به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۹۵

لنینیستی که کاخ سفید را تصرف کرد

برخی حتی مدعی شده‌اند که رئیس‌جمهور واقعی آمریکا اوست و نه دونالد ترامپ. نامش استیو بنن است و استراتژیست بلندپایه و ایدئولوگ دولت دونالد ترامپ.
روز ۱۲ نوامبر سال ۲۰۱۳ بود که استیو بنن با افتخار اعلام کرد که «او یک لنینیست است» 
و گفت هدف اصلی او نیز مانند هدف لنین نابودکردن ماشین دولتی است. 
او خواستار درهم‌شکستن سیستم سیاسی موجود آمریکاست و به هیچ محدودیت و مانعی در این کار توجه نمی‌کند. 
بنن خود را نه پوپولیست می‌داند و نه یک ناسیونالیست سفید‌پوست؛ آن‌گونه که منتقدانش درباره او می‌گویند؛ بلکه خود را لنینیست می‌خواند. 
لنینیستی که بیشتر به الزام‌های اقتصاد توجه دارد و از این راه بر آن است نظم جدیدی برپا کند.

شعارهای «صلح برای مردم»، «زمین برای کشاورزان» و «همه قدرت در دست شهروندان» دقیقا همان شعارهایی بود که لنین با طرح آنها اقشار محروم جامعه روسیه را به سمت خود جلب کرد و با اتکا بر این نیروی اجتماعی پرشمار، قدرت سیاسی را به چنگ آورد. «انتقال قدرت به توده‌ها»، «احیای عظمت ازدست‌رفته آمریکا» و «نخست آمریکا» شعارهایی است که مطابق الگوی لنینی برای تصرف قدرت در کارزار انتخاباتی آمریکا از سوی دونالد ترامپ مطرح شدند. ایدئولوگ پنهان این سیاست، استیو بنن بود.


سایت «کوارتزمدیا» مقاله‌ای درباره قدرت‌گیری ترامپ در آمریکا منتشر کرده و آن را یک «درس تاریخی» نامیده است. عنوان این مقاله چنین است: «می‌خواهید بدانید ترامپ و بنن چه برنامه‌ای در سر دارند؟ نگاهی به روسیه سال ۱۹۱۷ بیندازید». لنین صد سال پیش تصرف ادارات و مراکز تلفن و تلگراف را برای پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ تعیین‌کننده ارزیابی کرده بود و تیم ترامپ پیروزی در انتخابات را وام‌دار شبکه‌های اجتماعی و نشر اخبار کذب بود. استیو بنن مانند لنین خواهان تصرف ماشین دولتی به قصد نابودی آن است. پیروزی ترامپ و سیاست‌های دولت او را باید در سایه این ایدئولوژی قرائت کرد.

از لنین تا دارت ‌ویدر


استیو بنن هم خود را «لنینیست» می‌خواند و هم «دارت ویدر»، شخصیت تخیلی سری‌فیلم‌های جنگ ستارگان جورج لوکاس. سمبل پلیدی که به جلوه‌های نامقدس قدرت باور دارد و بر آن است در پیوند با نیروهای پلید و اهریمن‌خو، امپراتوری کهکشانی خود را بر پا کند و به آن دوام و قوام ببخشد.

گزینش لنین و دارت ویدر به‌عنوان الگو، پدیده‌ای تصادفی نیست. یک موضوع لنین و دارت ویدر را به هم پیوند می‌زند و آن میل به قدرت است و تمایل به کسب قدرت سیاسی. استیو بنن  ۹ روز پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نخستین گفت‌وگوی پس از انتصاب خود به‌عنوان مشاور ارشد ترامپ گفته بود: «دیک چنی، دارت ویدر، شیطان؛ این یعنی قدرت».

او خود را یک ناسیونالیست آمریکایی و یک ناسیونالیست اقتصادی معرفی کرده است. بنن در همان روزهای نخست پس از پیروزی ترامپ از سیاست جهانی‌گردانی انتقاد کرده و مدعی شده بود این سیاست عملا باعث خانه‌خرابی طبقه کارگر آمریکا شده و در مقابل یک قشر متوسط مرفه در آسیا ایجاد کرده است. بنن گفته بود اگر ما بتوانیم جلوی این روند را بگیریم، می‌توانیم تا ۵۰ سال بر این کشور حکومت کنیم.

قدرت دارت ویدر کاخ سفید
استیو بنن دیگر آن بازیگر پنهان کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ نیست. هفته‌نامه «تایم» در شماره آخر خود عکس روی جلد و گزارش اصلی خود را به استیو بنن اختصاص داده است. موضوعی که تنها به نشریه «تایم» محدود نمی‌شود. بسیاری از نشریات بین‌المللی در روزهای گذشته به نقش و جایگاه بنن در سیاست آمریکا پرداخته‌اند. تا زمانی که دونالد ترامپ به توصیه‌های مشاور ارشد و ایدئولوگ خود، استیو بنن گوش می‌دهد، این موضوع که دارت ویدر کاخ سفید، مرد شماره یک یا شماره دو سیاست آمریکاست، اهمیت چندانی ندارد. روشن است که دونالد ترامپ از دانش نظری و سیاسی لازم برای اداره کشور برخوردار نیست. همین موضوع نقش افرادی مانند استفان میلر و استفان بنن را در کاخ سفید دوچندان می‌کند.
استیو  بنن چه می‌خواهد؟





بنن یک فرد افراطی و به‌شدت راست‌گراست. ضدیت او با اسلام و مسلمانان موضوعی نیست که او پنهان کرده باشد. بارها گفته است که جهان آزاد باید با تأکید بر ارزش‌های مسیحی-یهودی به مقابله با خطر فزاینده اسلام در جهان برخیزد. سیاست منع ورود موقت شهروندان هفت کشور مسلمان به آمریکا از جمله سیاست‌هایی است که او به ترامپ دیکته کرده است.
بنن آشکارا معتقد است مشکل کلیدی جامعه آمریکا، پدیده مهاجرت است. بنن دراین‌خصوص حتی تفاوت خاصی بین مهاجران قانونی و غیرقانونی قائل نمی‌شود. او معتقد است دلیل بی‌کاری گسترده و عقب‌ماندگی اجتماعی آمریکا را باید در پدیده مهاجرت جست.

براساس باور هانتینگتون و حال بر این بستر، شاه‌بیت استراتژی سیاسی بنن بر دو جنگ اجتناب‌ناپذیر استوار است. یکی جنگ با چین و دیگری جنگ با جهان اسلام. بنن به دنبال یک انقلاب است. انقلابی که با شعار رهایی اقشار و لایه‌های تحتانی جامعه آمریکا از فقر و محرومیت، هدف تسلط بر آمریکا و از این طریق بر دیگر نقاط جهان را دنبال می‌کند. دستیابی به چنین هدفی در سیستم سیاسی موجود آمریکا ممکن نیست. از این رو، او از درهم‌شکستن ماشین دولتی سخن می‌گوید و در این مسیر خواهان برچیدن پیمان‌ها و تعهدات بین‌المللی آمریکاست.

ناسیونالیسم هار استیو بنن خود را به بهترین شکل ممکن در شعار «نخست آمریکا» نشان می‌دهد. سیاستی که بازگرداندن عظمت ازدست‌رفته آمریکا را هدف خود قرار داده است. بنن که پیش‌تر هدایت سایت راست افراطی «برایت‌بارت» را برعهده داشت، بارها نظریات راسیستی و ناسیونالیستی خود را مطرح کرده است. همان نظریاتی که نه‌تنها باعث خشم و اعتراض دموکرات‌ها در آمریکا شده است، بلکه حتی مخالفت بخشی از نیروهای وابسته به جمهوری‌خواهان را نیز برانگیخته است.



هفته‌نامه آلمانی «دی‌تسایت» بنن را نسخه هوشمند ترامپ می‌داند. فردی خودشیفته که با عزمی جزم برای به‌کرسی‌نشاندن باورها و ایده‌های خود از انجام هیچ چیزی ابایی ندارد.
این هفته‌نامه حتی مدعی است که اگر لازم باشد، بنن برای پیشبرد اهداف خود از فراز سایه ترامپ هم خواهد جهید. 

چون باورهای سیاسی او برخاسته از تقسیم جهان و جهانیان به خوب و بد است و به‌هرحال انتخاب و گزینه دیگری در کار نیست. یا کسی با ماست یا علیه ماست. 
این شعار اصلی استیو بنن است. او معتقد است در «بازی تاج و تخت» دو امکان بیشتر وجود ندارد؛ یا پیروزی یا مرگ.
منبع: دویچه‌وله