ترجمه: نرگس رضایی
افسونگر
مدتهاست که محمود احمدینژاد، برای انتخابات ریاستجمهوری پیشروی ایران، وارد بازی تازهای شده است. بازیای که مبنای آن انتخاب نزدیکترین فرد به خود در جایگاه ریاست قوه مجریه است. فردی به نام «اسفندیار رحیممشایی» که مخالفان احمدینژاد از او بهعنوان «افسونگر» یاد میکنند. حالا شواهد حاکی از آن است که اسفندیار رحیممشایی 52 ساله هم پا به عرصه رقابت خواهد گذاشت. اما این مرد کیست: او همان کسی است که چندین بار از سوی برخی روحانیون و گروههای سیاسی سنتی در ایران به دلیل سخنان بیپروایش مورد انتقاد قرار گرفت؛ همان کسی که گفت: ایرانیها با همه مردم و ملتها حتی اسراییل دوست هستند. همان کسی که ایالات متحده را با عنوان یکی از کشورهای بزرگ و خوب دنیا ستود. سخنان مشایی برای بسیاری از روحانیون و اصولگرایان ایرانی ناخوشایند بود و در همان زمانها بود که بحث «جریان انحرافی» بهعنوان لقب جدید اسفندیار رحیممشایی و حامیانش مطرح شد؛ «جریان انحرافی» که ریشه آن از اطرافیان رییسجمهور دو دورهای ایران، نشات گرفته و پرورانده شده بود. اما اقدامات احمدینژاد در این شرایط، نگاهها به او و مرد نزدیکش را تغییر داده است. گرچه همین دیدگاههای تغییر یافته به رییسجمهوری کنونی ایران و حامیانش از دید غرب و داخل ایران هم با یکدیگر بسیار متفاوت است. از دید غرب، محمود احمدینژاد رییس دولتی است که بعد از دو دوره ریاستجمهوری، دیگر محبوب اصولگرایان نیست و به چهرهای مخالف برای اکثریت روحانیون ایرانی بدل شده است. اما در داخل کشور او یک «پوپولیست ناسپاس» است که بارها و بارها مواضعی ناهمخوان با دیدگاههای روحانیون صاحبنام ایرانی داشته است. کسی که روحانیت حامی او بود اما حالا در مقابل همان روحانیت قرار گرفته است. کسی که در داخل هنوز هم از او بهعنوان ادامه مدل «پوتین – مدودوفی» با ورژن ایرانی یاد میکنند و معتقدند شاید در انتخابات ریاستجمهوری بعدی هم جایگاه محمود احمدینژاد توسط مشایی حفظ شود. آنچه در استادیوم آزادی تهران اتفاق افتاد، بخشی از تلاش محمود احمدینژاد برای تثبیت نام همراه و همیارش بود. اما شاید هم خبری از «افسون» نباشد اینکه مشایی یک سوپاپ اطمینان برای رییسجمهوری دو دورهای ایران است. رییسجمهوری که هنوز شماری از افراد نزدیکش در دولت متهم به سوءمدیریت و سوءاستفاده مالی هستند.دو مرد، دوستان نزدیکی هستند که از سال 1980 میلادی همدیگر را میشناختند. هر دو در نهادهای اطلاعاتی ایران صاحب پست بودند. باز هم شاید خبری از افسون و سحری نباشد. شاید کل ماجرا نسبت خانوادگی این دو مرد با هم است؛ اینکه پسر ارشد رییسجمهوری، همسر دختر اسفندیار رحیممشایی است. محمود احمدینژاد در سخنرانی اخیر خود گفت: من میتوانم شهادت بدهم که این مرد (مشایی) همه انسانها را دوست دارد.
شرق