گروهی از سلطنتطلبان با انتشار بیانیهای به رضا پهلوی، فرزند محمدرضا پهلوی، هشدار دادند که اگر انتقادهای آنها را نپذیرد، او آخرین ولیعهد این سلسله پادشاهی خواهد بود.
در این بیانیه که در آن رضا پهلوی ولیعهد سوم ایران خوانده میشود، این اتهام مطرحشده که او «بخشناپذیری حاکمیت ملی ایران» را به عنوان یک اصل به رسمیت نمیشناسد و ایران را یک کشور، یک ملت، یک ملیت نمیداند، به همین دلیل تمامیت ارضی و استقلال ایران را با رفتارهای سیاسیاش به خطر انداخته است.
این بیانیه روز ۲۲ اوت / ۱ شهریور در تارنمای انآیتیوی و با امضای ۵۴ نفر منتشر شده است. در پایان بیانیه، امضاکنندگان خود را «شماری از کنشگران و کوشندگانِ ملیباور» میخوانند که موافق «ساختار پادشاهیِ مشروطه» هستند و «وارثِ سنتیِ پادشاهی پهلوی» را، بهترین شکل دولت برای ایران میدانند.
متن معرفی بیانیه را بهمن زاهدی نوشته است و گفته است که بازماندگان فضلالله زاهدی از متن بیانیه حمایت کردهاند. زاهدی از «وفاداران به پادشاهی و خاندان پهلوی» خواسته است که اگر با متن بیانیه موافق هستند آن را امضاء کنند.
هشدار برای چیست؟
امضاکنندگان این نامه سرگشاده گفتهاند که این بیانیه «آخرین هشدار به آخرین ولیعهد» است.
دلایل این بیانیه برای خلع پسر محمدرضا پهلوی از سلطنت بیشتر از همه مربوط به سیاستها و رفتارهای سیاسی رضا پهلوی است که امضاکنندگان آن را موافق جنگ، مخالف تمامیت ارضی ایران و مخالف یکپارچگی ملی ارزیابی کردهاند.
در اینجا به انتقادها و اتهامهای مطرحشده علیه رضا پهلوی در این بیانیه میپردازیم.
♦ موافقت با فدرالیسم
حمایتهای رضا پهلوی از سیستم سیاسی فدرالی به نظر امضاکنندگان با بخشناپذیری ایران در تضاد است. «بخشناپذیری» به نظر امضاکنندگان یک اصل است.
بیانیه خطاب به پهلوی نوشته است: «… ژرفای ناگواری و شوربختی در این ست که بخشناپذیریِ حاکمیتِ ملیِ ایران را اساساً از اصولِ خود ندانسته که چنین آن را به چوب حراج زدهاید.»
به عبارتی امضاکنندگان، ایران را یک دولت و یک ملت واحد میخواهند و مایل نیستند که ایران تبدیل به سیستمی فدرالی شود یعنی تمرکز سنتی از بین رود و خودمختاری محلی برقرار شود.
♦ به رسمیت شناختن اقلیتهای قومی ساکن ایران
امضاکنندگان نسبت به حمایت رضا پهلوی از اقوام و ملیتهای ساکن ایران هم انتقاد دارند. آنها نوشتهاند: «حضرتعالی دریکی از مواضع تأسفبار و شگفتانگیز خود، ملت ایران را متشکل از “ملیتهایِ مختلف” تعریف فرمودهاید.»
در این بیانیه به رسمیت شناختن اقوام ساکن ایران با حمایت از موضع «سازمانهایِ تروریستی تجزیهطلب» مترادف شناخته شده و گفته شده است: «باوجود همه اعتراضات خصوصی و سرگشاده، هرگز این موضعِ مشترک با سازمانهایِ تروریستی تجزیهطلب را پس نگرفتهاید.»
♦ اتهام دفاع نکردن از واژه خلیج فارس
انتقادها به رضا پهلوی در مورد موضوع تمامیت ارضی ایران به گفتوگوهای او با رسانههای خارجی بهویژه روزنامه «الوطن» بر میگردد که امضاکنندگان ادعا میکنند در این گفتوگو در مورد جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنبِکوچک و ابوموسی صحبت به میان آمده و رضا پهلوی از حق ایران بر این جزایر – در مقابل مناقشه مرزی مطرح شده توسط امارات متحده عربی – خوب دفاع نکرده و «سؤال را بی جواب رها کرده» است.
همچنین امضاکنندگان ناراحتاند که چرا رضا پهلوی در مورد «خلیج» خواندن خلیج فارس توسط رسانههای خارجی واکنش کافی نشان نداده است.
♦ اتهام جنگطلبی
امضاکنندگان این نامه میگویند با اینکه رضا پهلوی اعلام کرده است که مخالف هرگونه گزینه نظامی تغییر حکومت در ایران است، اینکه در سال ۲۰۱۲ «خواستارِ بررسی پرونده “جنایت علیه بشریت” در ایران»، توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد شده است بهگونهای جنگطلبی است.
این استدلال اینگونه مطرح شده که فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد «زیر عنوان “مداخله بشردوستانه” (humanitarian intervention) به “توسل بهزور” (use of force)» اشاره میکند.
دست کمک به سوی شورای امنیت بردن به نظر امضاکنندگان همان جنگطلبی است. در بیانیه آمده است: «این اقدام حضرتعالی بالقوه نقض استقلال سیاسی ایران بود که خوشبختانه معدوم ماند.»
امضاکنندگان میگویند این آخرین هشدار به «رضا پهلوی دوم» است تا از رفتارهای سیاسی ذکرشده در بیانیه برائت بجوید و «بهطور کامل به اصول و چهارچوب ملی ایران» متعهد شود.
امضاکنندگان عواملی را هم که به نظرشان دشمنان ملی ایران هستند، با این عناوین لیست کردهاند: ۱ – «آل سعود و شیخنشینان»، ۲ – «جناحهایی از اسرائیل»، ۳ – «نئومحافظهکاران در آمریکا»، ۴ – «احزاب تروریستی در مرزهای ایران».
در پایان بیانیه، رضا پهلوی تهدید شده است که پافشاری او بر «ادامه رویکردهای خطرناک و ضدّملی» موجب خواهد شد که مشروعیتش را برای پادشاه شدن از دست بدهد.
منبع: رادیو زمانه
منبع: رادیو زمانه