به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۹۳

یاد سیمین بهبهانی در تالار وزارت کشور گرامی داشته شد

طنین«کولی» ، همزمان با اغمای «سیمین»
کنسرت همایون شجریان و تهمورس پورناظری یک غایب بزرگ داشت
 دومین قطعه این اجرا یعنی «کولی» که با همراهی تهمورس پورناظری اجرا شده یاد سیمین‌بانو را در تالار وزارت کشور طنین‌انداز کرد به‌خصوص آنجایی که می‌گفت: «کولی کنار آتش رقص شبانه‌ات کو/ شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟» و در آن بخش که همایون انگار از زبان همه کسانی که نگران وضعیت سیمین بهبهانی بودند، گفت: «می‌رفت و گرد راهش از دود آه‌تیره/ نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/ سودای همرهی را گیسو به باد داده/ رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده... .»


نخستین شب کنسرت «چرا رفتی» همایون شجریان و تهمورس پورناظری یک غایب بزرگ داشت.
خالق دوقطعه به یادماندنی تازه‌ترین آلبوم این‌دو یعنی کولی و چرا رفتی درست همان زمان که گروه، خود را برای ورود به صحنه آماده می‌کرد در بیمارستان لحظات سختی را می‌گذراند. سیمین بانوی غزل ایران چندساعت قبل‌تر به دلیل مشکلات قلبی به بیمارستان منتقل شده بود و در آن ساعات تحت نظر دکترها در آی‌سی‌یو وضعیت نامشخصی داشت.

عوارض بیماری ریوی باعث شده بود تا بانوی غزل دچار مشکل قلبی شود و به کما برود. انتشار خبر بیماری و بستری‌شدن سیمین بهبهانی بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر را نگران و ناراحت کرد و گروهی نیز به اشتباه خبر درگذشت او را منتشر کردند. این اتفاق حتی به سخنگوی دولت آمریکا و وزارت امورخارجه این کشور هم رسید و آنها در صفحه فیس‌بوک رسمی‌شان با انتشار قطعه‌ای از اشعار بهبهانی این خبر را منتشر کردند و به «ملت ایران» تسلیت گفتند.

https://www.youtube.com/watch?v=B63nlNZ-An4
اما خالق کولی با آنکه وضعیت ثابتی نداشت و بیهوش بود؛ نفس می‌کشید؛ هرچند همزمانی انتشار خبر بیماری و به کمارفتن سیمین بهبهانی اولین شب این کنسرت را تحت تاثیر خود قرار داد. سالن وزارت کشور خیلی زودتر از آنچه همه فکر کنند پر از جمعیت شده بود. از ساعتی قبل از نخستین اجرا خیابان‌های اطراف فاطمی در ازدحام کسانی بود که آمده بودند بعد از هشت‌سال آواز همایون شجریان را بشنوند. خیابان شهیدگمنام و ورودی اتوبان کردستان با حضور کسانی بند آمده بود که می‌خواستند بعد از سال‌ها نخستین اجرای موسیقی را در تالار وزارت کشور ببینند.

اجرا اما سر وقت آغاز نشد. همین موضوع سبب شد تا مردم با دست و سوت از گروه بخواهند روی صحنه بیایند. اولین نفر همایون شجریان و بعد از او تهمورس پورناظری به روی صحنه آمد. شاید همه منتظر بودند تا او اجرای خود را با تصنیف چرا رفتی سیمین بهبهانی آغاز کند؛ اما با شعری از مولانا آغاز کرد: «چه کنم که من بسی وسوسه‌مندم / گه از آن سوی کشندم گه از این سوی کشندم... .» اینجا بود که«نه فرشته‌ام نه شیطان» با شعری از حسین منزوی آغاز‌گر این کنسرت شد. اما دومین قطعه این اجرا یعنی «کولی» که با همراهی تهمورس پورناظری اجرا شده یاد سیمین‌بانو را در تالار وزارت کشور طنین‌انداز کرد به‌خصوص آنجایی که می‌گفت: «کولی کنار آتش رقص شبانه‌ات کو/ شادی چرا رمیده؟ آتش چرا فسرده؟» و در آن بخش که همایون انگار از زبان همه کسانی که نگران وضعیت سیمین بهبهانی بودند، گفت: «می‌رفت و گرد راهش از دود آه‌تیره/ نیلوفرانه در باد پیچیده تاب خورده/ سودای همرهی را گیسو به باد داده/ رفت آن سوار و با خود یک تار مو نبرده... .»

بعد از اجرای دل‌به‌دل و چونی بی‌من و شتک و در حصار شب و اجرای نوستالژیک مردان خدا ساخته کیخسرو پورناظری که همه با صدای شهرام ناظری آن را به خاطر داشتند، نوبت به تصنیفی رسید که نه‌تنها نام خود را به کنسرت داده بود که بیش از پیش یاد سیمین بهبهانی را به قلب پایتخت کشاند؛ تصنیفی که با صدای همایون شجریان برای گوش بسیاری آشناست و بارها و بارها شنیده شده است و در این اجرا نیز بسیاری همزمان با او زیر لب زمزمه کردند: «چرا رفتی چرا من بی‌قرارم/ به سر سودای آغوش تو دارم / نگفتی ماه‌تاب امشب چه‌زیباست/ ندیدی جانم از غم ناشکیباست» با آنکه اجرای این قطعه به دلیل جملات آوایی در اجرای زنده بسیار سخت است، اما همایون شجریان در نخستین شب، خوب از پس آن برآمد و این اجرا با استقبال و تشویق زیاد مردم روبه‌رو شد. این کنسرت در نخستین شب مانند کنسرت‌های قبلی شجریان با درخواست مردم برای اجرای«مرغ سحر» همراه شد؛ قطعه‌ای از مرتضی نی‌داوود بر روی شعری از ملک‌الشعرای بهار که با این روزها که سالروز مشروطیت را پشت‌سر گذاشتند هم همخوانی داشت و یاد شجریان پدر را روی صحنه زنده می‌کرد. اما همایون و تهمورس قطعه دل‌به‌دل را اجرا کردند با شعری از هومن ذکایی که می‌گوید: دل سپرده‌ام من به روی تو/ بر دل من است آرزوی تو/ بخت آینه باشدم اگر/ می‌نشاندم روبه‌روی تو.»