به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، تیر ۰۸، ۱۳۹۱

محمد امينی
يادداشتی پيرامون
 "آرزوهای محمدعلی شاهی"
پس از پخش نوشتار من در بررسی گفت و گوی رضا پهلوی با رسانه آلمانی «فوکوس آنلاين»، آتشبار پشتيبانان پادشاهی برمن باريدن گرفت و کسانی با نام های ساختگی و يا راستين، به من توفيدند که چرا بر «شاهزاده» که اينک در سودای گردآوردن «اپوزيسيون» و به راه انداختن کنگره ملی است، خرده گرفته ام. برخی هم با درشتی و طرف کلاه کج نهادن، يادآور شدند که «دبيرخانه رضا پهلوی» در يادداشتی به رسانه ها و از جمله به «فوکوس آنلاين» گوشزد کرده اند که در برگردان اين مصاحبه از انگليسی به آلمانی به کژراهه رفته و زبان و فرهنگ آقای رضا پهلوی را به درستی بازگو نکرده اند.  
بخشی از «اطلاعيه دبيرخانه رضاپهلوی» که تاريخ آن، پنج روز پس از چاپ مصاحبه در رسانه آلمانی است، چنين است:
«فوکوس، هفته نامه آلمانی مطلبی از مصاحبه ايی که با رضا پهلوی ۲۵ ماه مه گذشته در شهر برلين صورت گرفت را به تاريخ ۷ ماه جون در سايت خود منتشر کرده است، همچنين ترجمه متن اين مصاحبه به زبان فارسی در سايت ايران در جهان به چاپ می رسد. در اين راستا لازم می دانيم اين نکته را متذکر شويم که اين مصاحبه با اشتباهات مختلفی از زبان انگليسی به آلمانی وسپس به فارسی ترجمه شده است. بسياری از مطالب درج شده در اين متن به زبان آلمانی وهمچنين نسخه فارسی آن با ادبيات رضا پهلوی همخوانی ندارد.»
کدام بخش از آن چه به چاپ رسيده «با ادبيات رضا پهلوی همخوانی ندارد»؟ کدام بخش از آن چه فوکوس آن لاين به چاپ رسانده، «با اشتباهات مختلفی از زبان انگليسی به آلمانی وسپس به فارسی ترجمه شده است»؟ آيا شايسته نمی بود که «دبيرخانه» کسی که سودای بازگشت به پادشاهی را دارد، چنين نارسايی و کژی ها را در برگردان سخنان ايشان، با ما در ميان نهند؟
دبيرخانه، بی آن که به آن «اشتباهات مختلفی که از زبان انگليسی به آلمانی وسپس به فارسی ترجمه شده» بپردازد، از «هم ميهنان گرامی دعوت به عمل می آورد که خود به داوری نشينند و «به مصاحبه های ديگر در ارتباط با همين محتوا که در همان هفته با رسانه های ديگر آلمانی زبان (بيلد) يا فارسی زبان (دويچه وله، تلويزيون ايرانيان برلين، راديو صدای ايران، بی بی سی فارسی، راديو فردا، راديو اسراييل، راديو زمانه) انجام شده است، رجوع نمايند» و دريابند که رسانه آلمانی فوکوس آنلاين، سخنان فرزند پادشاه پيشين ايران را وارونه ونادرست بازگو کرده است.
آشکار است که اگراين سخنان درست باشد و آن رسانه آلمانی به نادرست سخنان آقای رضا پهلوی را بازگو کرده باشد، من نيز به کژراهه رفته و به گفت و گويی نقد کرده ام که روی نداده ويا برگردان آن نادرست بوده است. بگذريم که برگردان آلمانی به فارسی، سرمويی از راستی به دور نيست. پس شايد گرفتاری در برگردان انگليسی به آلمانی بوده باشد. از اين رو، به رسانه يادشده نامه ای نوشتم و چند و چون گفت و گو را جويا شدم. شگفت آور نبود که دريافتم:
- آن رسانه، تاکنون نامه ای از دبيرخانه آقای رضا پهلوی دريافت نکرده است و در هيچ يک از زيرنويس های آن گفت و گو در تارنمای رسانه، اشاره ای به نادرستی گفت و گو و يا ديدگاه دبيرخانه به چشم نمی خورد.
- گفت و گو با آقای رضا پهلوی ضبط شده و نسخه ای از آن در دست ايشان و يا همکاران ايشان است.
- آن اطلاعيه فارسی دبيرخانه، برای مصرف ايرانيان نوشته شده است.
افزون براين، هرآينه «اشتباهات مختلفی از زبان انگليسی به آلمانی وسپس به فارسی ترجمه شده» و در آن رسانه ها آمده، چرا دبيرخانه آقای رضا پهلوی به آن «اشتباهات» اشاره نمی کند تا برايرانيان و نيز اين کمترين آشکار گردد که آقای رضا پهلوی، خودرا تالی ماندلا و گاندی نخوانده؛ دولت های واپسگرای عربستان و بحرين را ياران دموکراسی خواهان ايران نخوانده؛ پيرامون پيشباز ايرانيان از «مهاجمان» به سرزمين شان سخنی نگفته؛ از پشيمانی «انقلابيون سابق» در اعدام نشدن به دست پدرشان ياد نکرده؛ درستايش از آموزش دموکراسی از سوی محمدرضا شاه زبان نگشوده؛ و سرانجام، خويشتن را شاه قانونی ايران ندانسته است.
مگرمی توان پذيرفت که نسخه ای از آن گفت و گو در دست پيرامونيان آقای رضا پهلوی نباشد؟ گيرم که نيست؛ ايشان يا وکيلان شان می توانند از آن رسانه نسخه ضبط شده ای را درخواست کنند و هرآينه آن رسانه، در گفت و گو دست برده و زبانم لال، به نام شاه قانونی ايران، دروغ پردازی کرده باشد، آن رسانه را به دادگاه بکشند؛ نه اين که توپخانه داران دبيرخانه را به سراغ من بفرستند که چرا درباره گفت و گويی که به چاپ رسيده داوری کرده ام!
هنوز هم دير نشده، دبيرخانه می تواند متن درست آن گفت و گو را با ايرانيان در ميان نهد و من، از پيش می گويم که هرآينه، آن گفت و گو روی نداده باشد و يا آن سخنان در آن گفت و گو نمی بوده، من از همگان پوزش خواهم خواست که برپايه يک سند ساخته شده، به داوری نشسته ام.
اما راستی اين است که آن گفت و گو، روی داده و آن سخنان از زبان آقای رضا پهلوی به پرسشگر آلمانی گفته شده و اگر هم اين جا و آن جا، در برگردان انگليسی به آلمانی و آلمانی به فارسی، سستی هايی در ميان بوده باشد، گوهر گفت و گوها همان است که چاپ شده و همگان ديده اند. دسيسه ای هم در کار نبوده و دارويی هم در نوشابه گفت و گو شونده نريخته اند.
شايسته است که آقای رضا پهلوی و دبيرخانه ايشان، به جای اين که منقتدان خويش را آماج آتشبار و ناسزاگويی سازمان يافته سازند، به خود بيانديشند و به مردم ايران بگويند که ايشان، سخنان نادرستی را به زبان رانده و شايد در تب و تاب سياست و بلغمی شدن سودای فرمانروايی، حرف هايی زده اند که اينک از گفتن آن ها پشيمان اند. بگذريم که به داوری من، ايشان حرف دلشان را زده و به آن چه گفته اند، باور دارند.
درپايان، اين را بگويم که وفاداری من به راستی، حقوق بشر و مردم ايران است و در سودای ديگری جز اين نيستم. اميدوارم که خرده گيران به داوری من نيز، سودايی جز اين نداشته باشند.
محمد امينی
پنج‌شنبه ٨ تير ۱٣۹۱ - ۲٨ ژوئن ۲۰۱۲