي براي تفسير يك موقعيت مبهم ولي جذاب
است. شايعه عموما به توضيح و تبيين تأييد نشدهاي اطلاق ميشود كه به يك موضوع،
واقعه، يا مسئله عمومي مرتبط است و از شخصي به شخص ديگر منتقل ميشود. شايعه، خبر
يا اطلاعي غير موثق است كه مبتني بر نقل قول است. يعني اعتبار خود را از تواتر و
شيوع خود، ميگيرد. يعني از هر كس بپرسيم كه علت اين خبر چيست؟ پاسخ ميدهد: چون
همه ميگويند، پس صحت دارد. از اين رو شنونده نيز براي پذيرش آن، كمتر به دنبال
مدرك و دليل است.
مي گويند شايعه چون آب درياست. يعني هر چه نوشيده شود، بيشتر ايجاد عطش ميكند
چراكه معمولا شايعه موجب ايجاد ترس و نگراني در جامعه ميشود. شايعه نوعي مكانيسم
جبراني، ناكامي و سرخوردگي است كه شايعه پردازان، از طريق آن بسياري از نيازهاي
دروني خود را به ديگران منعكس ميكنند.
منبع نامشخص، مخاطبان ناهمگون،
مجراهاي انتقال رسمي و غير رسمي و شبكههاي پخش ناپايدار و زود گذر از جمله
ويژگيهاي اجتماعي شايعه است.
شايعات توسط فرد يا افرادي منتشر ميشوند
و اين افراد با تهمتها و افترا زدن، دست اندركار شايعهسازي و شايعه پراكني
هستند.
شايعه مرز مشخصي ندارد و تيري است كه به سوي هر كسي و هر چيزي
نشانه ميرود و قلب كسي از آن در امان نيست. شايعه عمر كوتاهي دارد و پس از مدتي از
شدت آن كاسته ميشود و شيريني و لذت آن براي بانيان شايعه به تلخي بدل ميشود. زيرا
هميشه آفتاب پشت ابر نميماند. شايعه، افراد ساده، ناراضي و احساسي كه تفكر منطقي و
ادراكي كمتري دارند را فريب ميدهد.
شايعه را آدمهاي مغرض، حسود،
معيوب و كج فهم كه به نوعي از بيماري رواني و انوع مكانيسمهاي روحي، رنج ميبرند،
ميسازند و ميپراكنند و كوشش ميكنند تا با شايعهسازي و شايعه پراكني اذهان جامعه
را مشوش سازند. غافل از آنكه شايعه چه ضررهايي به خود و فرزندان آنها و جامعه وارد
ميكند زيرا شايعه در رديف پيامهايي است كه شرايط را براي تحريك هيجاني، ترس،
اضطراب و نگراني فراهم ميكند. شايعه كسي را قانع نميكند، زيرا چيزي را به زبان
نميآورد كه عموم مردم آن را باور كنند. شايعه گرچه با شواهدي پشتيباني نميشود، با
اين حال، گسترش مييابد، چون مردمي كه آن را ميشنوند بازگو ميكنند. شايعه را
افرادي تكرار ميكنند كه بعضي از نيازهاي آنان، بدين وسيله بر آورده شود. از اين رو
هنگامي شايعه به سرعت و در سطح گسترده منتشر ميشود كه در ميان مردمي كه آن را
تكرار مي كنند، نفرت، ترس يا اميد گسترش دهد.
علل بروز شايعه
بياعتمادي يا
كماعتمادي در جامعه از علل بروز شايعه است. وجود يك رخداد مهم در جامعه و وجود
ابهام در انتشار اخبار موثق در مورد يك حادثه مهم، به دليل وجود سانسور نيز از ديگر
علل بروز شايعه است.
به اعتقاد كارشناسان و صاحبنظران اين حوزه، شايعه در
شرايطي بروز ميكند كه درباره موضوعي كه براي اكثريت مخاطبان افكار عمومي مهم است
يا اطلاعات وجود ندارد، يا مبهم، ناقص و ناكافي است. بنابراين ميتوان فرمول شايعه
را اين گونه نوشت:
«شايعه - اهميت + ابهام». به اين معني كه هرگاه مسئله مهمي در جامعه وجود داشته
باشد، يا بروز كند، اما نسبت به آنها، ابهام و پوشيدگي ايجاد شود و اخبار آن به
درستي و صادقانه، مطرح نشود، اهميت و ابهام، افكار عمومي را وادار ميكند كه جوينده
حقيقت اطلاعات باشد. بنابراين به طور كلي، علت شايعه، بياطلاعي مردم از وقايع
ملموس است.
بي اعتمادي در سطح افقي و عمودي، ضعف تفكر عقلاني و ادراكي،
عوامل فرهنگي و سابقه تاريخي، ضعف مواد قانوني در پيگيري قانوني، موجب سرعت پخش و
انتشار شايعه ميشود.
از جمله اهداف شايعهپردازان، ايجاد بدبيني نسبت به نظام
و مسئولان يك جامعه، افزايش نگراني و اضطراب در بين مردم، ترور شخصيت، ايجاد فضاي
ناسالم اجتماعي و ايجاد وجاهت اجتماعي كاذب است.
اثرات مخرب شايعه
شايعه بر پايه
هياهوهاي بياساس پديد ميآيد و از طريق شفاهي، بيآنكه منبع آن شناخته شود، رواج
مييابد. از اين رو از هر جهت غير دقيق، غير موثق، ناقص و در بسياري از موارد با
مصالح جامعه، به خصوص افراد هدف در تضاد است. شايعه اثرات مخربي بر زمينههاي
اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، فرهنگي، روحي و رواني، نظامي و انتظامي، حقوقي و
قضايي، هنر و. . . دارد تا حدي كه ميتواند شكست نظامي و استثمار مردم يك جامعه را
به وجود آورد.
شايعه، بر عقيده عمومي اثر مخرب گذاشته و صدالبته باعث ميشود كه
قضاوت عمومي به چالش كشيده شود. در نهايت نيز در جامعه به نوعي احساس ناآرامي و
بياعتمادي به وجود ميآورد و در پي آن تشويش، نگراني و اضطراب در جامعه افزايش
مييابد و ميزان كارايي و بازدهي را در تمام زمينههاي اقتصادي، اداري، آموزشي،
پرورشي و... كاهش داده و روح و روان مردم جامعه را آزرده ميكند. در آخر نيز انواع
آسيبهاي اجتماعي را افزايش ميدهد.
به همين جهات است كه شايعه از
ديدگاه اسلام از گناهاني است كه داراي كيفر دنيوي و اخروي است و توصيه ميشود
درباره آنچه به آن يقين نداريد، زبان نگشاييد و به چيزي كه علم و اطمينان نداريد،
اعتماد نكنيد و آن را بر زبان نياوريد. زيرا گوش و چشم و دل و انديشه آدمي مسئول
خواهد بود. جالب است بدانيم كه شايعه علاوه بر موارد مذكور، بار سياسي ويژهاي
دارد. چنان كه دولتهاي توطئه گر و سلطه جو، عليه دولتها و مردم انقلابي ديگر
جوامع، به شايعه پردازي و جنگ رواني ميپردازند. البته شايعه، بار اخلاقي و
اجتماعي هم دارد و بدخواهان، حسودان و كساني كه داراي احساس حقارتاند، عليه
برجستگان جامعه و به منظور انتقام جويي از خدمتگزارن جامعه، شروع به شايعه پردازي
ميكنند. به قول سعدي، متعنتان در كمين و حسودان گوشه نشين و آنچه حسن سيرت
برجستگان و خدمتگزاران جامعه است، برخلاف آن تقرير كنند و موجب گرفتار شدن خادمان
ميشود كه در تاريخ ايران نمونههاي فراواني وجود دارد. مانند: امير كبير، قائم
مقام فراهاني، ملاصدرا و صدها برجسته تاريخي ديگر.
جنگ رواني و نگراني
يكي از ميوههاي تلخ شايعه در جامعه است. تشديد كننده كينهها از قبيل: غيبت كردن،
دروغ، تزوير و افترا. روحيه بدخواهي و تقويت روحيه انتقام جويي. حريم شكني و ناديده
گرفتن حرمت افراد و زير بار رفتن بسياري از موئلفهها و قوانين اخلاقي و اجتماعي.
به مخاطره افتادن انتظام اجتماعي، تضعيف روحيه دگر دوستي، فداكاري و موئلفههاي
اتحاد، يگانگي و برادري.
انواع
شايعه
پژوهشگران اجتماعي براي تقسيم بندي شايعه تلاشهاي فراواني
كردهاند اما از آنجايي كه روابط اجتماعي به يكديگر پيوسته و انگيزههاي دروني
انسانها متفاوت است، نميتوان به گونهاي فراگير به تقسيم بندي شايعه پرداخت كه در
همه جا ماخذ و قابل انطباق باشد. معهذا، جامعه شناسان شايعه را به گونههاي زير
تقسيم بندي ميكنند.
شايعههاي خزنده: اين نوع از شايعات به آرامي
منتشر ميشوند و مردم آن را به طور پنهان و پچ پج كنان و در گوشي، به يكديگر منتقل
ميكنند و نهايتاً در همهجا پخش ميشود.
شايعههاي تند و سريع: همچون
آتش به خرمني ميافتد. اين نوع شايعه در زماني كوتاه گروه وسيعي را تحت پوشش قرار
ميدهد. نمونه آن حوادث، فجايع و پيروزيهاي درخشان يا شكست در زمان جنگ است. از
آنجا كه اين گونه شايعهها بار هيجاني و عاطفي فراوان دارد و هيجانهايي چون وحشت،
خشم و خوشحالي ناگهاني ايجاد ميكند، بازتاب فراواني به وجود ميآيد.
شايعههاي شناور: اين گونه شايعهها هنگامي به وجود ميآيند كه شرايط
مساعد باشد. در غير اين صورت مخفي ميماند تا موقعيت فراهم شود. آلودهسازي آب،
وحشيگري دشمن در برخورد با زنان و كودكان و مانند آن، از اين نوع شايعههاست.
شايعههاي شيطاني: اين نوع از شايعه نيز در زمان اضطراب مردم منتشر
ميشود. يعني زماني كه همگي از يك چيز ترسيدهاند، چنين شايعههايي قوت ميگيرد.
شايعههاي وحشت: ايجاد وحشت كرده و هراس اجتماعي را بالا ميبرد.
مانند: گزارش شكست يا نزديك شدن سربازان دشمن كه به منظور ايجاد ترس و وحشت و
نگراني در جامعه توليد و پخش ميشود. بچه دزدي، تجاوز ناموسي، فروش بچهها، تجاوز
به بچهها موارد ديگري از اين دست است.
شايعه بدبيني: به منظور ترويج
بدبيني و آزار نسبت به اشخاص يا گرههاي محبوب يا مقتدر در جامعه ايجاد ميشود.
شايعه تفرقه افكن: بر اساس تفرقه بينداز و حكومت كن و با هدف ايجاد
اختلاف در بين فرماندهان يا بين زن و شوهر يا دو طايفه و قوم يا دو گروه و امثال
آن، ايجاد ميشود.
شايعه فريب: به منظور فريب و منحرف كردن جامعه از
واقعيتها و موفقيتها در جامعه و براي پنهانسازي اهداف واقعي دشمن، استفاده
ميشود.
شايعههاي اقتصادي: هدف از آن ايجاد حالتي از نگراني و ترس در
بازار است.
برخي شايعههاي نادرست نيز منجر به نتايج درست ميشود.
مثلاً: اگر شايع شود كه در فلان منطقه زمين گران ميشود، در حالي كه واقعيت ندارد
اما چون مردم به علت همين شايعه براي خريد زمين به ان منطقه هجوم ميآورند، همين
شايعه دروغ به نتايج درست منجر و زمين خود به خود گران ميشود.
چرا مردم شايعه را
ميپذيرند؟
تنفر، پذيرش شايعه براي توجيه خود: هنگامي كه بدترين
چيزها را درباره ديگران باور ميكنيم، در واقع در حال تلاش براي توجيه خود هستيم
اما اگر خود را مقصر بدانيم آن وقت كمتر مستعد پذيرش شايعه خواهيم بود.
شكستن سكوت ملال آور: وقتي در جمع قرار داريم و سكوت ملال آوري وجود
دارد و افراد حرفي براي گفتن ندارند، كافي است كه يك نفر، سكوت را بشكند و مثلاً
بگويد: آيا شنيده ايد كه اين اتفاق يا فلان حادثه و فلان نفر اين را گفته و...
آنوقت است كه شايعه به راه ميافتد.
تحريف واقعيت: بدين معنا كه شايعه در نقل
بيان، دهان به دهان مرتبا تحريف و يك كلاغ و چهل كلاغ ميشود.
راههاي مقابله با شايعه و درمان
آن
پيشگيري قبل از شيوع شايعه بين مردم ضروري است. به اين منظور
بايد خطرات و پيامدهاي هر شايعه را براي مردم تشريح كرد. زيرا شايعه وباي خطرناكي
است و به شدت و سرعت، از يكي به ديگري منتقل شده و افراد و گروهها، جوامع و حتي
كشورهاي مختلف را تحت تاثير شگرف خود قرار ميدهد.
چنانچه شايعه فراگير
شده است، بايد اقداماتي به عملايد. اقداماتي همچون: شناسايي منابع و افراد
شايعهساز، بياعتبار كردن منبع و كشف هويت آن، دادن اطلاعات درست به مردم، ناديده
گرفتن شايعات ضعيف و پاسخ غيرمستقيم، پاسخ شايعه با شايعه، حضور مسئولان در ميان
مردم، پرهيز كردن از شعارهاي بدون عمل و جلب اعتماد عمومي در سطح افقي و عمودي.
*جامعهشناس و استاد دانشگاه
منبع : روزنامه جوان