به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، خرداد ۲۹، ۱۴۰۲

حمله شدید‌اللحن روزنامه هم میهن به دستور «گردن شکستن»؛ سردار نیروی انتطامی

 نه، سردار! شما حق چنین کاری را ندارید

01_gar.jpg

اعتراض شدید‌اللحن روزنامه اصلاح‌طلب به دستور «گردن شکستن»؛ سردار حتی اگر جز ارتش اشغالگران بودید هم حق چنین کاری نداشتید

روزنامه هم میهن نوشت: نه، سردار! شما حق چنین کاری را ندارید. نه حق شرعی اگر مسلمانید، نه حق عرفی اگر شهروندید و نه حق نظامی‌گری حتی اگر جزو ارتش اشغالگران سرزمینی بودید. سردار شما زور دارید و ما این را به‌عیان دیده‌ایم اما حق شکستن گردن ندارید.

اعتمادآنلاین - روزنامه هم میهن از اظهارات اخیر فرمانده انتظامی استان مازنداران که دستور «گردن‌شکستن» به نیروهای زیردستش داده بود را به شدت موردنقد قرار داده است.

به گزارش هم میهن، فرمانده انتظامی استان مازندران در دیداری که چندوچونش مشخص نیست، اما تصویرش بسیار روشن و واضح است به ستوان‌یکمی فرمان می‌دهد گردن ناهنجاران را بشکند. در آن‌لحظه خاص و در جمع اَمربَران کسی نیست به سردار گوشزد کند؛ ‌نه، سردار! شما حق چنین کاری را ندارید. «حق» اینجا در گسترده‌ترین و عام‌ترین حالت‌اش باید به‌کار برده شود. چون سردار شما واقعا چنین حقی ندارید؛‌ نه حق شرعی اگر مسلمانید، نه حق عرفی اگر شهروندید و نه حق نظامی‌گری حتی اگر جزو ارتش اشغالگران سرزمینی بودید.

سردار شما زور دارید و ما این را به‌عیان دیده‌ایم اما حق شکستن گردن ندارید که بخواهید آن را تفویض هم کرده یا مسئولیت‌اش را به گردن بگیرید.

از این تعارفات «نوکر مردم» و «خادم امت» که چرایی و چگونگی‌ا‌ش را خوب می‌دانیم بگذریم، ولو با وجود شکاف بزرگی که بین ماست، شما شهروند این کشورید، همسایه من، همشهری من یا هرچه اسم‌اش را می‌گذارید، شما از این کشورید و ذیل قوانین آن و همین به شما هیچ حقی برای گردن‌شکستن قائل نشده است. هیچ حقی سردار. می‌فهمم دوست دارید این‌کار را بکنید، اما نمی‌توانید، شما حتی اگر سردار لشکر پیروزِ جنگی هم بودید، حتی اگر به سیاق سرداران روسِ اوایل مشروطه در تبریز، قزوین و گیلان قادرمطلق هم بودید، بازهم چنین حقی نداشتید.

سردار ناگزیرید به‌احترام ستاره‌های روی شانه هم که شده، به عواقب حرف‌تان پیش‌از گفته‌شدن فکر کنید.

گویا