به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، خرداد ۳۰، ۱۴۰۲

مسئله بیماری و مرگ رهبر جمهوری اسلامی؛ امید و آرزوهای ایرانیان

 انتشار خبر ابتلای خامنه‌ای به سرطان

marg.jpg

خیزش مردمی ایران اعتراضی بی‌سابقه به جمهوری اسلامی، اصل ولایت مطلقه فقیه و سرکوب و خواسته اصلی مردم براندازی نظام و پایان استبداد مذهبی با شعار نمادین «مرگ بر خامنه‌ای» است. درخواست مرگ برای رهبر جمهوری اسلامی در خیزش اخیر،‌ به اشکال مختلف با به‌ آتش‌ کشیدن تصاویر، نمادها و نهادهای وابسته به او، به بخش مهمی از موتور محرک و هویت اعتراض‌ها مبدل شد.

ششم تیر ۱۳۶۰ وقتی خبر ترور روحانی سخنور و نزدیک به روح‌الله خمینی در مسجد ابوذر تهران منتشر شد، کمتر کسی گمان می‌برد جان به‌ در بردن او از این حادثه زمینه روی کار آمدن بی‌رحم‌ترین رهبر مذهبی در تاریخ ایران شود که مردم هر روز آرزوی مرگش را در خیابان‌ها فریاد بزنند و بر دیوارها بنویسند.

خامنه‌ای با نشستن بر مسند رهبری جمهوری اسلامی هم مخالفان بیرون نظام را حذف کرد، هم منتقدان و مخالفان خود درون نظام و کسانی را که در نظر خمینی عین انقلاب بودند کنار گذاشت. او در کشتار مردم به جوانان، نوجوانان و خانواده‌های داغدار و دادخواه نیز رحم نکرد. دومین رهبر حکومت اسلامی در ایران مستبدترین نظام مذهبی معاصر را سامان داد و این کشور را به قرارگاه گروه‌های تروریستی در خاورمیانه مبدل کرد و حامی بعضی از مهم‌ترین جریان‌های بی‌ثبات‌کننده در جهان شد.

همه این مسائل در کنار هم باعث شده‌اند اخبار بیماری، سلامتی و مرگ رهبر جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته در کانون توجه افکارعمومی قرار بگیرند.

به گفته منابع مختلف، شرایط جسمانی علی خامنه‌ای از همان سال‌های نخست رهبری‌‌اش پایدار نبود؛ اگرچه راستی‌آزمایی این اطلاعات هرگز به‌صورت مستقل برای رسانه‌ها ممکن نشد. همین مسئله در کنار شدت سرکوب و حذف مخالفان و منتقدان در دوره‌های زمانی مختلف، باعث شد انتشار خبر بیماری‌ رهبر حکومت اسلامی و مسئله جانشینی او همواره موردتوجه قرار گیرد.

از اواسط دهه ۷۰، گسترش نفوذ علی خامنه‌ای تحت عنوان حکومتی «آیت‌الله» میان نیروهای که خود را حزب‌الله می‌نامیدند، همین‌طور سرداران سپاه که او به‌خصوص در بخش‌های برون‌مرزی، اطلاعاتی و امنیتی، حامی اصلی آن‌ها بود، سبب شد چهره دیگر «ولی مطلقه فقیه» خود را به مردم نشان دهد.

خامنه‌ای رشته‌ای کامل از خدای کشتار دهه ۶۰، آیت‌الله اعدام و ولی‌ فقیه سرکوبگر زمانه است که در ایجاد ساختار فاسد سیاسی و اقتصادی زیر نظر بیت خود تا آنجا پیش رفت که مرجعیت دینی، مجلس، دولت و معنای عدالت در دستگاه قضایی را در نظر مردم ایران مخدوش و بی‌اعتبار کرد.

به‌ این‌ ترتیب هرچه نیروهای موسوم به لباس‌شخصی و حزب‌الله، سرداران سپاه و روحانیون حکومتی در این سال‌ها بیشتر بر طبل لزوم تبعیت مطلق از خامنه‌ای کوبیدند، جامعه و به‌ویژه جوانان نسل سوم پس از انقلاب میل قوی‌تری به اصلاح اوضاع و تغییر حکومت پیدا کردند و اخبار سلامتی و احتمال مرگ او برای آن‌ها مهم‌تر شد.

انتشار خبر ابتلای خامنه‌ای به سرطان

سال ۱۳۷۳ وقتی برخی رسانه‌ها در خارج از ایران مدعی شدند علی خامنه‌ای به سرطان پروستات مبتلا است و وضعیت سلامتی او وخیم است، اولین جرقه‌های حدس و گمان در مورد مدت‌ زمان زنده‌ ماندن رهبر جمهوری اسلامی مطرح شد؛ اما واکنش حکومت سکوت برابر چنین مطالبی بود و از سوی دیگر حضور مداوم خامنه‌ای در دیدارهای عمومی نشان از سلامت جسمانی او داشت؛ بنابراین جامعه اخبار وخامت حال او را جدی نگرفت.

دومین بار که اخبار بیماری خامنه‌ای منتشر شد، پس از قتل‌های زنجیره‌ای و وقایع مرتبط با کوی دانشگاه بود. سال ۱۳۷۹ رسانه‌های موسوم به اصلاح‌طلب و نشریات غیررسمی دانشجویی پیکان حملات خود را به سمت رهبری جمهوری اسلامی گرفتند و هم‌زمان برخی نشریات به نقل از منابع امنیتی ناشناس مدعی شدند بیماری سرطان او به مرحله‌ای حاد رسیده است؛ اما این بار نیز تصاویر منتشرشده از ولی‌ فقیه حکومت اسلامی کمتر نشانه‌ای از بیماری در خود نداشت و این اخبار بار دیگر به دست فراموشی سپرده شد.

در این سال‌ها به نظر می‌رسید هر بار خامنه‌ای و حامیانش برابر خواسته‌های سیاسی مردم صف کشیدند، یکی از اخباری که موردتوجه افکار عمومی قرار گرفت، وضع سلامتی و مرگ او بود.

بیماری خامنه‌ای و حساسیت‌های جامعه

نخستین‌ بار مهدی کروبی در سال ۱۳۸۴ و در جریان رقابت‌های انتخاباتی، نام مجتبی خامنه‌ای را به‌عنوان مهندس انتخابات رئیس‌جمهوری وقت مطرح کرد. این مسئله با پاسخ تند علی خامنه‌ای مواجه شد و حساسیت جامعه را برانگیخت. حساسیت مردم به شرایط پس از مرگ خامنه‌ای و احتمال موروثی شدن رهبری در جمهوری اسلامی در پاسخ تند رهبر نظام به مهدی کروبی ریشه داشت که در دفاع از پسرش مجتبی نوشت: «ایشان آقازاده نیستند، آقا هستند.»

این اظهارات باعث شدند سال ۱۳۸۸ و در جریان حوادث پس از انتخابات آن سال، نام مجتبی هم به شعارهای معترضان اضافه شود و مردم فریاد بزنند که او باید آرزوی رهبر شدن را به گور ببرد.

میان التهاب‌های سیاسی آن سال، برخی رسانه‌های نزدیک به منتقدان نتیجه انتخابات مدعی شدند دلیل اصرار حکومت برای پیروزی مجدد رئیس‌جمهوری وقت خواسته مجتبی با توجه‌ به وخامت حال پدرش، در مقام رهبر آینده جمهوری اسلامی است. راویان این ادعا تاکید داشتند که بر اساس اخبار غیررسمی که از درون‌ هسته سخت قدرت به دست آورده‌اند، پزشکان به طولانی‌ بودن عمر رهبری جمهوری اسلامی امید چندانی ندارند. ولی این اطلاعات نیز همانند موارد قبلی با گذشت زمان اثبات نشد.

نخستین اخبار رسمی از بیماری خامنه‌ای

اگر خود علی خامنه‌ای شهریور ۱۳۹۳ ضمن حضور در گفت‌وگویی ویژه با مردم، اعلام نمی‌کرد که برای عمل جراحی راهی بیمارستان است، جامعه پس از وقایع سال ۱۳۸۸ دیگر به مطالب مرتبط با بیماری او توجهی نشان نمی‌داد؛ اما اعلام بستری‌ شدن رهبر نظام در شهریور ۱۳۹۳ و تایید این مسئله که او برای عارضه پروستات تحت عمل جراحی قرار گرفته است، بار دیگر ابتلای او به بیماری سرطان را به تیتر یک اخبار بدل کرد.

سال ۱۳۹۴ نشریه فیگارو مدعی شد به اسنادی دست‌ یافته که نشان می‌دهند بیماری سرطان رهبر جمهوری اسلامی به فاز چهارم رسیده است و او شانس زیادی برای زنده‌ ماندن ندارد. هرچند این گمانه‌زنی نیز تایید نشد، سبب شد طی سال‌های اخیر بارها مسئله احتمال مرگ خامنه‌ای در جامعه باورپذیر و غیبت‌هایش در مقاطع مختلف زمانی حساسیت‌برانگیز شود.

سال ۱۳۹۹ حضور نیافتن ولی‌ فقیه حکومت اسلامی در برخی از مناسبت‌ها زمینه‌ای بود که رسانه‌های غربی مدعی شوند خامنه‌ای به کرونا مبتلا و شرایط جسمانی‌اش بحرانی شده است. بازگشت هرازگاه رهبر جمهوری اسلامی به عرصه رسانه و دیدار با مقام‌ها هم‌ نشان از کهولت و خستگی در چهره‌ای داشت که سنش از مرز ۸۰ عبور کرده بود.

خیزش براندازان با شعار مرگ بر خامنه‌ای

غیبت طولانی‌مدت علی خامنه‌ای در سال ۱۴۰۰ یک‌ بار دیگر سبب شد وب‌سایت نشریه آمریکایی نیوزویک مدعی شود رهبر جمهوری اسلامی به دلیل انسداد روده و تب بالا در بیمارستانی مخصوص بستری‌ است و پزشکان وضعیت او را بحرانی ارزیابی می‌کنند. هم‌زمان روزنامه سان در بریتانیا نیز این خبر را تایید کرد.

اگرچه این غیبت نیز به پایان رسید و رهبر محبوب سرداران سپاه در میان آن‌ها حاضر شد، شهریور ۱۴۰۱ بار دیگر غیبت خامنه‌ای در دیدارهای رسمی موجب اوج‌ گرفتن اخبار در مورد بیماری او شد.

هم‌زمان با خیزش مردمی و سر داده شدن مکرر شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و آتش‌ زدن تصاویر او در نقاط مختلف ایران، او مجددا در جلسات عمومی حاضر شد و معترضان را به بازگشت خدای کشتار دهه ۶۰ تهدید کرد.

این روزها در حالی‌ که نزدیک به ۱۰ ماه است خیزش مردمی ایران با فرازونشیب‌های فراوان و سرکوب گسترده مخالفان تداوم‌ یافته، بحث بیماری و مرگ علی خامنه‌ای و انتخاب رهبر سوم نیز در محافل درون نظام مطرح است.

در هفته‌های اخیر، برخی چهره‌های نزدیک به حوزه علمیه بر اهمیت انتخابات پیش‌ روی مجلس خبرگان رهبری تاکید کرده‌اند؛ زیرا این همان مجلسی است که رهبر آینده را تعیین می‌کند.

اینکه آیا گمانه‌زنی‌ در مورد فرارسیدن زمان انتخاب رهبر سوم به دلیل سن بالای خامنه‌ای است یا شدت‌ گرفتن دوباره بیماری او، موضوعی است که نمی‌توان به‌صورت قطعی در خصوص آن سخن گفت، اما روشن است که مردم ایران خواهان تغییر اصل نظام فعلی‌اند و در نظر آنان، مرگ خامنه‌ای فرصتی مناسب برای تحقق این خواسته است.

منتقدان درون نظام نیز طی ماه‌های گذشته بارها تاکید کرده‌اند که به تغییرات اساسی در روش حکومت‌داری نیاز است و در غیر این صورت با توجه‌ به گسترش اعتراض‌ها به اصل ولایت‌ فقیه و جمهوری اسلامی، باید در انتظار تحولاتی غیرقابل‌پیش‌بینی بود.

با این حال به نظر می‌آید یکی از نتایج خیزش مردمی ایران این باشد که حالا دیگر بیماری و مرگ رهبر ۸۴ ساله جمهوری اسلامی و همین‌طور مسئله جانشینی او نه از جهت ابهام در شرایط اداره کشور پس از او که به دلیل میل گسترده جامعه به براندازی نظام، مورد توجه حامیان و مخالفان حکومت است.

داریوش معمار - ایندیپندنت فارسی