پرویز ناتل خانلری
«در تاریخ هفت قرن اخیر ادبیات فارسی کسی را نمیتوان یافت که چون پرویز ناتل خانلری در زمینههای مختلف گفتن و نوشتن آثاری چنین فراوان و سودمند پدید آورده باشد».
نادر نادرپور
شعر زیبای «عقاب و زاغ» راهش را بین عامه مردم باز کرد. برخی شاید شاعر شعر را ندانند و حتی نامش را نشنیده باشند اما آن شعر را خوانده باشند و با پرواز در اوج عقاب و عمر کم او احساس نزدیکی و با عمر طولانی زاغ اما نشستن بر سفره مردار، احساس دوری نکرده باشند.
دانشنامه ایرانیکا شعر «عقاب» را معروفترین شعر فارسی در قرن بیستم دانسته است.
“Oqāb” (The eagle)—arguably the most celebrated Persian poem of the twentieth century—that he achieved high acclaim in the literary circles of the time
شاعر این شعر زیبا پرویز ناتلخانلری است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این زبانشناس برجسته و ادیب و سیاستمدار نیکنام که عمری به فرهنگ ایرانزمین خدمت کرده بود اسیر زندان جمهوریاسلامی شد و مدت صد روز را در حبس سپری کرد. زخم این صد روز هیچ گاه از جسم و جان ناتلخانلری زدوده نشد. خانه مسکونیاش مصادره شد. او در زندان دچار شکستگی استخوان شد و به دلیل وضعیت وخیم جسمی آزاد شد.
ناتلخانلری پس از آزادی از زندان از همه فعالیتهای دانشگاهی خود کناره گرفت و گوشه انزوا گزید؛ در همین زمان نخستین نشانههای بیماری پارکینسون در او نمایان شد.
اصالت مازندرانی، تولد در تهران، تحصیل در سن لویی
پرویز نانلخانلری، اسفندماه ۱۲۹۲ خورشیدی در تهران به دنیا آمد. او از اهالی ناتل نور مازندران بود. خانواده پدری و مادری او هر دو اهل مازندران بودند و در پادشاهی قاجار شغل دیوانی داشتند. پدر او میرزا ابوالخسنخان خانلری عضو وزارتخانههای عدلیه و خارجه بود. نام خانوادگی «خانلری» به سبب لقب جد او «خانلرخان» به نامشان افزوده شد و کلمه «ناتل» که نام روستایی در مازندران است هم به پیشنهاد نیما یوشیج، که پسرخاله مادرش بود، به نام خانوادگی او افزوده شد.
ناتلخانلری بارها از تاثیر نیما یوشیج بر خود گفته است: «در دوران کودکی، پیشآمد قابل توجهی که در زندگی من روی داد آشنایی و ارادت بسیار با نیما بود. نیما پسرخاله مادرم بود. در مدرسه "سنلویی" تحصیل کرده و گواهینامه دوره اول دبیرستان را گرفته بود و از آنجا با زبان و ادبیات فرانسه آشنایی و انس داشت. به پدرم علاقه اظهار میکرد. برای ذوق نوخواهی او، طرز لباس پوشیدن و رفتار پدرم که در نظرش بسیار فرنگی مآبانه میآمد، قابل توجه بود و میگفت که: او به "آلفرد دوموسه" شبیه است».
ناتلخانلری تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه سن لویی تهران گذراند. «مدرسه سن لویی، یکی از مدارس میسیونرهای لازاریست فرانسوی در ایران بود. این میسیونرها در زمان محمدشاه قاجار و همزمان با مبلغان آمریکایی به ایران وارد شدند».
خانلری پس از آن به دارالفنون وارد شد و به پیشنهاد بدیعالزمان فروزانفر وارد رشته ادبی شد. او در سال ۱۳۱۱ وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۱۴ و پس از دریافت مدرک لیسانس به استخدام وزارت فرهنگ در آمد. در سال ۱۳۲۲ با ارائه رساله دکتری خود با عنوان «تحقیق انتقادی در عروض فارسی و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل» از دانشگاه تهران دکتری در زبان و ادبیات فارسی گرفت. (فرهنگ ادبیات فارسی، محمد شریفی، انتشارات نشر نو و معین، ص۱۳۸۹) استاد راهنمای رساله دکتری او ملکالشعراء بهار بود. این رساله بعدها با عنوان «تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی» منتشر شد.
دکترای ادبیات فارسی، تاسیس مجله سخن
پرویز ناتلخانلری از نخستین افرادی بود که از دانشگاه تهران دکترای زبان و ادبیات فارسی گرفت. او از سال ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ خورشیدی در انستیتو فونتیک دانشکده ادبیات دانشگاهد سوربن پاریس به مطالعه زبانشناسی پرداخت و همزمان دوره کلاسهای زیباییشناسی را هم سپری کرد. او به سوی موسیقی هم کششی فراوان داشت.
«محمود خوشنام» - پژوهشگر موسیقی - درباره کشش ناتل خانلری به موسیقی می گوید: «نکته جالبی که در زندگی فرهنگی خانلری به چشم میخورد، گرایش و روی آوری او از دوره جوانی به سوی موسیقی است. در دبیرستان های سن لوئی و دارالفنون گوشش با موسیقی کلاسیک آشنا شد و حتی نواختن ویولن را آغاز کرد. دوستی با روحالله خالقی از همان مدارس این گرایش را تقویت کرد. خالقی که به مدرسه موسیقی وزیری می رفت و تازه آهنگسازی را آغاز کرده بود، از خانلری خواست که بر روی چند آهنگ او شعر بگذارد. ترانهها و سرودها چفت و بست مناسبی هم پیدا کرده بود و بعدها خالقی یکی دو تا از آنها را در کتاب خود، سرگذشت موسیقی ایران انتشار داد. همین آشنایی اولیه با موسیقی و پیوند آن با شعر، خانلری را به پژوهش در صدا و کلام متمایل ساخت. او چندی بعد که به پاریس رفت در انستیتوی صدا شناسی وابسته به دانشگاه سوربن نام نوشت و رساله خود را نیز در همین زمینه تنظیم کرد».
این ادیب برجسته کرسی «تاریخ زبان فارسی» را در دانشگاه تهران بنیانگذاری کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی استاد این کرسی بود. همچنین در سال ۱۳۲۵ انتشارات دانشگاه تهران را تاسیس کرد و به مدت پنج سال مدیر آن بود. در سال ۱۳۲۲ نیز شماره نخست مجله ادبی سخن را منتشر کرد. بسیاری از نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی از جمله جلال آلاحمد، محمدعلی اسلامی ندوشن و بهرام صادقی اولین بار آثار خود را در این مجله ادبی منتشر کردند. عمد این مجله تا سال ۱۳۵۷ دوام یافت. مجله سخن در مجموع ۲۷ دوره منتشر شد. شماره اول آن به صاحب امتیازی ذبیحالله صفا به انتشار رسید اما وقتی خانلری به سیسالگی رسید صاحبامتیازی مجله به خود او منتقل شد.
مجله سخن پنجرهای به روی ادبیات مدرن جهان بود. خانلری با اینکه دل به سنت ایرانی بسته بود اما پا در جهان مدرن داشت؛ به شکلی که باید او را از «منادیان تجدد فرهنگی» در ایران دانست. او با کلمه «غربزدگی» مشکل داشت و سنتگرایی و کهنهاندیشی را فلاکت و عقبافتادگی میدانست.
طرح سپاه دانش
ناتلخانلری پس از بازگشت از پاریس، در کابینه اسدالله علم وزیر فرهنگ شد. او در ۲۵ مهرماه سال ۱۳۴۳ «بنیاد فرهنگ ایران» را تاسیس کرد. بودجه این بنیاد در آغاز یک میلیون تومان بود که در سال ۱۳۵۷ تا ده میلیون تومان افزایش پیدا کرد. ناتلخانلری تا انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مدیر این بنیاد بود. بخشی از حاصل کار «بنیاد فرهنگ ایران» انتشار بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب ارزشمند بود.
خانلری چند سال هم ریاست «فرهنگستان ادب و هنر» و همچنین مدیر کلی سازمان «پیکار با بیسوادی» را عهدهدار بود. یکی از دغدغههای عمیق او مبارزه با بیسوادی و ریشهکنکردن آن بود. او در سرمقاله یکی از شمارههای مجله سخن، که مدیریتش با خود او بود، به اختصاص بودجه برای ساخت مدرسه در روستاها و شهرستانهای کوچک اشاره میکند. پس از چاپ این مطلب، اسدالله اعلم یا فرستادهای از جانب او به خانه خانلری میرود تا از طرح او برای مبارزه با بیسوادی باخبر شود. تشکیل «سپاه دانش» در مبارزه با بیسوادی نتیجه این دیدار بود. در این طرح جوانان دارای دیپلم به جای رفتن به سربازی و تلفکردن عمر خود در پادگانها به روستاهای کشور میرفتند و به پسران و دختران بیسواد آموزش سواد میدادند.
دستور زبان فارسی ناتل خانلری برای اولین بار در سال ۱۳۴۳ به عنوان کتاب درسی دبیرستانی در ایران به چاپ رسید و سالها در دبیرستانهای ایران تدریس میشد. بعدها همین کتاب مورد تجدید نظر قرار گرفت و به عنوان کتاب درسی در دانشگاههای ایران تدریس شد. (محمد پروین گنابادی، مجله یغما، فروردین ۱۳۵۲)
از دیگر آثار برجسته ناتل خانلری میشود به کتاب «تاریخ زبان فارسی» اشاره کرد که هنوز هم کتابی مرجع در این حوزه است.
خانلری در سال ۱۳۱۰ کتاب «دختر سروان» - اثر پوشکین، شاعر سرشناس روسی، - را ترجمه کرد. یکی از داستانهای این کتاب ایده سرودن شعر «عقاب» را به خانلری داد. «سمک عیار»، که بسیاری آن را در زمینه ادبیات عامیانه شاهکار میدانند، نیز بهوسیله ناتلخانلری تصحیح شد. ویرایش و تصحیح دیوان حافظ هم از دیگر کارهای او است که از معتبرترین تصحیحهای حافظ است. برشمردن همه آثار و نوشتههای خانلری کاری بسیار دشوار است.
سرگذشت من دندان به جگر افشردن بود
پرویز ناتل خانلری سرانجام در شهریور ۱۳۶۹ پس از یک دوره بیماری طولانی در ۷۷سالگی در تهران درگذشت.
«فرج سرکوهی» - منتقد ادبی - که مجله آدینه را اداره می کرد از گفتگوی خود در همان دوران با پرویز ناتل خانلری می نویسد:«عمری خلاق، پربار و با عزت و احترام را پشت سر گذاشته بود، اما برخورد حکومت و رسانههای جمهوری اسلامی با او چندان ضدفرهنگی و غیرانسانی بود که چند ماهی پیش از مرگ جملهای را که سالیانی پیش به دوران جنگ جهانی، خطاب به فرزندش نوشته بود به یاد آورد و برای من که در حاشیه مصاحبه با مجله آدینه از او حکایت وزیر شدن و زندان را پرسیده بودم تکرار کرد: سرگذشت من خون دل خوردن و دندان به جگر افشردن بود».
منبع: توانا