گیسو شاکری
چنان با چشمان بهت زده و صدای نرم و شگفت زده، به خبر کشتار هزاران هزار زندانی سیاسی مجاهد و کمونیست و آزادیخواه در زندان ها، عکس العمل نشان می دهند که گویی نخستین بار است که خبر این فاجعه ی هولناک را می شنوند.
چنان با چشمان بهت زده و صدای نرم و شگفت زده، به خبر کشتار هزاران هزار زندانی سیاسی مجاهد و کمونیست و آزادیخواه در زندان ها، عکس العمل نشان می دهند که گویی نخستین بار است که خبر این فاجعه ی هولناک را می شنوند.
باید پرسید، شما، اگر در این سالیان دراز، صدای ضجه ی خانواده ها را نشنیده و پنجه به خاک کشیدنشان را برای پیدا کردن اجساد عزیزانشان ندیده و و در باره ی آن نشنیده بودید و از برگذاری بزرگداشت های قتل عام شده گان در کشورها و شهرهای گوناگون در خارج از کشور که هر ساله برگذار می شود، خبردار نشده بودید، اخبار روزنامه های خودتان که خبر از مهدورالدم بودن مخالفان می داد را که خوانده بودید.
خاطرات منتظری را که خوانده بودید. حال می گوییم نشنیده بودید. حال می گوییم ندیده بودید،
خود در این فاجعه سهیم نبودید و با افتخار به دنبال امام جانی اتان و دوره ی طلایی اش راه نیفتاده بودید.
اول که گفتید، همه بی اطلاع بوده اید. بعدا گفتید که همه می دانستید و مخالف بودید.
بعد از آن گفتید که، فقط چند نفر اشتباه عمل کردند و سرانجام، همگی برای نجات نظام هولناک جمهوری اسلامی، خواهان دیالوگ و گفتگوی باز در مورد این جنایت شدید.
این سناریو مربوط به خارج نشینان اصلاح طلب نظام و تعدادی از جناح های مختلف هوادارنظام در داخل است.
راستی دیالوگ با چه کسی؟ مگر با دیالوگ میتوان درباره ی این نسل کشی به جایی رسید؟
سناریوی دیگر مربوط به خود جانیان است:
اول گفتند که علت اعدام ها عملیات فروغ جاویدان مجاهدین خلق ایران بوده است .
بعدا گفتند اگر در جریان این اعدام ها بودند، خود نیز از مخالفان بودند.
پس از افشای نوارمنتظری گفتند، از آن چه اتفاق افتاده است، با خبر هستیم، همه چیز را هم می دانستیم، آن چه اتقاق افتاده مورد تایید ماست و نه تنها پشیمان نیستیم بلکه افتخار هم می کنیم که دست به این کشتارها زدیم.
نظام را نجات دادیم.در غیر اینصورت در چشم بهم زدنی مجاهدین تا تهران هم آمده بودند .
چه نجات دادنی! بر بستری از خون و خوف و ترس و وحشت هر روزه از برملا شدن جنایت هایتان.
اما تفسیرتان و حرفتان در خارج و داخل هر چه باشد و شما از هر کدام از این جناحها که باشید، تفاوتی نمی کند.
هیات مرگ، لشکر مرگ است.لشکری برای مرگ و نابودی یک نسل.
شما از ولی فقیه و رییس جمهور و نخست وزیر و خبرگان و دادستان انقلاب و وزیر اطلاعات و ماموران و مزد بگیران کوچک و بزرگ، فرمانده هان سپاه و بازجو و شکنجه گر و تیر خلاص زن و مامور آماده کردن دارها و کندن گودال هاو تمام دیگر ماموران اجرایی کوچک و بزرگ در همه ی سطوح و همه در یک لشکر حرکت کرده اید تا یک نسل را نابود کنید.
حالا هم آن جلاد بیرحم و شقی تان پورمحمدی که به راستی فرزند خلف آن جلاد بزرگ، خمینی است، پس از افشای انکارناپذیر نوار مکالماتش با منتظری با وقاحت می گوید:
"مجاهدین ملات زیر خاکی در آورده اند" در نگاه این آخوند جلاد، سرهزاران هزار انسان بی گناه که بر سر دار رفته است، ملات است ، ملاتی که از زیر خاک بیرون آورده شده است.
دیر نباشد که یک یک تان بر صندلی متهمین جنایت بر علیه بشریت در دادگاههای بین المللی بنشینید و پاسخگوی ننگتان باشید ای جانیان. زهی ننگ و شرم بر تمامی کوچک و بزرگتان که نفرت انگیزید.
تاریخ بر شما قضاوت خواهد کرد. نه این جنایت را فراموش می کنیم و نه شمایان را می بخشیم.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
زنده باد آزادی آزادی آزادی
گیسو شاکری
۳۱ اگوست ۲۰۱۶