به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۹۹

توجه ویژۀ ایرانیان به انتخابات آمریکا؛

 بد، خوب یا اجتناب‌ناپذیر؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- توجه ویژۀ افکار عمومی در ایران به نتیجۀ انتخابات 13 آبان در آمریکا موجب انتقاد برخی از چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای شده و یکی نوشته است: «دولت روحانی به شکلی مرجعیت حل مسایل کشور را به خارج منتقل کرده که برای اولین بار بعد از 42 سال افکار عمومی ایران، انتخابات آمریکا و نظر‌سنجی‌هایش را با تمرکز دنبال می‌کند. واقعیت تلخی است که حکم‌رانی این دولت با ملت ما کاری کرده که کلید حل مسایل خود را در دست شرورترین دشمنانش ببیند.»

در این که نگاه همه به انتخابات آمریکاست و می‌خواهند ببینند جو بایدن پیروز می‌شود یا دونالد ترامپ، تردیدی نیست اما دربارۀ توییت بالا و دیدگاه هایی از این دست، 10 نکته را می‌توان یادآور شد:

1. به گونه‌ای از «حکم‌رانی دولت» انتقاد می‌کنند که انگار دولت، مرادف کل حاکمیت است و انگار نه انگار که رییس جمهوری هم محصول انتخاباتی با نظارت استصوابی و حذف‌های شورای نگهبان است. صریح‌تر از این چه که جواد ظریف چند بار گفته من «سیاست‌گذار» نیستم و «کارگزار»م. بله، شیوه‌های دولت‌ها متفاوت است ولی «انتقال مرجعیت حل مسایل کشور به خارج» از دولت بر نمی‌آید.

2. اگر «انتقال مرجعیت به خارج» بد است چرا از انتقال «مرجعیت رسانه‌ای به خارج از کشور» که حاصل دوران سعید مرتضوی در برخورد با رسانه‌هاست انتقاد نکردند؟ تأثیر شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی بر نوع نگاه و باور مردم غیر قابل انکار است و آیا نتیجۀ انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج نیست؟

3. اگر در جنگ اقتصادی و سیاسی با ایالات متحده هستیم، نمی‌توانیم موقعیت رقیب یا دشمن را رصد نکنیم. اصلا این اصطلاح «رصد» را اصول‌گرایان به تبعیت از آقای علی لاریجانی اول بار رایج کردند. تصور کنیم در اوج جنگ خبر می‌آمد که در عراق کودتا یا صدام حسین ترور شده آیا بر جنگ تأثیر نداشت؟

این که به جای ترامپ که قاتل سردار سلیمانی، انتقال‌دهندۀ سفارت آمریکا به بیت المقدس، خارج شده از برجام و تشویق‌کنندۀ همسایه‌های ایران به صلح با اسراییل است کسی بیاید که اگر همۀ رذایل دنیا را هم داشته باشد با این چهار فقره و حداقل سه مورد اول مخالف است اهمیت ندارد؟

4. مگر بحران گروگان‌گیری 444 روزه در خارج از ایران - الجزایر- و جنگ ایران و عراق هم در خارج از ایران - قطعنامه 598- و مناقشه هسته‌ای نیز در خارج از ایران - مذاکرات ژنو و وین و قطعنامه سازمان ملل- حل نشدند. پس حل مسایل در خارج، مسبوق به سابقه است و نافی استقلال سیاسی نیست.

5. وقتی همه‌جا صحبت از تأثیر تحریم‌هاست چنانچه قرار بر کاهش تحریم‌ها باشد نمی توان بی‌توجه بود و گفت به ما ربطی ندارد.

6. نتیجۀ انتخابات آمریکا همواره در ایران دنبال شده است و اگر در این دوره به این حد رسیده به خاطر آن است که ترامپ موجودی کاملا متفاوت حتی با اسلاف جمهوری‌خواه خود مانند جورج بوش پسر است.

موجوداتی مانند ترامپ معمولا با انتخابات کنار نمی‌روند و اکنون که فرصتی پیدا شده که با صندوق بتوان او را کنار زد طبعا مورد توجه است. ضمن این که هیچ گاه مردم ما تأثیر سیاست و خصوصا سیاست خارجی را بر زندگی خود و در واقع پای آمریکا را روی گلوی خود چنین آشکار احساس نکرده بودند.

40 میلیارد دلار پول ما به خاطر تحریم های آمریکا بلوکه شده و توقف تزریق ارز به بازار موجب صعود قیمت و تأثیر آن بر اقلام مختلف شد.

دلار که بالا برود برنج وارداتی هم گران می شود و برنج هندی و پاکستانی که بالابرود برنج ایرانی که کیفیت بالاتری دارد طبعا گران می شود. دلار که بالا برود انگیزه قاچاق آرد فزونی می گیرد و شایعه کمیابی نان ولو واقعی نباشد، می‌پیچد. از آنها که مدام دربارۀ سفرۀ مردم سخن می‌گویند می‌توان پرسید از برنج و نان ملموس‌تر و مهم‌تر هم در سفره‌های مردم هست؟ با این وصف طبیعی است که همه اعم از دارا و ندار نتیجۀ انتخابات آمریکا را دنبال کنند. بحث کلید و مرجعیت نیست. صحبت از پایی است که روی گلوی ماست.

7. هر بار که مردم به قصد تغییر در انتخابات ریاست جمهوری ایران به شکل گسترده مشارکت می‌کنند همفکران امثال همین توییت گذارمحترم می‌کوشند به طرق مختلف این نکته را القا کنند که در بر همان پاشنه قبل می‌چرخد و تغییر مورد نظر اکثریت مردم که سبک دیگری از زندگی و تعامل را می پسندند، رخ نمی‌دهد.

وقتی خودتان از انتخابات ریاست جمهوری در ایران ناامیدشان می کنید چگونه می توانید خرده بگیرید که چرا به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا دل می بندید؟

8. بله، این حجم از توجه بی‌سابقه است. چون این حجم از نفوذ رسانه‌ها هم به خاطر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بی‌سابقه است. کافی است به یاد آوریم در سال 59 هم دو نماینده مجلس با دو گرایش سیاسی مختلف - ابراهیم یزدی و محمد منتظری- هشدار دادند گروگان ها را زودتر آزاد کنیم تا کارتر شکست نخورد. اما صدای آنان شنیده نشد. چون رسانه‌های امروزین نبودند و هژمونی با صدا و سیما بود که می‌گفت با هم فرقی ندارند. اکنون اما رسانه‌های مجازی جهان را تسخیر کرده و مرزها را درنوردیده است.

9. نسل کنونی به این درک سیاسی رسیده که اشخاص نقش مهمی دارند. چندان که در 30 سال اخیر چهار رییس جمهوری در ایران و در یک نظام سیاسی شیوه های متفاوت به کار بستند و نمی توان گفت هاشمی و خاتمی و احمدی نژاد و روحانی عین هم بودند. در آمریکا نیز همین طور است. معلوم است که ترامپ با اوباما و حتی جرج بوش فرق دارد. انگارۀ همه مثل هم اند باطل شده و حتی خود آدم ها متفاوت می شوند. مثلا سعد حریری در امروز لبنان همان سعد حریری چند سال قبل نیست. بخشی از توجه به سبب باور به این اصل است.

10. توییت‌گذار محترم نوشته «واقعیت تلخی است». بله، واقعیت است اما تلخ است و سیاست، علم واقعیت هاست. سیاست، فن اولویت هاست. ما با واقعیت ها زندگی می کنیم و هر چه جلوتر آمده ایم از توهم و تصور و تخیل بیشتر فاصله گرفته ایم و از این منظر توجه مردم به واقعیتی در آن سوی جهان نه تنها نکوهیدنی نیست که ستودنی است. منتها نباید از پیروزی جو بایدن ذوق زده شویم و اگر ترامپ بماند خیال کنیم دنیا به آخر رسیده است.