به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، دی ۳۰، ۱۳۹۶

"سرود رستاخیزایران" شعر، آهنگ و نقاشی ها : پروین باوفا

اجرا: شیفته و گروه کر
سرود رستاخیز ایران
ای کاوه ی آهنگر، برخیز ز بسترخاک
بردار درفش کاوه، برچین بساط ضحاک
تیر از کمان رهاکن، ای آرش کمانگیر
بنیاد حق بنا کن، ای کورش جهانگیر

ایران                        




سرود رستاخیز ایران
ایران، زادگاه دلیران
ایران، سرزمین شیران
ایران، گهواره ی گردان
جاوید ایران

برپا ای رفیقان، بردارند دلیران
برجا نشسته ایم و برباد رفته ایران

گهواره ی تمدن از ظلم بیستون شد
کاخ هنر به دست بیگانه واژگون شد
زرتشت به شِِکوه آمد
وارونه تخت جم شد
پشت فلات به زخم
این تازیانه خم شد

برپا ای رفیقان، بردارند دلیران

برجا نشسته ایم و برباد رفته ایران

ای کاوه ی آهنگربرخیز ز بسترخاک
بردار درفش کاوه برچین بساط ضحاک
تیر از کمان رهاکن، ای آرش کمانگیر
بنیاد حق بنا کن، ای کورش جهانگیر
شیر ژیان صدا کن، پیر و جوان به پاکن
قلب سیاه دشمن، آماج تیر ما کن

برپا ای رفیقان، بردارند دلیران

برجانشسته ایم و برباد رفته ایران

برخیزکه هم صدا شیم، ازبند ظلم رها شیم
با اتحاد، پیروزی،آزادی آشنا شیم

درگام رستگاری، آوای ما رسا هست
برهردهان بسته، فریاد بی صداهست
پیروجوان به پا شد، هم رزم کاوه ها شد
دشمن اسیر خشم، شیر ژیان ما شد

برپا ای رفیقان، بردارند دلیران
برجا نشسته ایم و برباد رفته ایران

ایران، زادگاه دلیران
ایران، سرزمین شیران
ایران، گهواره ی گردان
جاوید ایران

آوریل ۲۰۰۳