به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، دی ۲۷، ۱۳۹۶

«تعارض» مهناز قزلو

مهناز قزلو 
«تعارض» 

سر باز کردنِ عفونتِ درد
زبانِ وقیحِ طبقاتی
کف خیابانی‌ها الگوی تعارض‌اند
در دیوانگی‌ی محض
با احساسِ حادِ طردشدگی
فرودست، گرسنه، بی ریشه و آشغال!
در سکوتِ مرگبارِ الزام و مطالبه
رد صلاحیت شده‌اند



هجومِ خودکشی‌های اجتماعی
وداعِ بی‌حضورِ یک برهه
حجمِ بی‌جانِ یک تصویر
در تحلیلِ محتوا


مسالمت‌آمیز و خشونت‌پرهیز
سینا در قرنطینه
وحید در سلول
شاهرودی در کلینیکِ هانوفر
سمیعی؛ "قدیسِ ولفکانگ"ِ میشل پاچر!

نظامی مستقر با لب‌هایی کهنه در انحنای توقف
سنگِ تراش‌خورده‌ی ملکوتِ ابلیس
رابطه‌ی اسرارآمیز جاده‌های بی‌انتهای پولتیک

بی خیالِ امنیتِ دیجیتال
خبرها دست به‌دست شده‌اند
فیلترها، فراخوان‌ها... در فضای مجازی
نیروهای ویژه
زندان اوین
ترس
مهمل‌گویی از یک مثلث فعال
نگاه خیره و مطیع تاریخ
انتظاری که ما را در خود پنهان کرده

دیگر هیچ چیز شبیه بوق زدن جلوی مدرسه دخترانه نیست
مصرفِ "گل" پشتِ در مدرسه ها
بلوغ زودرس و فرسوده‌ی خاطرات
پوست انداختن زیرِ آفتابِ داغ
خروج از دوقطبی اصلاح طلب – اصولگرا
گاید لاینِ مدیونِ نفرت 
از حسرت عشق‌ها، لکنتِ زبانها و سرخ شدنها
تجربه‌ی تلخ یک سیگار ناتمام در نیاز و تلاش

مهناز قزلٌو
ژانویه دوهزاروهجده - استکهلم