در خبرها خواندیم دونالد ترامپ دعوت کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی، را برای ملاقات پذیرفته است. گزارش محرمانه این دیدار را برای اولین‌بار منتشر می‌کنیم:
دونالد: خیلی خوشحالم که از نزدیک من رو می‌بینی!
کیم: من هم از اینکه به‌هرحال تونستی بی‌نقص‌ترین بشر روی زمین را با چشم‌های خودت ببینی برات خیلی خوشحالم.
دونالد: ببینم این چیه روش نشستی؟
کیم: این بمب اتمه. بزنی زمین هوا میره.
دونالد: کیم... تو باید بمب اتمت را بدی من ببرم. من خودم یه آرشیو از بمب دارم. مال تو رو هم می‌خوام.
کیم: آخه این یادگار بابامه. گفت پسرم با این بمب بزن دهان کشورهای همسایه و باقی جهان را مسواک کن، چراکه مسواک دهان به نفع کشورهاست.
دونالد: کیم... کیم... ولی تو باید منطقی باشی پسر. وقتی این‌‌طوری میگی، دیگران حساس میشن. تو باید یه طوری بگی که انگار داری به‌خاطر خودشون اونهارو بمبارون می‌کنی.
کیم: چطوره یه روز تو هم بمب‌هات رو بیاری بریم بازی.
دونالد: باحاله. کجا بازی کنیم؟
کیم: همین کره‌جنوبی چطوره؟
دونالد: کیم... کیم... چه کاریه پسر... بیا بریم خاورمیانه... ما همه واسه بازی میریم خاورمیانه... اونجا خیلی باحاله... انگلیسی‌شون هم خوب نیست و هرچی دادوهوار راه میندازن کشورهای اروپایی و سازمان ملل فکر می‌کنند دارند موسیقی نواحی اجرا می‌کنند.
کیم: دونالد... من امروز به مناسبت ورود تو تصمیم گرفتم چندتا از فامیل‌هام و مقامات کشور رو اعدام کنم. چند نفر رو هم قبل ورودت کشتم. دو، سه‌تا رو هم گذاشتم وقتی رفتی بکشم.
دونالد: کیم... کیم... تو واقعا آدم رو معذب می‌کنی... گفتم که راضی به زحمت نیستم تدارک ببینی. گفتم همون کاری که همیشه می‌کنی بکن.
کیم: اوه دونالد... راستی سازمان ملل چی میگه این وسط؟ هی قام‌قام می‌کنه واسه من؟ هان؟
دونالد: اونارو ول کن بابا. از عربستان یاد بگیر. چرا پول نمیدی سازمان ملل؟ شاید ازت حمایت نکنن، ولی حداقل دیگه بهت گیر نمیدن.
کیم: اوه پسر... تو خیلی خوبی. پس چرا من از آمریکا بدم میاد؟
دونالد: راستش من هم از آمریکا بدم میاد. برای همین هر کاری دارم می‌کنم که در جهان منفور و منزوی بشه. اون اوبامای قدبلند خوب بود... یه اداهایی درمی‌آورد و یه حرفایی می‌‌زد انگار آمریکا ارث باباشه. درحالی‌که آمریکا ارث بابای منه. می‌خوام بفروشمش... مشتری سراغ داری؟
کیم: دونالد... من هم مثل تو اهل معامله‌ام. من الان فقط بمب اتم دارم. می‌خوای با آمریکا تاخت بزنی و بعد برای خودت یه کشور خوب پیدا کنی؟ یا می‌خوای من با بمب بزنم آمریکا رو منفجر کنم، بعد تو بیای پیش خودم؟
دونالد: چه پیشنهاد عجیبی دادی. حال کردم. بذار الان توییت می‌کنم ببینم مردم چه حرف‌های جدیدی بارم می‌کنند... .
دونالد: ببینم این چیه روش نشستی؟
کیم: این بمب اتمه. بزنی زمین هوا میره.
دونالد: کیم... تو باید بمب اتمت را بدی من ببرم. من خودم یه آرشیو از بمب دارم. مال تو رو هم می‌خوام.
کیم: آخه این یادگار بابامه. گفت پسرم با این بمب بزن دهان کشورهای همسایه و باقی جهان را مسواک کن، چراکه مسواک دهان به نفع کشورهاست.
دونالد: کیم... کیم... ولی تو باید منطقی باشی پسر. وقتی این‌‌طوری میگی، دیگران حساس میشن. تو باید یه طوری بگی که انگار داری به‌خاطر خودشون اونهارو بمبارون می‌کنی.
کیم: چطوره یه روز تو هم بمب‌هات رو بیاری بریم بازی.
دونالد: باحاله. کجا بازی کنیم؟
کیم: همین کره‌جنوبی چطوره؟
دونالد: کیم... کیم... چه کاریه پسر... بیا بریم خاورمیانه... ما همه واسه بازی میریم خاورمیانه... اونجا خیلی باحاله... انگلیسی‌شون هم خوب نیست و هرچی دادوهوار راه میندازن کشورهای اروپایی و سازمان ملل فکر می‌کنند دارند موسیقی نواحی اجرا می‌کنند.
کیم: دونالد... من امروز به مناسبت ورود تو تصمیم گرفتم چندتا از فامیل‌هام و مقامات کشور رو اعدام کنم. چند نفر رو هم قبل ورودت کشتم. دو، سه‌تا رو هم گذاشتم وقتی رفتی بکشم.
دونالد: کیم... کیم... تو واقعا آدم رو معذب می‌کنی... گفتم که راضی به زحمت نیستم تدارک ببینی. گفتم همون کاری که همیشه می‌کنی بکن.
کیم: اوه دونالد... راستی سازمان ملل چی میگه این وسط؟ هی قام‌قام می‌کنه واسه من؟ هان؟
دونالد: اونارو ول کن بابا. از عربستان یاد بگیر. چرا پول نمیدی سازمان ملل؟ شاید ازت حمایت نکنن، ولی حداقل دیگه بهت گیر نمیدن.
کیم: اوه پسر... تو خیلی خوبی. پس چرا من از آمریکا بدم میاد؟
دونالد: راستش من هم از آمریکا بدم میاد. برای همین هر کاری دارم می‌کنم که در جهان منفور و منزوی بشه. اون اوبامای قدبلند خوب بود... یه اداهایی درمی‌آورد و یه حرفایی می‌‌زد انگار آمریکا ارث باباشه. درحالی‌که آمریکا ارث بابای منه. می‌خوام بفروشمش... مشتری سراغ داری؟
کیم: دونالد... من هم مثل تو اهل معامله‌ام. من الان فقط بمب اتم دارم. می‌خوای با آمریکا تاخت بزنی و بعد برای خودت یه کشور خوب پیدا کنی؟ یا می‌خوای من با بمب بزنم آمریکا رو منفجر کنم، بعد تو بیای پیش خودم؟
دونالد: چه پیشنهاد عجیبی دادی. حال کردم. بذار الان توییت می‌کنم ببینم مردم چه حرف‌های جدیدی بارم می‌کنند... .
