به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آبان ۳۰، ۱۴۰۰

بهروز سورن: اعتراضات کف رودخانه ای در امتداد اعتراضات خیابانی

 تصاویر و گزارشات  انتشار یافته در شبکه های اجتماعی از اعتراضات روز جمعه در شهر اصفهان نشان میدهد که اعتراضات کشاورزان خشمگین اصفهان مورد حمایت سایر شهروندان اصفهانی قرار گرفته است و موج اعتراضی جدیدی در این کلان شهر کشورمان در جریان است.

بیش از 12 روز از آغاز این اعتراضات میگذرد و گویای آن است که حاکمان اسلامی در کشورمان روی بشکه باروت نشسته اند. انفجاری بزرگ در پیش است و حاکمان نمیدانند کی و از کجا آغاز خواهد شد.سراسر ایران ملتهب است. فقر, گرسنگی, بی آبی و تورم افسارگسیخته خصلتی سراسری دارد و همین نکته بیانگر آنست که آغازگر ماجرا میتواند هر نقطه جغرافیایی کشورمان باشد. از سوی دیگر حاکمان همزمان در تلاشند تا نیروهای سرکوب خود را در همه نقاط به حال آماده باش درآورند و آرایش دهند. واقعیت این است که در توان آنها نیست. چندی پیش یکی از مسئولان رژیم در مورد قیام آبان ماه 1398 اعترافاتی کرد مبنی بر اینکه نیروهای ویژه سرکوب اعتراضات خیابانی بعلت سراسری بودن این اعتراضات ناچار می شدند تا میان شهرهای مختلف سرگردان شوند و از تهران به قم و کرج و برخی شهرهای دیگر گسیل شوند. ریزش توهم به قداست حکومتیان سابقه ای طولانی دارد بهمین نسبت این ریزش در میان نیروهای مسلح سرکوب رژیم نیز صورت گرفته است. این مهم بر ضربه پذیر بودن مشدد این نیروها تاثیر گذاشته است و معادلات بسیاری را میان توان مبارزاتی مردم و امکانات سرکوب رژیم دچار تغییر کرده است. هم از اینرو نیاز به همبستگی و همدلی در میان خیل عظیم معترضان به اوضاع و احوال کنونی بیشتر محسوس و مورد توجه قرار می گیرد.

 مشکلات معیشتی مردم کشورمان عمومی شده است. یک بخش به غارت و چپاول منابع مالی مشغولند و بخش دیگر در فقر و فلاکت و بی حقوقی بسر میبرند. جنایتکار ترین و نالایق ترین افراد رژیم زمام امور را بدست گرفته اند و بی محابا از سفره مردم کشورمان می دزدند و بخش بزرگی از سرقت خود را در کشورهای دیگر و بویژه در همسایه گی سرمایه گذاری می کنند. اینهمه در شرایطی صورت می پذیرد که مردم محروم ایران از آب و هوای سالم برای تنفس نیز بدور مانده اند. از شواهد پیداست که این اعتراضات به نقطه بازگشت نزدیک نمی شود و همبستگی دیگر طیفهای اجتماعی از کشاورزان معترض این واقعه فاز جدیدی را بخود دیده و بر توان و پتانسیل این اعتراضات افزوده است همانطور که آنها می گویند بدون آب به خانه هایمان باز نمیگردیم  و سرما نیز جلودار آنها نبوده است

حقابه برای زمینهای کشاورزی و دامداری اولین شرط ادامه زندگی کشاورزان و زنده نگاهداشتن زمین ها و دامداری است. این اعتراضات که با شعار زاینده رود من کو آغاز شد شاید برای برخی از ناظران سیاسی تداعی کننده شعار کذایی رای من کو باشد که قطعا چنین نیست چرا که خواستها و مطالبات این اعتراضات نه از حوزه سیاست و نقد در میان بالایی ها  که از دل محرومان و سرکوب شدگان این اقشار زحمتکش بیرون آمده است همانها که با از دست دادن زمینهای کشاورزی شان و ذبح کردن دامهایشان دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و اعلام کرده اند که تا گرفتن حق خود از پای نمی نشینند.

همبستگی عمومی تر اقشار دیگر که روز جمعه 28 ابان با کشاورزان جان به لب صورت گرفته است نیز نشانی از گستردگی نارضایتی ها از فساد و تورم بطور عمومی است. غارت حقابه که این زنده رود را به خشکی و نابودی کشانده است ابعادی تخریبی و بسیار گونه گون دارد. با خشک شدن زاینده رود جذابیت های توریستی اصفهان نیز اسیب جدی دیده است و بر بحران بیکاری در این شهر نیز افزوده است.

پیام خروش بزرگ مردم اصفهان در ایام آبان ماه 1400 این است که نه تنها خیزش سراسری آبان 1398 همچنان ادامه دارد بلکه میتواند آموزه هایی بسیار از شورش پابرهنگان و گرسنگان و تشنگان خوزستان بگیرد همچنان که اعتراضات کشاورزان در این شهر سابقه ای ده ساله دارد. نشان میدهد که حاکمیت و نیروهای سرکوبگرش در برابر دریای نیروهای معترض مردمی ناتوان مانده و دوران عقب نشینی حکومتیان در برابر توده ها بزودی آغاز خواهد شد. معترضان بخوبی دریافته اند که وعده و وعیدهای پیشین حکومتیان برای رسیدگی به خواستهایشان متحقق نشده است و با موجی بی اعتنایی به آنها مواجه شده اند. پیامد این تجربه بی اعتمادی کامل آنان به حکومتیان و مدیریت نالایق و فاسد امور شهری است.

شعارهای کشاورزان و خیل پشتیبانان از حقوق و مطالبات آنان در تجمع امروز پل خواجو خود بیانگر مضمون و پتانسیل این اعتراضات است.

اما سطح مطالبات کشاورزان که با اعتراض به کم آبی و خشک شدن زاینده رود با چادر زدن و بشکل شبانه روزی آغاز و ادامه یافت در تداوم خود ارتقاء یافته و مدیریت و نهادهای حکومتی را نیز نشان رفته است. بلحاظ کارشناسی عوامل متعددی همانند عدم مدیریت خشک‌سالی و خشک شدن تالاب گاوخونی، پروژه انتقال آب به یزد و انتقال آب برای صنایع فولاد و کاشی اصفهان بحران آب در این استان به وضعیت بحرانی کنونی رسانده است. کشاورزان در برابر این پروژه های نابودکننده بارها با خشونت نیروهای یگان ویژه حکومت روبرو شده و تعدادی زخمی داده اند.

در گذشته لوله های انتقال اب به یزد را شکسته اند, با تراکتورهای خود دروازه ورودی شهر اصفهان را بسته اند و چند سال قبل در نمازجمعه حضور یافتند و پشت به خطیب جمعه نشستند و شعار «پشت به دشمن، رو به میهن » سر دادند. این روزها نیز با اتحاد و پایداری خود هراسی عظیم در اردوی سرکوب و قتل و غارت در این شهر انداخته اند.پیش از این نیز آنها موفقیتهایی از بابت مبارزاتشان داشته اند و نمایندگان مجمع نمایندگان اصفهان به جز یک نماینده، پس از این اعتراضات در اعتراض به ردیف بودجه آب، استعفا دادند. اینکه این نمایندگان از صافی های وزارت اطلاعات و مجلس خبرگان رد شده اند و امروز خود را در کنار زحمتکشان اصفهانی قرار میدهند تا نگاه معترضان را بسوی دیگران! هدایت کنند امری اتفاقی نیست

استعفا ها و پی‌گیری آن‌ها و اعتراضات کشاورزان منجر به اختصاص حق‌آبه برای کشت پاییزه گندم شد و نماینده‌ها استعفایشان را پس گرفتند. برای مدتی از سوی دولتهای مختلف به این کشاورزان خساراتی پرداخت میشد که هم اکنون بعلت تورم افسارگسیخته و تقسیم فاجعه بار بودجه کشور از پرداخت آن سربازمیزنند و مبلغ پرداختی کفاف حداقل های زندگی آنان را نمیدهد.

 امروز اما کشاورزان اصفهان دوباره در نقطه صفر ایستاده اند و حقابه ( حق مالکیت اب و استفاده از منابع آبی ) کشت پائیزه خود را طلب می کنند. بدون بهره برداری از این حق آنها با خطر خشکسالی مواجه هستند و دامداری نیز نابود خواهد شد. مضاف بر این با خشک شدن زاینده رود زمین اطراف نیز نشست میکند حال آنکه بسیاری از ساختمانهای حاشیه این رودخانه زیبا که سرشار از اب و شادابی بود, در خطر نشست قرار دارد. فاجعه بارتر اینکه آثار باستانی اصفهان که بخشا در کنار این رودخانه بنا شده اند نیز در خطر نابودی هستند.بی شک خشک شدن صد در صدی تالاب گاوخونی نیز آسیب های جدی نه تنها در اصفهان که در سیستان و بلوچستان و خوزستان و قم, کاشان و یزد نیز گذاشته است و به شیوع بیماری های جدیدی در اطراف خود منجر شده است.

یاوه سرایی حکومتیان در برابر این اعتراضات سابقه ای طولانی دارد. پیش از این نماینده فقیه و امام جمعه مرتجع اصفهان گفته بود که علت خشک شدن زاینده رود بی حجابی زنان است. معترضان اصفهانی با اینگونه بیانات بخوبی اشنا هستند. در همین اعتراضات زمانی که نماینده حاکمان درحین سخنرانی برای علی خامنه‌ای آرزوی سلامتی می‌کند، با هو کشیدن ممتد مردم مواجه می‌شود. حکومتیان که خطر بزرگ را احساس کرده اند تدابیر ضد مردمی خود را همانند گذشته تدارک دیده و به اجرا گذاشته اند. از جمله آنها اخلال در کارکرد اینترنت و استقرار نیروهای ویژه سرکوب بوده است. این در حالی است که مطالبات زحمتکشان حاضر در صحنه به وضعیت آب و هوای ناسالم در اصفهان و پائین بودن کیفیت آب آشامیدنی در این شهر نیز گسترش یافته است.

برخی از شعارها:

زاینده رود من کو؟

زاینده رود جاری حق مسلم ماست

توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه

اصفهانی می میرد, ذلت نمی پذیرد

تا آب نیاد به رودخونه  ما برنمی گردیم به خونه

توپ ، تانک ، فشفشه   زاینده رود باز بشه

اگر تالاب ما با خون ما هم جان بگیرد، نباید زنده‌رود هرگز بمیرد".

ما اهل زنده‌رودیم، با آب زنده بودیم، خشکیدنت غم ماست، راضی به آن نبودیم

https://youtu.be/Jv2kaB7HumI

https://youtu.be/UOtqtKc-4O8

بهروز سورن