اسامی ۱۱۲ کشته شده اعتراضات پس از انتخابات ۸۸
به همراه جزئياتی از چگونگی مرگ آنان
کميته گزارشگران حقوق بشر- بسياری معتقدند، شمار کشته شدگان اعتراضات پس از انتخابات در ايران، بسيار بيش از رقمهای اعلام شده است. بسياری از خانوادهها، هنوز اقدام به فاش کردن هويت کشتهشدگان نکردهاند. برخی از افراد آسيبديده در روزهای بعد از انتخابات با گذشت دو يا سه سال، در پی شدت اين آسيبها درگذشتهاند.
گزارش زير، به طور حتم در بردارنده اسامی تمامی کشتهشدگان نيست. با اينحال، اين ليست شامل اسامی کسانی است که تا امروز شناسايی شده و نام آنها منتشر شده است. ادای احترامی است به آنان که با رويای " فردای بهتر" سينههايشان را در برابر تفنگ و گلوله سپر کردند. کسانی که امروز نيستند و يادشان برای هميشه در صفحات تاريخ اين مملکت خواهد ماند.
****
۱- ناصر اميرنژاد:
۲۴ ساله ، دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقيقات تهران در رشته هوا- فضا که در جريان راهپيمايی ۲۵ خرداد ۱۳۸۸مردم تهران در ميدان آزادی در ابتدای خيابان محمد علی جناح بر اثر تيراندازی از ساختمان بسيج از ناحيه سينه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. پيکر اين دانشجو در ٢٩ خرداد ١٣٨٨ در ياسوج تشييع و به خاک سپرده شد.
۲- مهدی کرمی:
۲۵ ساله ، يکی از کشتهشدگان اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری دهم در ايران است. وی در تقاطع خيابان جنت آباد و خيابان کاشانی تهران در عصر روز دوشنبه، ۲۵ خرداد، بر اثر اصابت گلوله به گلويش، کشته شد.
۳- اشکان سهرابی:
۲۰ ساله ،دانشجوی رشته آیتی دانشگاه قزوين در جريان اعتراضات مردمی به نتايج انتخابات در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ بر اثر اصابت سه گلوله به سينهاش درگذشت. زهرا نيک پيما مادر اشکان، در خصوص روز حادثه می گويد پسرش خود را برای امتحانات دانشگاه آماده میکرده و ساعت هفت و نيم روز ۳۰ خردادماه برای ديدار با يک دوست از خانه بيرون رفت و تاکيد کرد که پنج دقيقه ديگر باز میگردد. وی هنگام بازگشت از يک ساختمان بلند مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود .پيکر او بعد از سه روز به خانواده تحويل داده شد.پيگيری های قضايی خانواده وی جهت شناسايی آمران و عاملان کشته شدن فرزندشان تا کنون بینتيجه بوده است.
پيکر او در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا رديف ۵٠ شماره ١٩ به خاک سپرده شد.
۴- سهراب اعرابی:
۱۹ ساله، در جريان اعتراضات به نتايج انتخابات ۱۳۸۸ کشته شد احتمال میرود که سهراب اعرابی در تظاهرات روز ۲۵ خرداد۱۳۸۸ در تيراندازی نيروهای بسيجی از بالای پايگاه بسيج مقداد کشته شده باشد. پروين فهيمی، مادر سهراب که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است گفت سهراب در راهپيمايی دوشنبه ۲۵ خرداد از وی جدا شد و شب به خانه بازنگشت. خانواده در بيمارستانها، کلانتریها، زندان اوين و دادگاه انقلاب جستجو کردند اما نام سهراب در هيچ فهرستی، نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوين و نه در فهرست نصب شده بر ديوار دادگاه انقلاب نبود. پروين فهيمی هر روز صبح برای يافتن نشانهای از پسرش به دادگاه انقلاب میرفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوين برده و عکس را به هر آزاد شدهای نشان میداد و میپرسيد آيا او را ديدهاند يا خير. چند نفر مطمئن بودند او را ديدهاند.
مادر اين جوان در روز سه شنبه ١۶ تير با گذاشتن کفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادی فرزندش بود. در تاريخ ۲۰ تير مادر سهراب اعرابی را به اداره تشخيص هويت ارجاع میدهند تا آلبومهای کشتهشدگان را نگاه کند و مشخص میشود او کشته شد است.پيکر وی ۲۱ تير ۱۳۸۸ به خانواده تحويل و در ۲۲ تير همان سال در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
۵- ندا آقا سلطان:
۲۷ ساله در جريان اعتراضات مردمی به نتايج انتخابات رياست جمهوری در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امير آباد تهران (خيابان کارگر شمالی، تقاطع خيابان شهيد صالحی و کوچه خسروی) در حاليکه به همراه استاد موسيقیاش در حال مراجعه از تظاهرات اعتراضآميز بود به ضرب گلوله نيروهای بسيج کشته شد.پيکر او به بيمارستان شريعتی منتقل و فردای آن روز به خانوادهاش تحويل گرديد و تحت تدابير شديد امنيتی در قطعه ٢۵٧ رديف ۴١ شماره ٣٢ بهشت زهرا به خاک سپرده شد. انتشار فيلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت به نحویکه جمهوری اسلامی تلاش زيادی کرد تا قتل او را صحنهسازی و توطئه مخالفان دولت نشان دهد. «ندا» در خارج از ايران و در ايران، بعنوان سمبل آزادی خواهی ايرانيان در اين اعتراضات شناخته میشود.
۶- مصطفی غنيان:
۲۶ ساله، دانشجوی مهندسی . در شب ۲۷ خرداد۱۳۸۸ اولين چهارشنبه پس از انتخابات در حال گفتن تکبير بر روی بام ساختمان ۸ طبقه در محله سعادت آباد تهران به ضرب گلوله تک تير انداز های مستقر در ساختمان های اطراف به قتل رسيد.پيکر وی بعد از سه روز به خانواده وی که از انقلابيون با سابقه بودند، تحويل و در قطعه ۱۵۷ حرم امام رضا دفن گرديد.
۷- امير جوادیفر لنگرودی:
۲۵ ساله دانشجوی مديريت صنعتی دانشگاه آزاد قزوين، ترانه سرا و دانشجو بازيگری، که در روز ۱۸ تير ماه ۱۳۸۸ درتقاطع خيابان شهدای ژاندارمری و دانشگاه، محدوده اميرآباد توسط نيروهای لباس شخصی دستگير و مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته و بوسيله همين افراد به کلانتری ۱۴۸تهران منتقل گرديد.
در کلانتری حال او در اثر ضرب و شتم به وخامت رسيده و ماموران کلانتری او را در ساعت ۹ شب به بيمارستان فيروزگر منتقل گرديد و روز۱۹ تير خانوادهاش که اعتقاد داشتند امير جرمی مرتکب نشده است اورا از بيمارستان فيروزگر به پليس امنيت تحويل میدهند که از آنجا به بازداشتگاه کهريزک متتقل میگردد. وی پس از شکنجه شديد، در ۲۳ تيردر مسيرانتقال به اوين ، دچار تشنج و ايست قلبی میشود . ده روز بعد، روز ۳مرداد به خانواده برای تحويل جسد خبر میدهند.
در۵ مرداد پيکر متلاشی شده وی در بهشت زهرا، قطعه۲۱۱ رديف ۴۲ شماره ۱۰ خاکسپاری میگردد.
۸- يعقوب بروايه:
۲۷ ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نمايش در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز، روز ۴ تيرماه۱۳۸۸ توسط نيروهای مسلح از بام مسجد لولاگر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، از ناحيه سر مجروح شد و بلافاصله توسط دوستانش به بيمارستان لقمان انتقال يافت اما بهرغم تلاش پزشکان برای نجات جان وی، در نهايت پس از ده روز دچار مرگ مغزی شده و کشته شد. يعقوب بروايه فرزند دوم يک خانواده پنج نفری و اهل اهواز بود.
۹- محسن روح الامينی
۲۵ ساله دانشجوی کامپيوتر دانشکده فنی دانشگاه تهران،در تجمعات روز ۱۸ تير ۱۳۸۸دستگير شد و به بازداشتگاه کهريزک منتقل شد در بازداشتگاه کهريزک مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفته و مجروح شد. چند روز بعد، وی در مسير انتقال به زندان اوين به دليل شرايط بد جسمانی ناشی از استرسهای فيزيکی، شرايط بد نگهداری، ضربات متعدد و نيز اصابت جسم سخت به بيمارستان منتقل شده و جان سپرد .پيکر اوبه عنوان فرد مجهولالهويه به بيمارستان شهدای تجريش منتقل و صبح روز بعد جسد به سردخانه تحويل داده می شود. با آنکه به خانوادهی روح الامينی اعلام شده بود فرزندشان به زودی آزاد میشود، پس از يک هفته آنها در روز ۳۰ تير خبر درگذشت او را دريافت کردند و اول مردادماه جنازه را تحويل گرفتند. وی فرزند عبدالحسين روحالامينی، رئيس انستيتو پاستور ايران، عضو جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی و مشاور انتخاباتی محسن رضايی بود.
۱۰- مراد آقاسی
بين تاريخ ۱۸ تا ۲۳ تير ماه ۸۸ بر اثر شدت ضربات وارد شده در زندان کهريزک جان باخت.
۱۱- محمد کامرانی:
۱۸ ساله در روز ۱۸ تير۱۳۸۸ در نزديکی ميدان وليعصر تهران دستگير شد و به بازداشتگاه کهريزک انتقال يافت. او سپس به همراه گروه ديگری از بازداشتشدگان به زندان اوين منتقل گرديد. و در اثر شکنجه جان سپرد طبق گفته خانواده وی، محمد را در حاليکه تقريباَ نيمه جان بوده و سراسر بدنش علائم باتوم و شکنجه بوده به تخت بيمارستان بسته بودند، تا امکان فرار نداشته باشد. با تلاش خانواده بالاخره می توانند محمد را از بيمارستان لقمان مرخص و بلافاصله به بيمارستان مهر منتقل کنند. اما در آنجا پزشکان متخصص می گويند با توجه به اينکه عفونت تقريباَ تمام بدن را فرا گرفته اميدی در بهبود نيست و محمد ظرف کمتر از٣ ساعت در تاريخ ٢۵ تير جان می بازد وی شنبه ۲۷ تير در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
۱۲- حسين طهماسبی
٢۵ ساله در جريان تجمعات اعتراضی روز دوشنبه ٢۵ خردادماه در خيابان نوبهار کرمانشاه مورد حملهی مأموران مسلح وابسته به دولت قرار گرفته بر اثر ضربات متعدد باتوم و اصابت اين ضربات به سر توسط نيروهای انتظامی کشته شد. حسين به هيچيک از کانديداها رأی نداده بود و آن روز برای اعتراض به وضع موجود به خيابان آمده بود. يکی از دوستان حسين می گويد صدها تن از مردم از نزديک شاهد مرگ وی بودند.
۱۳-مصطفی کيارستمی
۲۲ ساله ، در روز ۲۶ تير ۱۳۸۸ در نماز جمعه تهران شرکت کرد . در اين روز در مقابل دانشگاه تهران به دست نيروهای بسيجی و لباس شخصی مضروب میشود به نحوی که ديگر قادر به بازگشت به خانه نبوده است و در تماس تلفنی از مادرش تقاضای کمک میکند. پس از آنکه مادر مصطفی او را به خانه باز میگرداند، متوجه وخامت حال وی میشود تا اينکه او را به بيمارستان کسری تهران انتقال میدهد. اين جوان به علت خونريزی مغزی ناشی از اصابت باتوم، همان شب فوت میکند امّا علت مرگ او سکته مغزی اعلام میشود. پيکر وی روز شنبه ۲۷ تير در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد
۱۴- احمد نجاتی کارگر:
۲۴ ساله از بازداشتشدگان بازداشتگاه کهريزک بود که به دليل ضرب و شتم در بازداشتگاه بعد از آزادی در تاريخ ۱۴مرداد ماه سال ۱۳۸۸ به دليل از دست دادن هر دو کليه در بيمارستان جان باخت. رسانههای دولتی در صدا و سيما و روزنامه های خود مدعی شدند که وی زنده و وبلاگ نويس است. ولی مادر او طی مصاحبه هايش اعلام کرد فرزندش پس از آزادی از بازداشت بر اثر جراحات وارده کشته شده است .پيکر وی در قطعه ۲۱۳ رديف ۱۵ شماره ۳۵ به خاک سپرده شد
۱۵- فاطمه رجب پور:
۳۸ ساله و مادرش سرور برومند در تاريخ ٢٥ خردادماه در حاليکه درون يک مهد کودک در خيابان محمدعلی جناح روبروی پايگاه بسيج گردان ۱۱۷ عاشورا پناه گرفته بودند به علت تيراندازی نيروهای مستقر در پايگاه بسيج جان باختند. رسانه های دولتی تلاش نمودند کشته شدن اين مادر و دختر را به معترضان به نتيجه انتخابات نسبت دهند.
۱۶- سرور برومند:
۵۸ ساله ، مادر فاطمه رجب پور در تاريخ ٢٥ خردادماه در حاليکه درون يک مهد کودک در خيابان محمدعلی جناح روبروی پايگاه بسيج گردان ۱۱۷ عاشورا پناه گرفته بودند به علت تير اندازی نيروهای مستقر در پايگاه بسيج جان باختند. رسانه های دولتی تلاش نمودند کشته شدن اين مادر و دختر را به معترضان به نتيجه انتخابات نسبت دهند
۱۷- بهزاد مهاجر:
۴۷ ساله از کشته شدگان تجمع ٢۵ خرداد ۱۳۸۸ می باشد. خانواده وی پس از ۵۰ روز بی خبری جسد وی را در سردخانه کهريزک شناسايی کردند . آخرين تماسی که خانوادهاش با او داشتهاند روز دوشنبه ۲۵ خرداد بوده است طی اين مدت اقوام او به دنبال نشانی بهزاد به دادگاه انقلاب، زندان اوين و مراکز قضايی مراجعه کردند، اما مسئولين از ارائه پاسخ مشخص به آنها خودداری میکردند. وی بر اثر اصابت گلوله به سينهاش درگذشته است. جسد وی در قطعه ٢٠۸ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
۱۸-نادر ناصری:
از جان باختگان اعتراضات ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ که در خيابان خوش کشته شده و پيکرش در شهر بابل دفن شده است. اطلاعات بيشتری از وی در دست نيست.
۱۹- داوود صدری:
۲۶ساله، تکنيسين برق در شامگاه ۲۵ خرداد در جريان اعتراضات مردمی به نتايج انتخابات رياست جمهوری دهم در ميدان آزادی تهران و در پی شليک گلوله از بام پايگاه بسيج مقداد در ابتدای بزرگراه جناح به شهادت رسيد.
۲۰- کيانوش آسا:
۲۵ ساله ، متولد کرمانشاه، وی دانشجوی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شيمی در دانشگاه علم و صنعت ايران بود. او در جريان تظاهرات روز دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در ميدان آزادی تهران ناپديد شد و روز ۳ تير ماه ۱۳۸۸ در سردخانه پزشکی قانونی توسط خانوادهاش شناسايی شد. آسا در اثر اصابت دو گلوله توسط لباس شخصیها کشته شد. خانواده آسا طی شکايتی خواستار مشخص شدن علت مرگ فرزندشان شدند زيرا طبق اظهارات شاهدان عينی کيانوش تنها بر اثر اصابت يک گلوله به پهلويش زخمی شده بوده ولی هنگام تحويل جسد يک گلوله نيز به گردن وی اصابت کرده بود.
۲۱- حسين اخترزند:
۳۲ ساله، او يکی از تظاهرکنندگان معترض به نتيجه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری بود که در جريان پيامدهای اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوری ايران در تاريخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ در اصفهان کشته شد. فيلمها و عکسهای زيادی از ضرب و شتم او در سايتهای اينترنتی منتشر شده است. وی توسط نيروهای بسيج پس از ضرب و شتم فراوان از طبقه سوم به پايين پرتاب شده و جان باخت.نيروهای امنيتی فشارهای زيادی را بر اين خانواده وارد داشتند و اعلام داشتند وی در اثر غفلت، خودش روی ايرانيتهای پوسيده افتاده و سپس به پايين پرتاب شد و درگذشت و از همه نزديکان تعهد گرفتند که کشته شدن حسين را تصادف اعلام کنند تا جنازه وی را تحويل دهند. خانواده او بعد از ۲ سال سکوت خود را در اين زمينه شکستند. پيکر او در اصفهان باغ رضوان . قطعه ۱۷ . بلوک ۱ به خاک سپرده شد
۲۲- محرم چگينی قشلاقی:
۳۲ ساله ،کارگر و متاهل. درتظاهرات اعتراضی ۲۵خرداد ۱۳۸۸ در خيابان آزادی در مقابل پايگاه مقداد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت .
پيکر وی درقطعه ۲۵۶ بهشت زهرا رديف ١۴۶ به خاک سپرده شد.
۲۳- عباس ديسناد
۴۸ ساله درراهپيمايی روز سی خرداد ماه ۱۳۸۸ از پشت سر با باتوم به سر او ضربه وارد شده و دچار ضربه مغزی می شود . وی پس از ۳ روز کما دربيمارستان فوت می کند. بنا بر گفته مريم خانی همسر عباس ، وی جانباز جنگ بوده و در بدنش چندين ترکش وجود داشته است. شاهدان عينی اظهار داشته اند که وقتی عباس دچار ضربه شد، ماموران از نزديک شدن مردم برای انتقال او به بيمارستان ممانعت کرده و او مدتها بر روی زمين بوده است. برای تحويل پيکر وی علاوه بر ۳ ميليون تومان هزينه بيمارستان مبلغ ۱۵ ميليون تومان نيز برای تحويل جسد درخواست شده بود.
۲۴-حميد مداح شورچه:
۲۵ ساله، وی يکی از فعالان ستاد انتخاباتی ميرحسين موسوی بوده که همراه با گروهی در صحن مسجد گوهرشاد دست به تحصن زد و سپس توسط نيروهای امنيتی دستگير شد. او در مدت بازداشت تحت شکنجه قرار گرفت او چند روز پس از آزادی به دليل شدت جراحات وارده جان سپرد. پزشکی قانونی علت مرگ وی را خونريزی مغزی اعلام کرده است.
۲۵- حسين اکبری
۱۶ ساله ، از جوانانی است که پس از بازداشت شدن توسط نيروهای امنيتی در اعتراضهای روزهای پس از انتخابات ايران، کشته شده است. تا تاريخ ۳۰ تيرماه ۸۸ علی رغم پيگيری خانواده اش هيچ اطلاعی از سرنوشت وی يا محل نگهداریاش در دست نبود.در روز۳۱ تير ماه ۸۸ با تماسی که با خانوادهاش گرفته شد، از آنها خواسته شد تا به بيمارستان امامخمينی، برای تحويل گرفتن جسد فرزند خود مراجعه کنند و با مراجعهی آنها مشخص شده است که دليل کشته شدن وی بر اثر ضربهی مغزی بوده و روی بدن او آثار متعدد باتوم ديده شده است. تاريخ دقيق شهادت او مشخص نيست و پيکر وی صبح روز يکشنبه ۴ مرداد ما ۸۸ در قطعهی ٢١۹ بهشت زهرا تهران در کنار مادرش به خاک سپرده شد.
۲۶- ميثم عبادی
۱۶ ساله، کارگر يک کارگاه خياطی، در روز ۲۴خرداد ۱۳۸۸ در ميدان تجريش در اعتراض به ضرب و شتم يک دختر جوان توسط يک بسيجی از ناحيه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به علت خونريزی بسيار زياد در بيمارستان جواهری جان باخته است. پس از شکايت خانواده عبادی خانم نسرين ستوده وکالت پرونده وی را بر عهده داشتند که ايشان نيز پس از يک ماه بازداشت گرديدند و عملا شکايت آنها بدون نتيجه باقی ماند پيکر او در قطعه ۲۵۶ بهشت زهرا رديف ۱۳۱ شماره ۳۱ به خاک سپرده شد.
۲۷- محمود رئيسینجفی
او کار گری ساده بود که هنگام باز گشت از محل کارش در اثر جراحات ناشی از ضرب و شتم نيروهای مسلح در روز ۲۵ خرداد در ميدان آزادی به شدت مضروب شده و پس از حدود ۱۳روز در حاليکه بدنش زخمی و پاها و وشکمش به شدت ورم کرده و دستش هم فلج شده بوده در بيمارستان در گذشت.
۲۸- مسعود هاشمزاده:
۲۷ ساله ، ديپلم تجربی. وی در زمينه موسيقی و طراحی فعاليت میکرد و ۹ سال بود که سنتور مینواخت. در ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ به ضرب گلوله نيروهای حکومتی، جان باخت و در شمال کشور در روستای ولی آباد زيباکنار دفن شد. خانواده وی از پذيرفتن ديه خودداری کرده و طی شکايتی خواستار پيدا کردن آمران و عاملان قتل فرزندشان شدند.
۲۹- بهمن جنابی
۱۹ ساله ، او يک روز پس از نمازجمعه مشهور، در روز ۳۰ خرداد ۸۸ هنگامی که در محل کار خود در حوالی خيابان پر تردد خوش بود، با اصابت مستقيم گلوله به قلبش جان باخت.
۳۰- عليرضا افتخاری
٢۴ ساله خبرنگار ابرار اقتصادی. اين روزنامهنگار ۲۵ خرداد ۸۸ برای حضور در راهپيمايی مسالم آميز مردم از منزل خارج شد و در خيابان آزادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت، پس از آن هيچ خبری از او در دست نبود. جسد عليرضا افتخاری بعد از ۲۷ روز بیاطلاعی خانوادهاش در ۲۵ تير ماه از پزشکی قانونی کهريزک تحويل خانوادهاش شد.
۳۱ – رامين رمضانی
۲۲ ساله در جريان تظاهرات ٢۵ خرداد ٨٨ به ضرب گلوله در ميدان آزادی جان باخت، جنازه ی رامين که چند روز قبل از جان باختن به عنوان مرخصی از محل خدمت سربازیاش به تهران آمده بود، پس از يک ماه پيگيری درست در روز تولد ۲۲ سالگیاش در حالی به خانوادهاش تحويل داده شد که سه گلوله پيکر وی را سوراخ کرده و ريه و کليه او را از بين برده بود.
علی رغم شکايت خانواده رمضانی هنوز هيچگونه رسيدگی در خصوص پرونده او صورت نگرفته است. پيکر او در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا رديف ۴۶ شماره ٣٢ به خاک سپرده شده است.
پدر رامين، مهدی رمضانی در آذرماه ۱۳۸۹در حاليکه به همراه تعدادی از خانوادههای قربانيان حوادث پس از انتخابات برای بزرگداشت سالروز تولد امير ارشد تاجمير يکی از کشتهشدگان عاشورای ۸۸ در بهشت زهرا گرد هم آمده بودند. دستگير ونهايتا توسط قاضی مقيسه به ۳ سال حبس تعزيری محکوم گرديد .وی هم اکنون با وثيقه ۲۰۰ ميليون تومانی آزاد می باشد
۳۲- اميرحسين طوفان پور:
۳۲ ساله در تظاهرات ۲۵ خرداد ماه ۱۳۸۸ به همراه برادرش شرکت کرده و سپس توسط نيروهای امنيتی در خيابان دستگير و مورد ضرب و شتم قرار می گيرد . خانواده وی روز جمعه بيست و نه خرداد (۲۹/٣/٨٨)در پزشک قانونی کهريزک عکس او را در کامپيوتر کشتهها شناسايی کردند. جراحات جنازه شامل تيرخوردگی ساق دست، پهلو و کمر و نيز آثار کبودی در پشت گردن و زخمی عميق در پشت سر بوده که داخل آن را با پنبه پرکرده بودند. و شکستگی کامل بازويی که تير خورده بوده است. روی صورت هم بينی به نظر شکسته می آمد. امير حسين روز يکشنبه (٣۱/٣/٨٨) در قطعه ۲٣٣ بهشت زهرا رديف ۱۵۲ شماره ٣۴ به خاک سپرده شد
۳۳- کامبيز شعاعی:
۲۴ ساله در جريان حمله انصار حزب الله و لباس شخصی ها به کوی دانشگاه در شامگاه يکشنبه ۲۴ خرداد، سال ۱۳۸۸ مورد حمله وضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را از دست داد. گفته می شود پيکر اين دانشجو بدون اطلاع به خانواده ايشان و مخفيانه در گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است.
۳۴- سعيد عباسی فرگلچی:
٢۴ ساله،از کسبه ساکن خيابان رودکی بوده و در تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در خيابان رودکی تقاطع بوستان سعدی مقابل بانک پاسارگاد در مقابل ديدگان پدرش مورد اصابت گلوله قرار گرفته، جان میسپارد.
۳۵- ايمان هاشمی
٢٧ ساله شغل آزاد به دليل اصابت گلوله به چشم شنبه ٣٠ خرداد ۱۳۸۸ در خيابان آزادی جان باخت و چهارشنبه ٣ تير در قطعه ٢۵٩ به خاک سپرده شد.
۳۶- حميد حسين بيگ عراقی:
۲۲ ساله در راهپيمايی اعتراضی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ به خيابان آمده بود اما گلوله ای در فاصله بسيار نزديک در خيابان انقلاب به سمت او شليک شد . در تاريخ ۴ تيرماه جسد به خانواده تحويل شد و در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.پدر او بعد از يک سال سکوت خود را شکست. رسانه های دولتی سعی کردند که او را بسيجی معرفی کنند ولی مادر وی فاطمه سرپريان در مصاحبههايش اين امر را تکذيب کرده است.
۳۷- فهيمه سلحشور:
۲۵ ساله ،ديپلم ، روز يکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ به دليل اصابت باتوم به سر و خونريزی داخلی در ميدان ولی عصر بعد از انتقال به بيمارستان در تاريخ ۲۵ خرداد جان باخت و ۲۷ خرداد در قطعه ۲۶۶ به خاک سپرده شد.
۳۸- پريسا کلی:
٢۵ ساله فارغ التحصيل رشته ادبيات به دليل اصابت گلوله به گردن در روز يکشنبه ٣١ خرداد۱۳۸۸ در بلوار کشاورز جان باخت و سه شنبه ٢ تير در قطعه ٢۵٩ به خاک سپرده شد.
۳۹- مينا احترامی
دانشجوی بهبهانی دانشگاه تهران در جريان حمله افراد موسوم به لباس شخصیها به کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد حمله وضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را از دست داد. پيکر وی بدون اطلاع خانواده به صورت مخفيانه به خاک سپرده شده است.
۴۰- شلير خضری
۲۷ساله ،دختر دانشجوی اهل پيرانشهر، روز ۲۶ خرداد، در ميدان بهارستان تهران (منابعی نيز مکان کشته شدن وی را دانشگاه تهران می دانند)، جان خود را از دست داده است. پيکر شلير در شهر پيرانشهر، از سوی خانواده اش به خاک سپرده شد.
۴۱- تينا سودی
۲۴ ساله ،دانشجو، روز شنبه ٣٠ خرداد ۱۳۸۸توسط گلوله نيروهای امنيتی در ميدان انقلاب کشته شد. خانواده وی جهت تحويل جسد تحت فشار زيادی قرار داشتند تا اعلام کنند فرزنشان به مرگ طبيعی در گذشته است.
۴۲- فاطمه براتی
دانشجو ،در جريان حمله لباس شخصیها به کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد ۱۳۸۸مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را ازدست داد. گفته میشود پيکر اين دانشجو بدون اطلاع به خانواده ايشان و مخفيانه در گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
۴۳- مريم مهرآذين
۲۴ ساله ، در روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸در خيابان آزادی بر اثر اصابت گلوله کشته شد.پيکر وی به بيمارستان بقيه الله سپاه منتقل گرديد و فشار زيادی بر روی خانواده وی جهت عدم اطلاع رسانی در خصوص کشته شدن فرزندشان وجود داشته است.
۴۴- کاوه سبزعلیپور
۲۴ساله ، ديپلم انسانی و علاقمند به هنر, وی روز۳۰ خرداد۱۳۸۸ در حاليکه از کلاس بازيگری باز میگشت در درگيری مسجد لولاگر بوسيله اصابت گلوله به سرش کشته شد. پيکر او به بيمارستان لقمان و سپس سردخانه منتقل گرديد. پيکر او را در شهر مادریاش ،رشت به خاک سپردند. رسانه های دولتی از قول پدر وی موسوی و کروبی را مقصر کشته شدن فرزندش معرفی کردند اما پدر کاوه اين موضوع را تکذيب کرده و عنوان کرده که وی در شکايتش خواستار پيدا کردن قاتلين فرزندش و مجازات آنها شده است.
۴۵- حسن شاپوری
به احتمال زياد و بنابر اظهارات يکی از آزادشدگان بازداشتگاه کهريزک وی يکی از کشتهشدگان کهريزک است که اطلاعات چندانی از وی در دست نيست.
۴۶- سيد رضا طباطبايی
٣۰ ساله، ليسانس حسابداری ، کارمند به دليل اصابت گلوله به سر در ٣۰ خرداد ۱۳۸۸در خيابان آذربايجان به قتل رسيد و چهارشنبه ۳ تيربعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه ۲۵۹ به خاک سپرده شد.
۴۷- محسن انتظامی
به احتمال زياد و بنابر اظهارات يکی از آزادشگان بازداشتگاه کهريزک وی يکی از کشته شدگان کهريزک است که اطلاعات چندانی از وی در دست نيست
۴۸- رضا فتاحی
به احتمال زياد و بنابر اظهارات يکی از آزادشگان بازداشتگاه کهريزک وی يکی از کشته شدگان کهريزک می باشد که اطلاعات چندانی از وی در دست نمی باشد
۴۹- ابولفضل عبداللهی
٢١ ساله، فوق ديپلم برق ٣٠ خرداد۱۳۸۸ در مقابل دانشگاه صنعتی شريف به دليل اصابت گلوله به پشت سرجان باخت و سه شنبه ٢ تير در قطعه ٢٤٨ به خاک سپرده شد
۵۰- محمد نيکزادی
٢٢ ساله ،فارغ التحصيل عمران در سه شنبه ٢۶ خرداد۱۳۸۸ به دليل اصابت گلوله به سينه در ميدان ونک جان باخت و شنبه ٣٠ خرداد در قطعه ٢۵٧ به خاک سپرده شد.
۵۱- محمد حسين برزگر
٢۵ ساله، ديپلم شغل آزاد به دليل اصابت گلوله به سر در تاريخ چهارشنبه ٢٧ خرداد ۱۳۸۸ در ميدان هفت تير جان باخت و در يکشنبه ٣١ خرداد بعد از تعهد گرفتن از خانواده در قطعه ٣٠٢ به خاک سپرده شد
۵۲- سعيد اسماعيلی خان ببين
٢٣ ساله، که بر اثر وارد شدن ضربه به سرش در حوادث روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ تهران کشته شده است، هفته نامه سليم استان گلستان، در شماره ۳۲۰ خود در تاريخ شنبه ۲۰ تيرماه ۸۸ اعلام کرد:"سعيد اسماعيلی خان ببين جوان ۲۳ ساله که بر اثر وارد شدن ضرب ای به سرش در حوادث اخير تهران به قتل رسيده است در شهر خان ببين از توابع شهرستان راميان استان گلستان به خاک سپرده شده است. "اطلاعات بيشتری در دست نيست.
۵۳- علی شاهدی
٢۴ ساله، بعد از دستگيری و انتقال به کلانتری در تهرانپارس ، در روز يکشنبه ٣١ خرداد۱۳۸۸ به دلايل نامعلوم در کلانتری جان باخت. پزشکی قانونی علت مرگ وی را نامشخص اعلام کرده، اما خانواده وی معتقدند به علت ضربات باتوم در کلانتری جان باخته است. وی ۴ تير در قطعه ٢۵٧ به خاک سپرده شد.
۵۴- محسن حدادی:
۲۴ ساله، برنامهنويس کامپيوتر در درگيریهای اعتراضآميز به انتخابات رياست جمهوری روز شنبه ٣۰ خرداد۱۳۸۸ به دليل اصابت گلوله بر پيشانی در خيابان نصرت به قتل رسيد و سه شنبه ۲ تير ۱۳۸۸در قطعه ۲۶۲ به خاک سپرده شد.
۵۵- ايمان نمازی:
دانشجوی رشته عمران دانشگاه تهران، در حمله نيروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه در ٢۵ خردادماه ۱۳۸۸ کشته شد
۵۶- مسعود خسروی دوست محمد:
کارمند،متاهل و دارای يک فرزند. درتظاهرات اعتراض آميز ۳۰ خردادماه ۱۳۸۸ بر اثر شليک گلوله به صورتش کشته شد، پيکر وی سه روز بعد در اختيار خانوادهاش قرار گرفت و در بهشت زهرا دفن شد.همسر وی پس از يکسال سکوت خود را شکست. پيگيرهای قضايی خانواده خسروی در خصوص آمران و عاملان قتل وی تا کنون بدون نتيجه بوده است
۵۷- محسن ايمانی:
در جريان حمله نيروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه در۲۵ خرداد۱۳۸۸ مورد حمله وضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را از دست داد. پيکر وی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است.
۵۸- کسری شرفی:
در جريان حمله نيروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه در۲۵ خرداد۱۳۸۸ مورد حمله وضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را از دست داد. پيکر وی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است.
۵۹- بابک سپهر
۳۵ ساله، در راهپيمايی اعتراضی روز شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۸۸ در خيابان آزادی تهران بر اثراصابت گلوله نيروهای لباس شخصی قرار گرفت و جان باخت . اجساد اکثر جان باختگان اين روزتوسط مامورين وزارت اطلاعات و سپاه ابتدا به بيمارستان بقيه الله سپاه و سپس به قطه ای نامعلوم منتقل شد .به احتمال بسيار زياد تعدادی از قبرهای بی نام ونشان قطعه ۳۰۲ بهشت زهرا برای اين افراد است.
۶۰- حامد بشارتی
۲۶ ساله ، طی تظاهرات اعتراضی ۳۰ خرداد ۱۳۸۸در خيابان آزادی بر اثر شليک گلوله کشته شد.
۶۱- جعفر بروايه:
۲۷ ساله،استاد دانشگاه شهيد چمران اهواز و دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه تهران که برای شرکت در امتحانات به تهران رفته بود در تظاهرات اعتراضی ۷ تير ۱۳۸۸ در ميدان بهارستان از ناحيه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و بعد از انتقال به بيمارستان جان سپرد. جسد وی توسط يکی از دوستانش شناسايی و به اهواز منتقل و تحويل خانواده او شد. پزشکی قانونی علت قتل وی را خونريزی مغزی اعلام کرده است.
۶۲- سالار طهماسبی:
٢٧ ساله دانشجوی کارشناسی مديريت بازرگانی رشت، شنبه ٣٠ خرداد ۱۳۸۸در خيابان جمهوری به دليل اصابت گلوله به پيشانی جان باخت و دوشنبه ٢ تير۱۳۸۸ در قطعه ٢۵۴ به خاک سپرده شد.
۶۳- وحيدرضا طباطبايی:
۲۹ ساله ليسانس زبان انگليسی روز ٣ تير۱۳۸۸ در بهارستان به دليل اصابت گلوله به سر به قتل رسيد و ۶ تير ۱۳۸۸در قطعه ٣۰٨بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
۶۴- ميلاد يزدانپناه
۳۰ ساله در تظاهرات اعتراضی ۳۰ خرداد در۱۳۸۸خيابان آزادی با شليک گلوله نيروهای امنيتی جان باخت.
۶۵- واحد اکبری
۳۴ ساله، شغل آزاد در تاريخ ۳۰ خرداد ۱۳۸۸در خيابان ونک تهران بر اثر اصابت گلوله به پهلو به قتل رسيد و در تاريخ سه شنبه ۲ تير۱۳۸۸ در قطعه ۲۶۱ بهشت زهرا به خاک سپرده شد
۶۶- علی فتحعليان:
۲۰ساله دانشجوی رشته عمران در روز ۳۰ خرداد۱۳۸۸ وقتی از خانه اش در خيابان رودکی به سمت مسجد «لولاگر» می رفت، از بالای مسجد مورد اصابت گلوله قرار گرفته و دربيمارستان فوت می کند. خانواده وی پس از ۲ سال سکوت خود را در خصوص کشته شدن فرزندشان شکستند. پيکر او در قطعه ۹ بهشت زهرا دفن گرديده است.
۶۷- فرزاد جشنی:
جوان کرد و اهل آبدانان از توابع استان ايلام، دانشجوی رشته ادبيات، در اعتراضات مردمی بعد از انتخابات در خيابان وليعصر بر اثر ضربات باتوم زخمی شد که به بيمارستان طالقانی منتقل ميشود که پس از مدتی به دليل نامعلوم به بيمارستان لقمان فرستاده ميشود, سرانجام در تاريخ ۲۵/۳/۸۸ به دليل شدت ضربات از ناحيه سر , جان می بازد , پيکر فرزاد در مورخه ۳۰ خرداد ۸۸ در شهر آبدانان به خاک سپرده شد.
۶۸- احمد نعيم آبادی:
۲۵ ساله در اعتراضات ۳۰ خرداد ۱۳۸۸در ميدان آزادی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و پس از انتقال به بيمارستان رسول اکرم کشته می شود جنازه او را يک هفته بعد در ٣١ خرداد۸۸ به خانواده اش تحويل دادند. از اين خانواده خواسته شده بود که با دريافت ديه از پيگيری شکايت خود صرفنظر کنند ولی آنها ضمن مخالفت با پذيرفتن ديه کماکان خواستار شناسايی و مجازات آمران و قاتلين فرزندشان می باشند هر چند که تا کنون هيچ پاسخ صريحی در اين خصوص دريافت نکرده اند.
۶۹- هادی فلاح منش
۲۹ ساله ، اطلاعات زيادی از وی در اختيار نمی باشد تاريخ فوت وی از سوی بهشت زهرا ۲۴/۰۳/۱۳۸۸اعلام گرديده است. پيکر اودر بهشت زهرا ، قطعه ۲۵۶، رديف ۱۳۴، شماره ۳۳به خاک سپرده شده است.
۷۰-علی حسن پور:
۴۸ ساله ، حسابدار، متاهل و دارای ۲ فرزند. از اولين جان باختگان اعتراضات پس از انتخابات است. وی در تاريخ ۲۵ خرداد۸۸ در ميدان آزادی از بالای پايگاه بسيج مقداد از ناحيه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به قتل رسيد. جنازه او پس از ماهها پيگيری همسرش ،لادن مصطفايی بعد از ۱۰۵ روز به وی تحويل داده شد.
۷۱- عليرضا توسلی:
۱۲ ساله ، عليرضا همراه با پدرش در تاريخ ۸ مرداد۱۳۸۸ برای شرکت در چهلم ندا آقاسلطان به بهشت زهرا رفته بودند. در هنگام بازگشت لحظه ای دست عليرضا از دست پدرش جدا می شود، عليرضا بر اثر اصابت ضربه ی باتوم نيروهای امنيتی به سرش دچار خونريزی مغزی شده و به قتل رسيد. خانواده عليرضا بعد از ۴ روز، بالاخره روز ۱۲ مرداد توانستند جنازه او را از پزشک قانونی تحويل بگيرند. رسانههای دولتی علت مرگ او را تصادف در جاده ساوه اعلام نمودند.
۷۲- مرتضی سلحشور
بين تاريخ ۱۸ تا ۲۳ تير ماه ۸۸ بر اثر شدت ضربات وارد شده در زندان کهريزک جان باخت.
۷۳- مصطفی کاشانی رسا
مصطفی کاشانی رسا ، يکشنبه شب پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد هنگام سردادن شعار الله اکبر روی پشت بام ستاد انتخاباتی مهندس موسوی ، دراثر تهاجم نيروهای امنيتی کشته شد . مهاجمين به ساختمان ستاد ، پس از شليک گلوله به طرف وی ، او را از بالای بام ستاد به پائين پرتاب کردند و دراثر شدت جراحات وارده جان سپرد . او تنها فرزند ذکور خانوادهاش بود ودو خواهر بزرگتراز خود داشت . خانواده وی در اثر فشار وتهديد نيروهای امنيتی ، نتوانستند مراسم ختم وبزرگداشت او را در مسجد نزديک محل سکونت برپا دارند ولذا بناچارمراسم ختم او درمسجدی در سيدخندان برگزار شد
۷۴- سجاد قائد رحمتی
۲۰ ساله اهل شهرستان دورود استان لرستان . او به همراه خانوادهاش در اين شهر زندگی می@کرد .در تابستان به علت فقر برای کار به تهران رفته بود و در تظاهرات ۳۱ تير ماه به همراه پسر عمويش شرکت میکند و حوالی ايستگاه مترو نواب کشته شد.
۷۵- رامين قهرمانی:
۳۰ ساله در درگيریهای روزهای پس از انتخابات، مأموران از طريق دوربين مدار بسته يک بانک چهره رامين قهرمانی را شناسايی کرده و برای دستگيری وی به منزلش مراجعه می کنند. به دليل عدم حضور رامين در منزل مأموران به مادر او می گويند که فرزندش هرچه زودتر خود را معرفی کند. رامين ١۵ روز بعد از اينکه با پای خود برای دفاع از بی گناهيش رفته بود، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمايان بود، از زندان آزاد و پس از دو روز بر اثر جراحات وارده در آغوش مادر جان سپرد. او پس از آزادی به مادرش گفته که چندين روز از پا او را آويزان کرده اند. رامين قهرمانی پس از آزادی به دليل لخته های خون موجود در سينه اش در بيمارستان بستری و کشته می شود. خانواده وی تحت تدابير شديد امنيتی فرزند خود را به خاک سپردند.
۷۶- مهدی ستار نسب رازليقی
وی در روز بيست و پنچم خرداد ماه ۱۳۸۸ برای حضور در راهپيمايی مسالمت آميز از منزل خارج شد و پس از آن مفقود گرديد .خانواده او پس از دو ماه با مراجعه به بهشت زهرا با توجه به اينکه چهرهاش قابل شناسايی نبوده او را از روی لباسهايش شناسايی کردند.
۷۷- مجيد کمالی
۲۳ ساله، متولد يزد و ساکن محله امام شهر بود. وی از فعالان جنبش سبز بوده و در ساعت ٦ صبح روز ٣ شهريور ١٣٨٨ توسط نيروهای امنيتی دستگير شد و پس از چند ساعت جان سپرد. ساعت دو بعد از ظهر پيکر او توسط افراد ناشناسی به بيمارستان افشار يزد برده شد ولی مسئولان بيمارستان از تحويل گرفتن جنازه وی خودداری کردند.
۷۸- سيد علی حبيبی موسوی خامنه
۴۳ ساله خواهرزاده ميرحسين موسوی بود که در ۶ دی ۱۳۸۸ در جريان مراسم عزاداری روز عاشورا کشته شد. سيد علی موسوی در زمان مرگ دارای يک دختر ۱۷ ساله و يک پسر ۷ ساله بود. ابراهيم موسوی برادر او پيش از اين در جنگ کشته شدهاست. سيد علی موسوی ظهر ۶ دی ۱۳۸۸ (عاشورا) در جريان تظاهرات روز عاشورا توسط سرنشينان يک پاترول مشکی هدف گلوله از ناحيه سينه قرار گرفت و بعد از انتقال به بيمارستان ابن سينا واقع در فلکه دوم صادقيه جان باخت.پيکر او پس از کش و قوسهای فراوان تحويل خانواده شد و تحت تدابير شديد امنيتی شبانه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. علی رغم پيگيری قضايی خانواده موسوی در مورد شناسايیِ قاتلان فرزندشان تا کنون اين امر بی نتيجه بوده است.
۷۹- اميرارشد تاجمير
۲۵ ساله ، فرزند ايرج تاجمير و شهين مهينفر (گوينده و مجری پيش کسوت راديو وتلويزيون) در هجوم خودروهای نيروهای انتظامی به ميان مردم در ميدان وليعصر تهران در ۶ دی ماه ۱۳۸۸ (عاشورا) مورد اصابت شديد قرار گرفت و سپس همان خودروها از روی بدن نيمه جان او رد شدند. وی پس از انتقال به بيمارستان جان سپرد. او همچنين از صدابرداران راديو بوده است. . عصر روز شنبه ۱۲ دی ۱۳۸۸ و پس از يک هفته پيگيری خانواده شهيد تاجمير برای دريافت پيکر فرزندشان، در قطعه ۳۰۲، رديف ۱۶۶، شماره ۷ بهشت زهرا ، سريع و با عجله به خاک سپرده شد.
۸۰- مهدی فرهادی راد (بلائی)
۳۸ ساله در روز يک شنبه ۶ دی ماه ۱۳۸۸ ظهر عاشورا، دراثر اصابت ۲۵ گلوله ساچمهای به صورت و سر و سينه به قتل رسيد وی از خانوادهای مذهبی و از اهالی شهرری بوده است خانواده او شبانه به بهشت زهرا برده شده و آنگاه جنازه فرزند آن ها را که در حال دفن شدن بوده به آنان نشان می دهند.
۸۱- مصطفی کريم بيگی
۲۷ ساله ، شغل آزاد، تنها پسر خانواده. در روز عاشورا ( ششم ديماه ۱۳۸۸) در خيابان انقلاب با شليک گلوله به پيشانی کشته می شود. بر روی جنازه وی هيچ اثری از شکستگی ، زخم يا کبودی نبوده و فقط يک سوراخ مربوط به گلوله بر روی پيشانی اش وجود داشته است .جسد وی ۲۱ دی ماه از سوی خانواده شناسايی و روز چهارشنبه بيست و سه دی ۱۳۸۸ بعد از ظهر با خانواده وی تماس گرفته ميشود که در ساعت ۸.۳۰ شب در بهشت زهرا مراسم تدفين در حال انجام شدن است و وی در تاريکی شب دفن می گردد.به خانواده او پيشنهاد دريافت ديه داده می شود که از سوی آنها رد می شود. آنان خواستار پيگيری قضايی شناسايی قاتلان فرزندشان و آزادی همه زندانيانِ هستند.
۸۲- شاهرخ رحمانی
۲۶ ساله ، وی در روز عاشورا ( ششم ديماه ۱۳۸۸) ودر چهار راه ولی عصر توسط خودروی نيروی انتظامی زير گرفته شد و به قتل رسيد. نيروهای امنيتی به شرطی پيکر او را تحويل خانوادهاش دادند که هيچ گونه مصاحبه ای انجام ندهند و علت درگذشت او را تنها تصادف عنوان کنند . پيکر وی ۹ دی ماه ۸۸همزمان با پيکر سيدعلی موسوی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
۸۳- امير اسلاميان
دانشجوی کرد دانشگاه ياسوج و عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در همدان که به طور مشکوکی به قتل رسيد. او از فعالان دانشجويی بوده که به علت شرکت در فعاليتهای صنفی و سياسی همواره مورد فشار و احضار به کميته انضباطی قرار می گرفته است و به علت صحبتها و افشاگريهايش به دانشگاه همدان تبعيد می گردد و بعد از يک ترم به علت گزارش دانشگاه ياسوج مجددا به ياسوج بازگشته و در تابستان ۸۷ به طور قطعی از دانشگاه ياسوج اخراج می گردد. وی پس از انتخابات بخاطر شرکت فعال در فعاليتهای انتخاباتی ستاد مهدی کروبی در همدان ، خود را از نيروهای امنيتی مخفی می کند اما بعد از چند روز در آذر ۱۳۸۸ به طرزی مشکوک به قتل می رسد. جسد اين جوان حوالی روستای محل سکونت خود روستای “چراخوال” واقع در شهرستان بوکان پيدا شد.
۸۴- شهرام (عباس) فرج زاده طارانی
۳۵ ساله يکی از کشتهشدگان اعتراضهای روز عاشورا در ۶ دی سال ۱۳۸۸ در ميدان وليعصر تهران بود که توسط خودروی نيروی انتظامی زير گرفته شد. از وی يک دختر ۵ ساله به يادگار مانده است.فيلم زير گرفته شدن وی توسط خودروی نيروی انتظامی در سايتهای زيادی منتشر شد ولی فرمانده انتظامی تهران اين امر را تکذيب نمود و فيلم را جعلی دانست. يکی از شاهدان کشته شدن وی ليلا توسلی بود که پس از شهادت در اين خصوص در مصاحبه با رسانه ها، از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ۲ سال زندان محکوم گرديد
۸۵- شبنم سهرابی
۳۴ ساله از کشتهشدگان اعتراضهای انتخابات رياست جمهوری ايران در روز عاشورا در ۶ دی سال ۱۳۸۸ می باشد .وی يک مادر مجرد بود که خود و دختر کوچکش نگين را سرپرستی میکرد. در جريان درگيریها و اعتراضات روز عاشورای سال۱۳۸۸ در ميدان وليعصر خودروی نيروی انتظامی چندين بار از روی وی رد شد. فرمانده نيروی انتظامی، ادعا کرد که خودرو پليس ربوده شدهبود
او در روز حادثه، برای گرفتن نذری از منزلش در خيابان شادمان خارج شده وديگر بازنگشت. پيکر او ۲۰ روز بعد در سردخانه کهريزک به خانواهاش تحويل دادهشد.مراسم خاکسپاری سهرابی تحت تدابير شديد امنيتی در قطعه ۸۶ بهشت زهرا برگزار شد. مادر وی تا مدتها در خصوص ماجرای قتل فرزندش سکوت کرده بود. نگين دختر کوچک شبنم سهرابی نيز پس از کشته شدن مادرش دچار افسردگی شد.
۸۶- فاطمه سمسارپور
از کشته شدگان ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ می باشد او مقابل منزلش با شليک يک گلوله از پا در آمد. وی در آن روز به همراه پسربزرگش کاوه مير اسدالهی ، مقابل در منزلاش که در يکی از کوچههای منتهی به خيابان آزادی قرار دارد، حاضر شد. و بر اثر شليک يکی از ماموران لباس شخصی به اعتراضش درباره رعايت امنيت خانهاش کشته شد. در جريان اين حادثه پسرش و يکی از همسايگان گلوله خورده و به شدت زخمی شدند. مرد همسايه و فرزند فاطمه از اين حادثه جان سالم به در بردند. پيکر وی با پيگيريهای بسيار به خانواده او تحويل شد اما اجازه برگزاری مراسم در تهران داده نشد و خانواده به ناچار در يکی از شهرستانهای شمالی (بابل) مراسمی کوچک برگزار کرده و او را به خاک سپردند.
۸۷-علی شاه نظر
٤١ ساله ،در جريان دستگيریهای روز قدس بازداشت شد، .وی از فرانسه به ايران بازگشته بود و سه روز بعد جنازهاش به خانواده تحويل داده شد .جزئيات نحوه قتل علی شاه نظر روشن نيست. آنچه مسلم است اين است که او پس از دستگيری کشته شده است.
۸۸- ---- معزز(مرد)
٢٧ ساله، از نام کوچک او اطلاعی در دست نيست. از جانباختگان اعتراضات ٣٠ خرداد ماه ۱۳۸۸ مردم تهران نسبت به نتايج انتخابات رياست جمهوری است. او حوالی ميدان آزادی با اصابت گلوله به چشمش کشته شد.
۸۹- جهانبخت پازوکی
بنا بر اطلاعات موجود، احتمالا وی ۵۰ ساله بوده و در روز پنج شنبه ٦ دی ١٣٨٨، در روز عاشورا در خيابان کشته شد. علت مرگ وی نيز نامشخص است. پيکر او در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. اطلاعات بيشتری از او در دست نيست.
۹۰- هادی فلاحمنش
۲۹ ساله، دارای شغل آزاد، از مکان کشته شدن او اطلاعی در دست نيست.پيکر وی در قطعه ۵۳ بهشت زهرا دفن شده است.
۹۱- حسن کاظمينی
۱۹ ساله، بنابر اظهارات پدر بزرگش وی هنگام شرکت در تظاهراتهای اعتراض آميز به نتايج انتخابات رياست جمهوری در ميدان انقلاب کشته شده است. اطلاعات بيشتری از او در دسترس نيست.
۹۲- آرمان استخری پور
١٨ ساله از شيراز ، در در گيری های تيرماه ۱۳۸۸ در محله ابيوردی مورد اصابت باتوم قرار گرفت و به کما رفت. او روز دوشنبه ٢٢ تير ۱۳۸۸جان باخت. علت فوت او مرگ مغزی اعلام شده است. پيکروی سه شنبه ٢٣ تير در دارالرحمه شيراز به خاک سپرده شد
۹۳- امير کويری
۲۰ ساله
۹۴- سالار قربانی پارام
۲۲ ساله، در تظاھراتهای اعتراض آميز انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ جان باخت.حکومت علت فوت او را تصادف اعلام کرد. اطلاعات ديگری از مکان و نحوه کشته شدن وی در دست نمی باشد.
۹۵- پويا مقصود بيگی:
دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه. او در تاريخ ٣٠ خرداد ٨٨ توسط نيروهای امنيتی کرمانشاه دستگير و مورد شکنجه و ضرب و جرح قرار می گيرد و پس از آزادی به علت عوارض ناشی از شکنجه فوت می کند. مادرش بهجت (زهرا) نوذری که در جوانی همسر خود را از دست داده بودو به تنهايی ۲ فرزند خود را بزرگ کرده بود برای اعتراض و دادخواهی به کشته شدن فرزندش بدن خود را گل گرفته و در مقابل اداره اطلاعات کرمانشاه به تنهايی تحصن کرده بود که او نيز بازداشت می گردد. نهايتا پيگيری های خانواده در خصوص علت کشته شدن فرزندشان به جايی نمی رسد.
۹۶- محمدحسين فيض
۲۶ ساله ، در راهپيمايی اعتراضی روز شنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۸۸ در خيابان آزادی در نزديکی پايگاه بسيج مقداد به علت اصابت گلوله به پشت سرش به قتل رسيد. پيکر وی در قطعه ٢۵٧ بهشت زهرا رديف ٣١ شماره ۲۵ دفن گرديده است. پدر فيض در مصاحبه با رسانههای دولتی و نيز مخالف دولت فرزندش را بسيجی و عاشق ولايت دانست وی کسانی که بحث تقلب در انتخابات را مطرح کردند عامل کشته شدن فرزندش می داند.اما يکی از اعضای خانواده فيض در مصاحبه ديگری محمد حسين را معترض به نتايج انتخابات و ديدگاه او با پدرش را متفاوت دانست.
۹۷- مهرداد حيدری:
روزنامه نگار روزنامه خراسان و هفته نامه نسيم مشهد بوده روز يکشنبه ۲۱ تير ۱۳۸۸به طرز مشکوکی به قتل رسيد. او در آخرين يادداشت خود در روزنامه خراسان رضوی در روز شنبه ۲۰ تير از وزارت اطلاعات به سبب رفتار خشونت آميز با جوانان معترض به منظور کسب اعتراف دروغين انتقاد کرده بود.
۹۸- رامين پوراندرجانی
۲۶ ساله ، متولد شهر تبريز ،وی پزشک وظيفه بازداشتگاه کهريزک بود که بسياری از جان باختگان اين بازداشتگاه را معايته کرده بود .وی در تاريخ ۱۹ آبان ماه ۱۳۸۸ در ساختمان بهداری نيروی انتظامی تهران به صورت مرموزی درگذشت. مقامات مسئول، ابتدا علت مرگ او را سکته قلبی هنگام خواب و در تاريخ ۱۰ آذر ۱۳۸۸ عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران علت مرگ را «مسموميت دارويی» اعلام کرد و امکان خودکشی را نيز در دست بررسی دانست. در نهايت هم پزشکی قانونی اعلام کرد مرگ اين پزشک جوان به علت مسموميت بوده است. بسياری علت مرگ وی را شهادت در دادگاه عليه مجريان زندان کهريزک می دانند. او پس از ديدار و ارائه اطلاعاتی پيرامون جزئيات شکنجهها و عوامل آن در کهريزک نگران جان خود بوده است نهايتا مسئولان از کالبد شکافی جسد وی نيز جلوگيری کردند .
۹۹- علی فتوليان
دانش آموز، در تاريخ ۱۸ تير ۱۳۸۸ در مقابل مسجد لولاگر تهران به علت شليک گلوله کشته شد.
۱۰۰- مهدی نيلفروش زاده
اهل اصفهان و دانشجوی ارمنستان بوده است. بر اساس اخبار تاييد نشده، ماموران پس از شناسايی او در مراسم۱۳ آبان۱۳۸۸ به قصد بازداشت اين جوان دانشجو به منزل پدری او رفته و با او و خانواده اش درگير شدند، در جريان اين درگيری وی با اسلحه نيروی انتظامی کشته می شود.
۱۰۱-لطفعلی يوسفيان
۵۶ ساله، کارمند. که در درگيری های اعتراضات به نتايج انتخابات رياست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸ با استنشاق گاز اشک آور دچار مشکلات تنفسی می شود که پس از چند روز در بيمارستان ابن سينا تهران جان خود را از دست می دهد. آقای يوسفيان يکی از بستگانِ نزديک علی حسن پور است که در راهپيمايی روز ۲۵ خرداد با اصابت گلوله کشته شده بود. خانواده وی به منظور تسريع در تحويل گرفتن جسد و جلوگيری از دردسرهای احتمالی علت مرگ وی را ايست قلبی اعلام کردند.
۱۰۲-محمد جواد پرنداخ
۲۵ ساله دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان و اهل گيلان غرب بود که پس از شرکت در تجمعِ اعتراضیِ دانشجويانِ اين دانشگاه پس از دهمين دوره ی انتخابات رياست جمهوریِ ۸۸ چندين بار احضار و بازجويی شده بود، اما در روزی که بايد به اداره اطلاعات اصفهان مراجعه می کرد، جسد وی در زيرپل واقع دربلوار کشاورز اصفهان يافته و به خانواده اش تحويل داده شد. مقامات دولتی اعلام کردند که وی خودکشی کرده است. ولی خانواده او پس از يکسال سکوت خود را شکستند و اعلام کردند فرزندشان خودکشی نکرده است.
۱۰۳-حسين غلام کبيری
۱۸ ساله ، طبق گزارش کيهان در شامگاه روز ۲۵ خرداد ۸۸ به وسيله يک دستگاه خودروی پرايد در منطقه سعادت آباد تهران زير گرفته شد و چند ساعت بعد به دليل خونريزی داخلی جان خود را از دست داد. رسانه ها و منابع حکومتی غلام کبيری را از بسيجيان فعال حوزه ۳۵۵ امام حسن مجتبی (ع) ناحيه مقاومت بسيج ری معرفی کردند.
غلام کبيری تنها قربانیِ راهپيمايی ۲۵ خرداد است که دستگاه قضايی اقدام به بررسی علل کشته شدن وی کرده و دادگاهی برای محاکمه ی متهمِ به قتلِ او برگزار شد.
۱۰۴- محمد علی راسخی نيا
۴۰ ساله در اعتراضات روز عاشورا در تاريخ ۶ دی ۱۳۸۸بر اثر اصابت ساچمه شکاری کشته شد .وی دارای دو فرزند می باشد. پيکر وی در قطعه ۳۰۴ رديف ۸۵ شماره ۵بهشت زهرا دفن گرديده است
۱۰۵- محسن انتظاری
به احتمال زياد و بنابر اظهارات يکی از آزادشدگان بازداشتگاه کهريزک وی يکی از کشته شدگان کهريزک می باشد که اطلاعات چندانی از وی در دست نمی باشد تاريخ فوت او از ۱۸ تا ۲۳ خرداد ماه می باشد
۱۰۶- حسام حنيفه
۱۹ ساله،کارمند يک شرکت نقشه کشی، در تظاهرات اعتراض آميز روز ۲۵ خرداد۱۳۸۸ در برابر پايگاه بسيج مقداد، بر اثر اصابت گلوله کشتهشد.رسانه های دولتی تلاش زيادی کردند تا او و خانواده اش را حامی دولت نشان دهند ولی مادر حسام اين موضوع را تکذيب نمود. شکايت خانواده او در خصوص معرفی قاتل فرزندشان علی رغم پيگيريهای فراوان تا کنون بدون نتيجه بوده است .
۱۰۷- صانع ژاله
۲۶ ساله دانشجوی رشته هنرهای نمايشی دانشگاه هنر تهران و از کردهای سنیمذهب بود که در جريان اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بر اثر برخورد گلوله کشته شد.ابتدا از سوی رسانههای دولتی او را يک بسيجی عنوان کردند و کارت بسيج وی را در تلويزيون نمايش دادند. خانواده او نيز برای تائيد اين امر تحت فشار زيادی قرار گرفتند در حاليکه برادر او قانع ژاله ادعاهای مبنی بر بسيجی بودن او را تکذيب کرد و گفت کارت بسيج همان روز کشته شدن برادرشان برای او از طرف حکومت صادر شدهاست.
مراسم تشييع پيکر وی در روز ۲۷ بهمن۱۳۸۹ با حضور انبوهی از جمعيت از دانشگاه هنر تا دانشگاه تهران برگزار شد. اين مراسم به صحنه درگيری طرفداران و مخالفان حکومت تبديل شد به نحويکه از اوايل صبح دانشگاه هنر به اشغال نظاميان طرفدار حکومت درآمده بود و تعدادی از دانشجويان مورد حمله قرار گرفته و شماری نيز دستگير شدند، و عملا نيز دانشجويان اجازه شرکت در تشييع جنازه را نداشتهاند. برادر صانع آرزوی او را اينگونه بيان می کند : صانع آرزويش اين بود که مثل بهمن قبادی( کارگردان) در خدمتِ ملتش باشد.
۱۰۸- محمد مختاری
۲۲ ساله ،دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه شاهرود،در جريان اعتراضات جنبش سبز درروز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در خيابان رودکی تهران پنجاه متر مانده به خيابان توحيدو به ضرب گلوله مستقيم به پيشانی کشته شد. رسانههای حکومتی ابتدا سعی کردند او را بسيجی و عوامل فتنه را عامل کشته شدن وی معرفی کنند ولی فعاليتهای اينترنتی محمد خلاف اين را نشان می داد. او در آخرين پست فيس بوک خود نوشته بود : « خدايا ايستاده مردن را نصبيم کن که از نشسته زيستن در ذلت خسته ام.»
.مراسم تشيع جنازه محمد مختاری با حضور ماموران لباس شخصی برگزار شد.به طوريکه خانواده مختاری فقط نظارهگر بودند و در مراسم ختم عزيزشان اجازه هيچ دخل و تصرفی نداشتند. و تمامی مراسم توسط نيروهای لباس شخصی و ناشناس انجام شد.خانواده مختاری خواستار تعقيب قضايی و مشخص شدن قاتل او شدند.
۱۰۹- اميرحسين تهرانچی
۲۲ ساله در جريان اعتراضات جنبش سبز درروز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بر اثر شليک گلوله کشته شد ابتدا رسانه های دولتی منکر کشته شدن وی شدد. ليکن جهت جلوگيری از اطلاع رسانی، خانواده وی تحت فشارهای امنيتی زيادی قرار گرفتند. تحويل پيکر وی به خانواده اش، پس از اخذ تعهد مبنی بر عدم اطلاع رسانی صورت گرفت و در ۴ اسفند۱۳۸۹ تحت تدابير امنيتی در بهشت زهرا در قطعه ۳۱۲ به خاک سپرده شد.
۱۱۰- حامد نورمحمدی
دانشجوی خرم آبادی ترم ۴ رشته زيست شناسی دانشگاه شيراز، ساکن خوابگاه دستغيب، در جريان اعتراضات جنبش سبز در اول اسفند ۱۳۸۹و بزرگداشت شهدای ٢۵ بهمن ۱۳۸۹ در شيرازکشته شد. به گفته شاهدان عينی، حامد نورمحمدی از پل روگذر حد فاصل ميدان دانشجو و ميدان نمازی توسط ماموران امنيتی به پايين پرت شده و پس از برخورد ماشين در سطح خيابان پايين (خيابان ساحلی) جان خود را از دست داد.خانواده وی در خصوص نحوه کشته شدن فرزندشان سکوت کرده اند.
۱۱۱- بهنود رمضانی
۱۹ ساله ، دانشجوی ترم دوم رشته مهندسی مکانيک دانشگاه نوشيروانی بابل. درپی اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ اسفند ۱۳۸۹ (شب چهارشنبه سوری ( بر اثر ضربات باتوم نيروهای بسيج در ميدان ۲۲ نارمک تهران مورد مورد ضرب و جرح شديد واقع گرديد و دچار شکستگی از ناحيه استخوانهای دست و پا و گردن و ضربه مغزی گرديد پيکر وی به بيمارستان الغدير تهران منتقل شدو در روز ۲۶ اسفند ۱۳۸۹ خانواده اش جسد وی را از پزشک قانونی تحويل گرفته و در روز ۲۷ اسفند، در روستای قراخيل از توابع شهرستان قائم شهر به خاک سپردند. رسانه های دولتی علت مرگ او را مرگ بر اثر انفجار نارنجک دست ساز توسط خود وی اعلام کردند اما در گزارش اوليه پزشکی قانونی به "مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر" اشاره گرديده است .
۱۱۲- عليرضا صبوری مياندهی
۲۲ ساله ،از مجروحان اعتراضات مردمی به نتايج انتخابات رياست جمهوری در تاريخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ بود که در مقابل پايگاه بسيج ۱۱۷ گردان عاشورا مورد اصابت گلوبه قرار گرفت که به کمک مردم به بيمارستان منتقل و پس از جراحی و خارج کردن تکه هايی از گلوله به مدت يک ماه در کما به سر برد. پس از به هوش آمدن وی خانوده اش که تا آن زمان در بی خبری مطلق به سر می بردند، ادامه درمان وی را در خانه ادامه دادند. يازده ماه پس از بيست و پنج خرداد ۸۸،خانواده اش او را با مشکلات زيادی از کشور خارج و راهی ترکيه و پس از اخذ پناهندگی به بوستون آمريکا اعزام میکنند. ولی ، پس از ۸ ماه به علت عوارض ناشی از وجود قسمتهايی از گلوله در بافت مغز، سر انجام در ۲۶ آبان ۱۳۹۰ عليرضا صبوری جان سپرد و پس از حدود ۲ ماه، و به درخواست خانوادهاش، پيکرش را در شهر برلين آلمان به خاک سپردند.